مديريت دانش و آموزش ديپلماتيک: رهيافتهاي جديد نهادهاي آموزشي
مديريت دانش و آموزش ديپلماتيک: رهيافتهاي جديد نهادهاي آموزشي
افراد ضعيف، عصبي و درونگرا شايستة حضور در عرصة ديپلماسي نيستند. توانايي و سلامت کافي براي کنار آمدن با تنشهاي جسمي و رواني که در موقعيتهاي گوناگون بر ديپلماتها وارد ميشود، يک شرط ضروري است. داشتن تعادل شخصيت، کنترل نفس، توانايي درک رفتار و شيوة تفکر ديگران، و کنجکاوي طبيعي نيز براي يک ديپلمات ضرورت دارد. اين خصايص با کيفياتي چون رفتار دوستانه و اجتماعي، نزاکت رفتار، ظرفيت ايجاد همدلي و توسعه دوستي تکميل ميشوند. توانايي زبان نيز يک دارايي بزرگ است، چرا که توانايي برقراري ارتباط با افراد ديگر با زبان خودشان روز به روز مهمتر ميشود.
يک ديپلمات چه بايد بداند؟
در گذشته، ديپلماتها به مطالعة تاريخ، زبان و حقوق ميپرداختند و همين براي آنها کفايت ميکرد. اما نگاهي گذرا به مسائل مورد توجه روابط بينالملل در دورة کنوني نشان ميدهدکه دانش آکادميک چند رشتهاي براي يك ديپلمات ضروري است. همه ديپلماتها بايد با تاريخ، حقوق، اقتصاد و علوم سياسي آشنايي داشته باشند.
اما ديپلماتها بايد توانايي کسب دانش تخصصي در زمينه موضوعات مورد نياز را نيز داشته باشند. اين مسأله به خاطر تصدي يک پست مشخص در دستگاه ديپلماسي يا انجام وظيفة موقت نظير مذاکره يا مأموريت ويژه اهميت مييابد. از اين رو لازم است که پيش از پذيرش آن پست، آموزشهاي پايهاي در زمينة مورد نياز ارائه شود و شخص در ادامة کار به ارتقاي اين ظرفيتها براي فهم موضوعات جديد بپردازد.
يک ديپلمات چگونه بايد آموزش داده شود؟
در بسياري از کشورهايي که سابقة بسيار در عرصة ديپلماسي دارند، از متقاضيان ورود به خدمات ديپلماتيک انتظار ميرود که تحصيلات دانشگاهي متناسب براي کسب آموزشهاي مورد نياز داشته باشند. آنها بايد آزمونهايي را براي سنجش دانش و مهارتهايشان بگذرانند.
آموزش بعد از استخدام، عمدتاً به يادگيري مهارتهاي حرفهاي و افزودن دانشهاي تخصصي مرتبط با فعاليتهاي ديپلماتيک محدود ميشود. در چنين نظامهايي، آموزش زبان جايگاه برجستهاي دارد.
اکنون سالها است محتواي رو به تغيير شيوهها و تعاملات ديپلماتيک، آموزشهاي شغلي را به يک ضرورت ناگزير تبديل کرده است. خوشبختانه، همان طور که در ادامه آمده است، تسهيلات و رهيافتهاي جديد آموزشي، پاسخ به اين ضرورت را بدون مختل کردن فعاليتها آسانتر ميکند.
تحول شيوهها و رهيافتهاي آموزشي
زماني که وزارت خارجهها، نهادهاي آموزشي را در درون خود تأسيس كردند، اين نهادها براي آموزش تا حد زيادي بر سخنرانيهاي دانشگاهي متکي شدند. اين رهيافت غالب گهگاه با سمينار تکميل ميشود. زماني هم که ديپلماتهاي مجرب تجربياتشان را به همکاران تازه استخدام منتقل ميكنند، از شيوة سخنراني استفاده ميكنند.
در دهة 1960، شبيهسازي موقعيتهاي واقعي يا فرضي ديپلماتيک وارد روند آموزش شد. از کارآموزان ديپلمات خواسته ميشد که ارائة دادخواست در ديوان قضايي يا داوري، مذاکرات يا حتي بحرانهاي پيچيدة بينالمللي را شبيهسازي کنند. امروزه در شبيه سازيها از رهيافتهاي دقيقتري استفاده ميشود. از شرکتکنندگان خواسته ميشود که بحران يا مذاکرهاي را شبيهسازي کنند که قبلاً روي داده است (با اين هدف که نشان دهند آن برآيند تاريخي تنها گزينه ممکن نبود)، يا شبيهسازي مذاکرات آتي يا حتي شبيه سازي مذاکرات در حال انجام، مورد توجه قرار ميگيرند. چنين تماريني به کارآموزان ديپلمات امکان ميدهد که خود را در واقعيت رويدادهاي گذشته يا آتي قرار دهند و تنها خود را با بازيهاي فرضي سرگرم نکنند. براي اين منظور، مهارت مذاکره کنندگان مجربي مورد نياز است که با تحولات جاري در ارتباط تنگاتنگ هستند. البته برگزاري چنين شبيه سازيهايي به آساني صورت نميگيرد و همة آنها نيز توانايي انتقال تجربيات به شرکت کنندگان را ندارند.
فنآوري اطلاعات نيز شيوهها و امکانات جديدي را براي آموزش ديپلماتها فراهم کرده است. آموزش دهندگان و فراگيران ميتوانند در يک محيط سايبرنتيک بدون نياز به حضور فيزيکي با يکديگر تعامل داشته باشند. از اين طريق آموزشهاي مداوم با تسهيل بيشتري صورت ميگيرد، چرا که ديپلمات ميتواند در اوقات فراغت خود به واسطة رايانه آموزشهاي مورد نياز خود را دنبال کند.
برآيند رهيافتهاي جديد براي نهادهاي آموزشي:
آيا نهادهاي آموزشي بايد از اين پس شيوههاي کلاسيک تدريس را کنار بگذارند و فراگيران خود را به خانه بفرستند و از طريق اينترنت اين کار را دنبال کنند؟ اين رهيافت، غيرمطلوب و ناپذيرفتني است. مدرسان و فراگيران ميدانند که تعامل فيزيکي تا چه حد اهميت دارد. به خصوص که وظيفة اصلي يک ديپلمات، تماس و تعامل بين فردي است. همة اين موارد تا حدي در محيط سايبرنتيک قابل شبيه سازي است، اما گاهي اوقات به خصوص در اشکال جديد تعاملات ديپلماتيک که در آن ديپلمات بايد با افراد غير ديپلمات و ديپلماتهاي نامعتمد ملاقات كند، ايجاد محيط واقعي ضروري است.
از اين رو رهيافت آموزشي برگزيده بايد تلفيقي از آموزشهاي از راه دور و آموزشهاي در محيط واقعي باشد تا مهارتها و تجربيات مورد نياز به بهترين وجه به افراد ناآشنا يا کم اطلاع انتقال داده شود.