نگاه متفاوت دکتر زیبا کلام به نشست عدم تعهد در تهران
نگاه متفاوت دکتر زیبا کلام به نشست عدم تعهد در تهران
نگاه متفاوت دکتر زیبا کلام به موضوعات مختلف پدیده های گوناگون سیاسی زبان است. برخی می گویند استاد نیمه خالی لیوان را می بیند و برخی معتند وی به دنبال ترمیم و اصلاح نواقص است. از نگاه زیبا کلام پدیده های سیاسی مرتبط با ایران قابلیت تحلیل های متفاوتی دارد و فقط نباید به تحلیل های دولتی تکیه کرد. نگاه مستقل ایشان همیشه مورد توجه بسیاری از دانشجویان بوده و البته کمتر مورد توجه سیاستمدارن .... از دکتر صادق زیبا کلام دو گفتگو در خصوص نشست عدم تعهد در تهران منتشر شده است. گفتگوی اول با روزنامه شرق و گفتگوی دوم با خبرگزاری شفقنا، که طبیعتاً زاویه دیدی متفاوت دارد. بدون قضاوت و پیش داوری هر دوی این گفتگو ها را منتشر می کنیم.
گفتگوی نخست : روزنامه شرق
شرق: تهران در انتظار «شهريور شلوغ» است؛ شهريوري كه جنب وجوش در آن چندبرابر خواهد شد چراكه «جنبش عدم تعهد» نشست سران خود را در اين ماه در تهران برگزار مي كند. براساس پيش بيني برگزار كنندگان در روزهاي منتهي به 8 و 9 شهريور ماه، يعني زمان برگزاري نشست سران جنبش عدم تعهد، بيش از هفت هزار ميهمان خارجي وارد تهران خواهد شد. جنبش عدم تعهد در سال ۱۹۶۱ ميلادي (۱۳۴۰) در اوج جنگ سرد و فضاي دوقطبي بين غرب و شرق با هدف وحدت ميان كشورهايي كه نه در اردوگاه كمونيسم و نه در اردوگاه سرمايه داري (امپرياليسم)، قرار داشتند، تشكيل شد. با پايان جنگ سرد و فروپاشي اردوگاه سوسياليسم كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد دچار نوعي بي هويتي شده و دليل وجود اين جنبش كه ايجاد موازنه منفي بين دو ابر قدرت دوران جنگ سرد بود از بين رفته است. «صادق زيباكلام» استاد دانشگاه و تحليلگر مسايل بين الملل معتقد است كه جنبش عدم تعهد كارآيي خود را از دست داده و ضرورتي ندارد كه بيش از اين روي اين جنبش حساب باز شود. وي همچنين درباره تشكيل دبيرخانه دايمي جنبش عدم تعهد هم گفت كه بعيد است در صورت موافقت و تشكيل آن ، چنين دبيرخانه اي كاربرد عملي داشته باشد.
جنبش «غيرمتعهدها» در شرايط كنوني تا چه حد توانسته است اهداف تشكيل و ساختار خود را حفظ كند؟
فكر مي كنم كه «جنبش غيرمتعهدها» يا اساسا پديده اي به نام «غيرمتعهدها»، موضوعيت خود را از دست داده است. اين جنبش در دوران و شرايطي شكل گرفت كه جهان مبتني بر يك نظام دو قطبي بود و كشورها بايد وابستگي خود را يا با جهان «غرب» و در راس آن ايالات متحده آمريكا و متحدانش يا با جهان «شرق» تحت رهبري شوروي و همراهانش اعلام مي كردند. اما پس از فروپاشي نظام دوقطبي كه نزديك به دو دهه از آن دوران مي گذرد اين جنبش عملاديگر كاركرد سابق خود را از دست داده است.
انگيزه جمهوري اسلامي ايران از ايفاي نقش فعال در «جنبش عدم تعهدها» چيست؟
دليلش اين است كه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران پس از انقلاب، بر پايه شعار «نه شرقي و نه غربي» شكل گرفته و هنوز هم اين شعار در حوزه سياست خارجي نقشي تعيين كننده دارد و همچنان مصداق عملي شعار «نه شرقي، نه غربي» را «جنبش غيرمتعهدها» مي دانند. اين در حالي است كه پس از انقلاب وقتي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران تدوين و تبيين مي شد نظام بين الملل دو قطبي بود. اما امروز اگر كشورها بگويند كه ما «نه شرقي يا نه غربي» هستيم معنا ندارد. اما دليل دوم جايگاه جنبش عدم تعهد در ساختار سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، پررنگ كردن نقاط مثبت دستگاه سياست خارجي ايران است. در شرايطي كه دستگاه ديپلماسي در ارتباط با كشورهاي ديگر با چالش هايي روبه رو است، ارتباط با «جنبش غيرمتعهدها» فرصتي به دستگاه ديپلماسي ايران مي دهد كه روي مناسبات كشورمان با صد كشور عضو جنبش، مانور دهد.
آيا كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد همچون ابتداي شكل گيري اين جنبش، همچنان خود را متعهد به اجراي آرمان ها و سياست هاي اين جنبش مي دانند؟
اجازه دهيد پرسش شما را اين گونه پاسخ دهم كه اساسا ظرف پنج سال اخير جنبش عدم تعهد در كدام يك از منازعات و رويدادهاي بين المللي مهم نقش و تاثير گذاري ويژه اي داشته است. مثلادر بحران اخير سوريه يا در جنگ عراق يا افغانستان، آيا اثري از «غيرمتعهدها» ديده مي شود. ممكن است كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد به دنبال نقش آفريني مستقل و خارج از چارچوب اين جنبش بوده باشند اما در قالب اين عنوان حتي يك بيانيه هم با امضاي جنبش عدم تعهد در له يا عليه تحولات بين المللي منتشر نشده است. به دليل آنكه جهان ديگر دوقطبي نيست و مفاهيم بين المللي تغيير پيدا كرده است. در جهان امروز مثلادر مصر به عنوان يكي از سردمداران شكل گيري جنبش عدم تعهد تحت رهبري جمال عبدالناصر، محمد مرسي، رييس جمهوري جديد اين كشور به دور از نگاه ضدامپرياليستي در نخستين ديدار بين المللي خود با هيلاري كلينتون، رييس جمهوري ايالات متحده آمريكا ملاقات مي كند. اينها نشانه هايي است در تاييد اين مدعا كه كشورهاي جنبش عدم تعهد نگاه و رويكرد نه شرقي و نه غربي خود را كنار گذاشته اند.
فكر مي كنيد تشكيل «دبيرخانه دايم جنبش عدم تعهد» مي تواند بر افزايش تاثيرگذاري جنبش موثر باشد؟
بعيد مي دانم تشكيل دبيرخانه دايمي جنبش عدم تعهد بتواند كاربرد عملي داشته باشد جز اينكه چون نشست اخير سران جنبش عدم تعهد در تهران برگزار مي شود احتمالادر صورت موافقت كشورهاي عضو براي تشكيل آن، محل دايمي اين دفتر تهران تعيين شود و در اين صورت جمهوري اسلامي ايران، شرايط ميزباني از اين دفتر را خواهد داشت. جز اين هم نه براي جمهوري اسلامي ايران و نه اصلابراي ساير كشورهاي عضو، تشكيل چنين دفتري همراه با منفعت احتمالي نخواهد بود زيرا جنبش عدم تعهد از بازيگران اصلي «سياست بين الملل» محسوب نمي شود. يا مثلادفتر دايمي كشورهاي اسلامي معنا و مفهوم عيني دارد چون كشورهاي عضو دغدغه ها و مسايل مشتركي دارند كه اين مسايل به واسطه دفتر دايمي قابل پيگيري است. اما «غيرمتعهدها» چه دغدغه و نگاه ويژه اي دارند. خيلي از كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد اكنون در دنياهاي بسيار متفاوت نسبت به يكديگر سير مي كنند و كمتر نزديكي ديدگاهي ميان آنها مشاهده مي شد.
فكر مي كنيد اساسا بيداري اسلامي و تحولات منطقه اي تا چه اندازه براي «غيرمتعهدها» داراي اهميت است؟
براي اينكه بخواهيم ارتباط پديده دموكراسي خواهي مردم منطقه و جهان عرب موسوم به «بهارعربي» را با جنبش عدم تعهد مورد ارزيابي قرار دهيم بايد ببينيم كه ظرف يك سال گذشته مسوولان و رهبران كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد چه ميزان با رهبران سياسي و مردمي تحولات منطقه ارتباط داشته اند. ظرف اين دو سال اخير اين جنبش چه تعداد اعلاميه در همدلي يا همدردي با مردم درگير در اين تحولات صادر كرده است. يا اساسا جنبش عدم تعهد در كدام يك از نشست هاي مربوط به تصميم گيري ها پيرامون تحولات بهار عربي حضور موثر يا حتي غيرموثر داشته است.
آيا حساب ويژه باز كردن روي جنبش عدم تعهد مي تواند كمكي به منظور تاثير گذاري در تحولات بين المللي به جمهوري اسلامي ايران بكند؟
تلاش براي زنده كردن «غيرمتعهدها» تلاش بيهوده اي است. در جهان كنوني حساب ويژه باز كردن روي كشورهاي همسايه و منطقه، سازمان كنفرانس اسلامي، اتحاديه عرب و... قطعا مي تواند آثار بيشتري را براي كمك به جمهوري اسلامي ايران در عرصه بين المللي داشته باشد.
----------
گفتگوی دوم : خبرگزاری شفقنا
برنگار شفقنا برای بررسی این موضوع ، دیدگاه دکتر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسایل بین المللی را جویا شده است. زیباکلام با بیان اینکه نباید به حضور مرسی در ایران افتخار کرد یا این حضور را نشانه ای دانست برای پیروزی دستگاه دیپلماسی به خبرنگار شفقنا گفت: با توجه به تغییر و تحولاتی که در مصر اتفاق افتاده است و جنبش دموکراسی خواهانه یا همان بهار عربی که باعث به وجود آمدن انقلاب مصر شد، حضور آقای مرسی در ایران مساله ای بسیار بدیهی به نظر می رسد.
این کارشناس امور بین الملل در ادامه با اشاره به دلایل حضور رییس جمهور مصر در ایران، اظهار کرد: بعد از انقلاب مصر این کشور هیچ دلیلی برای دشمنی یا تخاصم با جمهوری اسلام نداشته است بنابراین دلیلی برای عدم حضور وی در این اجلاس وجود ندارد چراکه به هر حال ایران یک کشور اسلامی است که با حکومت حسنی مبارک مخالف بوده است.
زیبا کلام افزود: مصر رهبری اسمی غیرمتعهد را داشته و هم اکنون رسما این رهبری به ایران منتقل می شود، بنابراین از این حیث نیز دلیل بسیار خوبی برای حضور آقای مرسی در ایران برای مصر وجود دارد.
او با ابراز نگرانی از آینده روابط ایران و مصر اظهار کرد: تصور و تصویری که در ایران از تحولات جهان عرب وجود دارد با واقعیت های این تحولات خیلی سازگار نیست. یک تصور در ایران این است که آن چیزی که در جهان عرب اتفاق افتاده یک جنش بیداری اسلامی است متاثر از نگاه جمهوری اسلامی ایران و جهان بینی این کشور، در حالی که نظر من چیز دیگریست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جنبشی که در جهان عرب رخ داده یک جنبش دموکراسی خواهانه است، گفت: درست است که مردم مصر و تونس مسلمان هستند و آرمان های اسلامی دارند ولی به این معنا نیست که آنها خواهان تاسیس رژیم هایی اسلامی از نوعی هستند که تمام هدف خود را نابودی غرب، آمریکا و اسراییل و دشمنی با آنها خلاصه کرده است. به نظر نمی آید که بخش قابل توجهی از اسلام گراهای مصر ، تونس ، سوریه و ... این گونه باورهایی دارند.
زیباکلام با اشاره به اولین سفر خارجی رییس جمهور مصر به شفقنا اظهار کرد: اولین سفر محمد مرسی به عربستان بود. اولین مقامی که بعد از انتخاب مرسی به قاهره رفت وزیر امور خارجه آمریکا بود.
او چنین استنباط می کند که تصورات موجود در ایران درباره بهار عربی به واقعیت نزدیک نیست.
این تحلیل گر مسایل بین الملل با نقد دستگاه دیپلماسی ایران در مواجهه با تغییرات منطقه گفت: من نگران این هستم که دیر یا زود رفتاری که ما با اردوغان و اسلام گراهای ترکیه کردیم با محمد مرسی و اسلام گراهای مصر انجام بدهیم. اگر یادمان بیاید زمانی که حزب اسلام گرای ترکیه در انتخابات چهار سال پیش این کشور پیروز شد، در ایران شادمانی کردیم اما این قضیه زیاد دوام نیاورد و الان دو سالی هست که در روابط با ترکیه دارای اختلافات زیادی هستیم.
او با ابراز نگرانی از مواجهه دستگاه دیپلماسی ایران با اسلام گراهای مصر گفت: نه آقای مرسی و نه هیچ یک از رهبران جنبش اصلی اسلام گرایی در مصر ادبیاتی که ما استفاده می کنیم یا تفکراتی که در ایران داریم را ندارند.
این استاد دانشگاه با اشاره به حمایت اسلام گرایان و رهبران مصر از مخالفان دولت سوریه گفت: ایران و مصر در زمینه های مختلفی مانند سوریه، فلسطین، رژیم صهیونیستی، روابط با آمریکا و غرب و... اختلاف دارند. از این اختلافات نتیجه می گیریم که نباید خیلی خوشحال بود یا حضور رییس جمهور مصر در ایران را یک پیروزی خاص قلمداد کرد.
او با اشاره به گمانه زنی ها بر سر حضور دبیر کل سازمان ملل در ایران گفت: هر قدر افراد و چهره های بین المللی تری وارد ایران شوند طبیعی است که اجلاس تهران جایگاه بهتری پیدا خواهد کرد.
زیباکلام از دلایل تردید بان کی مون برای حضور در اجلاس را مواضع مقامات ایرانی ذکر کرد و گفت: اگر بان کی مون به ایران بیاید و مقامات ایران که باید در اجلاس سخنرانی کنند، صحبت هایی درباره نابودی اسراییل و آمریکا و... بزنند طبیعی است که برای بانکی مون خوشایند نخواهد بود .