مزاياى درك نظام بين الملل

دستيابى تصميم گيرندگان به موفقيت تا حدود وسيعى، بستگى به ميزان درك آنان از چگونگى كاركرد سيستم بين الملل دارد. به همين روى واضح مى گردد كه ناتوانى از درك محيط بيرونى نقش اساسى در آسيب پذيرى آنان در صحنه جهانى بازى مى كند. آنچه به تصميمات وجاهت مى بخشد قابليت در ارزيابى عينى شرايط عملياتى است. در همين چارچوب بايد گفت كه «كسرى اعتبار» در رابطه با ديگر ممالك برآمده از فقدان فهم از اصول بديهى حاكم بر روابط بين كشورها است. بعضى از اين اصول به قرار ذيل هستند.

 • مديريت بحران ها

بازيگران در مواجهه با بحران هايى كه با آنها دست به گريبان مى شوند، به منظور سازماندهى عقلانى هزينه هاى مديريت بحران، بايد توجه گسترده به كيفيت سيستم بين الملل بنمايند. با در نظر گرفتن اين نكته است كه بحران ها ماهيت خطرناك يا مديريت پذير مى يابند. شرايط بين المللى است كه مشخص مى سازد واكنش ها براى حل و فصل بحران ها، در سطح جهانى به چه شكلى ظاهر شود. در دهه هاى گذشته به جهت دوقطبى بودن نظام بين المللى طرفداران جبهه شوروى با در نظر گرفتن حمايت اين كشور هراسى از واكنش هاى منفى بين المللى در مديريت خشن بحران ها به خود راه نمى دادند. امروزه شرايط بسيار متفاوت است و بدين روى رفتار كشورها در مديريت بحران هايى كه در برابر آنها است نيز بايد متفاوت باشد. امروزه با توجه به اينكه سيستم بين الملل با در نظر گرفتن ابعاد نظامى و فرهنگى ماهيتى تك قطبى دارد، قدرت مانور محدودى براى بازيگرانى وجود دارد كه با رهبران اين نظام در تعارض هستند. بدين روى بايد انتظار داشته باشند در بحران هايى كه با آن روبه رو هستند در صورت ناديده انگاشتن هنجارهاى مطلوب سيستم هزينه هاى موجوديتى بپردازند.

مثال: حافظ اسد در دهه ۸۰ براى فرونشاندن نارضايتى هاى اعلام شده به وسيله مردم در شهر حما هزاران نفر از اهالى را با استفاده از نيروهاى نظامى به قتل رساند و شورش مردم را خاتمه داد. به لحاظ حمايت شوروى از رژيم اسد كمترين واكنشى به اين مسئله نشان داده شد. امروزه بشار اسد متهم گشته است كه براى ساكت كردن مخالفان حضور سوريه در لبنان دستور ترور رفيق حريرى را داده است. با وجود اينكه كمترين سند محكمه پسندى براى اثبات اين ادعا وجود دارد رژيم اسد به شدت به جهت فشارهاى بين المللى تضعيف گشته است و مداوماً از عدم دخالت صحبت مى كند. رهبران سيستم بين الملل رژيم بشار اسد را مطلوب نمى يابند و به همين روى است كه او در اين مخمصه قرار گرفته است و مرگ رفيق حريرى فرصت چالش رژيم اسد را فراهم كرده است.

 • استانداردهاى دوگانه

در صحنه جهانى در رابطه با ارزيابى عملكرد كشورها هميشه استانداردهاى دوگانه به كار گرفته شده است. اين اصل جاودانه تاريخ روابط بين الملل بوده و خواهد بود كه كشورها با توجه به دوستان و دشمنانى كه دارند بايد هزينه بپردازند. اين اصل در نظام هژمونى وضوح وسيع ترى پيدا مى كند. بازيگرانى كه با كشورهاى مطرح و برتر سيستم بين الملل همسو هستند مى توانند اطمينان داشته باشند كه بسيارى از اعمال آنها كه برخلاف هنجارهاى جهانى است ناديده گرفته مى شود. بازيگرانى كه در تعارض با بازيگران برتر سيستم هستند از چنين امتيازى برخوردار نيستند و كوچكترين تخطى آنان به بزرگ نمايى دچار مى شود. جاى گله نيست اين اصل حاكم در محيط مبتنى بر هرج و مرج است.

مثال: دولت تركيه، اوجالان رهبر كردهاى مخالف حاكميت تركيه را برخلاف تمام موازين حقوقى بين المللى از كشور كنيا ربود و او را به تركيه برگرداند و محكوم به اعدام كرد. كمترين واكنش «واقعى» جهانى نسبت به اين واقعه انجام نشد چرا كه روابط نزديكى بين تركيه و رهبران نظام بين الملل وجود دارد. دولت زيمبابوه حدود چهارهزار زمين دار سفيد را كه در چارچوب معيارهاى دوران استعمار اين كشور به وسيله انگلستان صاحب زمين هاى زراعى شده بودند از مالكيت محروم كرد و زمين ها را در اختيار سياهان قرار داد. رژيم رابرت موگابه امروزه به انزواى كامل در قاره آفريقا و سطح جهان گرفتار آمده است چرا كه رهبران سيستم بين الملل او را مطلوب نمى يابند.

 • انگاره ها و رسانه ها

به لحاظ يكپارچگى گسترده تكنولوژيك و كيفيت ارتباطات در صحنه جهانى، رسانه نقش وسيعى در شكل دادن به تصورات (انگاره ها) مردم كشورها از خود و ديگران دارد. به دلايل عديده، رسانه هاى كشورهاى برتر نظام بين الملل از قابليت ها و اعتبار فزون ترى در نمود دادن كيفيت تصورات در صحنه جهانى برخوردارند. آنچه در مورد اين رسانه ها از اهميت برخوردار است اين واقعيت است كه تمامى آنها ارزش هاى ليبرال را مشروع و رفتارهايى را كه در تعارض با ارزش هاى ليبرال است به سخره مى گيرند. با در نظر گرفتن اين نكته مهم بايد آگاه بود كه از لوموند گرفته تا اكونوميست و از نيويورك تايمز گرفته تا اشپيگل، كيفيت تصويرى كه درخصوص ديگر ملت ها و عملكرد آنان ترسيم مى گردد در رابطه با نزديكى و دورى اين كشورها از ارزش هاى مطلوب كشورى برتر نظام بين الملل است. به همين روى لازم است كه از صراحت لهجه در رابطه با مسائل بين المللى خوددارى شود تا براى بازيگرانى كه در تعارض با كشورهاى برتر نظام هستند يك تصوير نامطلوب ترسيم نشود. آنچه به انگاره ها هويت مى بخشد خود رفتارها يا به عبارتى واقعيات نيستند بلكه تصورى است كه از واقعيت وجود دارد. اين رسانه ها هستند كه امروزه حيات دهنده اين تصور هستند پس تصميم گيرندگان كشورهاى غيرغربى نبايد به رسانه هاى كشورهاى برتر نظام اين امكان را بدهند كه موفق به شكل دادن به يك تصوير نامطلوب و فاقد اعتبار از كشور آنان در صحنه جهانى شوند.

مثال: رسانه هاى غربى در دهه نود در رابطه با حوادث يوگسلاوى موفق به ترسيم يك تصوير بسيار غيرانسانى از ميلوسويچ شدند و او را به خاطر رفتار غيرانسانى با قوميت هاى استقلال طلب با هيتلر در يك گروه قرار دادند. با توجه به اين واقعيت بود كه افكار عمومى بالاخص در اروپا سرنگونى رژيم حاكم بر يوگسلاوى را حتى در صورت نياز از طريق حمله نظامى خواستار شد. اما همين رسانه ها درخصوص پاكسازى قومى در سرزمين چچن كه يكى از اصول حيات دهنده سياست هاى ملى ولاديمير پوتين است در حاشيه گام برمى دارند و به توجيه سياست هاى او مى پردازند. از نظر اين رسانه ها، اهالى چچن «غيرليبرال» هستند و به همين روى تصويرى كه از آنان ترسيم شده به گونه اى است كه افكار عمومى جهانى و بالاخص اروپايى ضرورتى براى كمك به آنان نمى يابند. با در نظر گرفتن اين اصول بديهى است كه كشورهاى در تعارض با بازيگران برتر نظام بين الملل، در شكل دادن به سياست هاى بين المللى نبايد در انزوا به تصميم گيرى بپردازند و لازم است شرايط جهانى را مورد توجه قراردهند.

   ● نويسنده: حسين‌ - دهشيار

 ● منبع: روزنامه - شرق