كلیاتی از ماجرای یمن
كلیاتی از ماجرای یمن
یمن كشوری است كه در جنوبی ترین ناحیه شبه جزیره عربستان قرار دارد. در دوران باستان به این منطقه عربستان خوشبخت می گفتند. اعراب این منطقه قحطانی و دارای یكی از معدود تمدنهای دوران باستان در عربستان هستند. همه ما نام بلقیس ملكه سبا و همسر سلیمان را در قرآن دیده و شنیده ایم. تمدن بزرگ یمن و سد افسانه ای مأرب شهرتی فراتر از یك نام دارد. این كشور گاهی مستقل و گاهی تحت حاكمیت دولتهای مقتدر در دورانهای مختلف بوده است. اسكندر، حبشی ها (اتیوپی امروزی)، ایرانیان، خلفای اسلامی و بعدها تركان عثمانی و در آخر انگلیسی ها (بعد از جنگ جهانی اول) بر این منطقه حاكم بوده اند. یمن در سال 1934 از انگلستان استقلال یافت ولی پس از صف بندی بلوك شرق و غرب به دو تكه كه هر كدام از اقمار یكی از ابرقدرتها شمرده می شد منقسم شدند، در سال ۱۹۶۲ جمهوری خواهان با كمك نیروهای نظامی مصر در زمان جمال عبدالناصر آخرین حكومت زیدی را سرنگون كردند. جمهوری عربی یمن یا یمن شمالی سابق در ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۲ بنا نهاده شد. حدود هشت سال طول كشید تا مخالفان سركوب شوند و نظام جدید مستقر شود. این دو تكه پس از فروپاشی شوروی سابق دوباره به هم پیوند خورده و یمن واحد را زیر قدرت یك حاكم دیكتاتور و در ظاهر چپگرا ولی وابسته به غرب به نام ”علی عبدالله صالح“ قرار داد . تا پیش از تاسیس جمهوری یمن این كشور را حاكمین و امامان شیعه زیدی تحت سرپرستی داشتند.
ورود اسلام به یمن به زمان حاكمیت ایرانیان بر یمن در عهد پیامبر اسلام باز میگردد. پس از اسلام آوردن باذان كارگزار دولت ساسانی در یمن اندك اندك اسلام تمامی این سرزمین را فراگرفت. بعد از پیامبر اسلام حذیفه صحابی معروف پیامبر حاكم یمن گردید. ورود شیعه و استقرار شیعیان در یمن از آنچه كه امروز از آن سخن می گوییم بسیار كهنتر است. قبیله هَمدان كه از قبایل معروف عرب هستند ساكنان یمن و از اهالی این دیار بوده اند و گرایش ایشان به تشیع و زعامت علی (ع) در عصر آن امام همام و قرار گرفتن آنها در جرگه یاران با وفای آن حضرت خود دلیل حضور مداوم شیعیان تا به امروز در یمن است كه از معروفترین آنها می توان به كمیل بن زیاد اشاره كرد، كه دعای منسوب به او برای شیعیان بسیار نام آشناست. بعدها گروههای كه اكثرا ً از سلاله پیامبر اسلام و از سادات محسوب می شدند به این سرزمین كه از مركز خلافت فاصله فراوان داشت هجرت كردند كه در میان آنها تمامی گروههای شیعه (امامیه، زیدیه و اسماعیلی) حضور داشتند. نباید فراموش كرد كه یمن مركز اصلی شیعیان زیدی محسوب میگردد و امام آنها در این كشور ساكن است. با وجود این مطالب شیعه در یمن اكثریت را تشكیل نمیدهد و اكثریت به اهل سنت پیرو مذهب حنفی است. ما در ایران كمتر از یمن و شیعیانش مطلب شنیدهایم. تنها انتظار خروج یمانی از این سرزمین و مقدمه ظهور حضرت مهدی (عج) است كه گوش ما را با نام این سرزمین آشنا نموده است.
در حال حاضر یمن ۲۰ میلیون جمعیت دارد. حدود ۵۰ درصد مردم شافعی مذهب و ۴۰ درصد زیدی مذهب هستند. مذاهبی همچون اسماعیلیه و صوفیه در این كشور پیروانی دارند. سلفیگری از ۲۰۰ سال پیش توسط ”شوكانی“ وارد این كشور شد. در سی سال اخیر سلفی ها سرمایه گذاری هنگفتی در این كشور نموده اند. یمن به عنوان حیات خلوت سعودی ها همیشه مورد توجه آن كشور بوده است.
مذهب شیعه اثنی عشری پس از انقلاب اسلامی وارد این كشور شده است و حدود نیم درصد جمعیت كه عمدتا جوانان هستند پیرو این مذهب می باشند.
ما امروز در یمن با جریانی روبه رو هستیم كه به نام جریان الحوثی معروف است. جریانی كه در ابتدا بسیار محدود ولی روز به روز بر گستره آن افزوده شده است. خاستگاه این حركت، منطقه شمالی یمن در استان صعده است. منطقهای كه خاستگاه ابتدایی حكومتهای شیعی زیدی یمن و در طول قرون متمادی با حوزهها و علمای این مذهب عجین گشته است. برای فهم درست این حركت باید كمی به عقب برگردیم و دسته بندی كلی از زیدیه داشته باشیم. در میان عقاید زیدیه، غیر از باورهای شایع و فراگیر در میان فرق و مذاهب اسلامی، چند باور خاص دیده میشود كه در تمامی فرقههای زیدیه مشترك مینماید:
• باور به عدل الهی
• باور به اختیار انسان و نفی جبر
• تاكید بر اصل امر به معروف و نهی از منكر
• اعتقاد به امامت امامان علی(ع) ، حسن(ع) و حسین(ع)
• امامت پس از امام حسین(ع)، در فرزندان امام حسن (ع) یا امام حسین (ع) است.
• دعوت و قیام، از شرایط »امام« است (علاوه بر شرایط عمومی چونان: عدالت، دانایی دینی و ...). این نكته، از اصول بسیار مهم در تفكر سیاسی زیدیه است.
• باور به ظهور مهدی(عج)
• نفی تقیّه (كتمان مذهب و باور دینی)
اولین تقسیم تاریخی زیدیه تقسیم به زیدیان جارودی و زیدیان غیرجارودی است. جارودیان، زیدیانی هستند كه علاوه بر اعتقاد به قیام و انقلاب، وابستگی و علقه شدید به اهل بیت(ع) داشته و اندیشه های شیعی در آنها پررنگ است. این جریان كه در مقایسه با اهل سنت، نزدیك به شیعیان امامی است، همواره جریان اصلی در میان زیدیه بوده است.
جریان دوم زیدیه كه بیشتر حدیث گرا هستند، از لحاظ اعتقادی متشیع به حساب می آیند. حتی كسانی همچون ابوحنیفه هم كه افكار انقلابی زید را می پسندید ولی در موراد دیگر همچون مسأله امامت با زید همراه نبودند نیز به همین معنا متشیع و زیدی به حساب آمده اند. این جریان در طول تاریخ وجود داشته ولی همیشه در اقلیت بودهاند و انعكاس چشمگیری در طول تاریخ جز در چند برهه نداشتهاند.
در قرن چهاردهم هر چند امامان زیدی با تمدن و عصر جدید آشنا شدند و رگههای روشن فكری داشتند و تلاش كردند دستگاه امامت را با اندیشه ها و علوم نوین وفق دهند ولی هنوز زیدی به شمار می رفتند. در این قرن عالمان بزرگی ظهور كردهاند مانند علامه مجد الدین المؤیدی بزرگترین عالم و مرجع دینی مذهب زیدیه در سن ۹۶ سالگی دار فانی را وداع گفت. علامه مجدالدین در دهه آخر عمر، توانایی تكلم را از دست داده بود و فرزندانش بوسیله لبخوانی، مطالب او را برای دیگران ترجمه میكردند. پس از انقلاب یمن كه در پی آن نظام امامت زیدیه سرنگون شد وی مجبور شد خاك یمن را ترك كند و مدتی از عمر خود را در شهر طائف عربستان سپری نماید. علامه مجدالدین تا حدی مورد احترام نظام سعودی بود زیرا سعودی ها سعی شان بر این بود تا مذهب زیدیه را نزدیكترین مذهب به اهل سنت معرفی كنند و پیروان این مذهب را به اهل تسنن نزدیك كنند.
عالم دیگری كه در این منطقه ساكن است سید بدر الدین الحوثی است كه از سادات طباطبایی و از علمای بنام و صاحب تألیف است. تألیفات او بسیار نزدیك با مكتب امامیه است مثلاً كتابی دارد به عنوان »من هم الرافضة« و در این كتاب تلاش میكند ثابت كند رافضیها امامیه و پیروان امام صادق(ع) نیستند.
سید بدرالدین الحوثی، فرزندان متعددی دارد كه معروفترین آنها شهید سید حسین حوثی و عبدالملك كه جانشین سید حسین است و یحیی حوثی كه نماینده مجلس یمن بود و اكنون در آلمان مستقر است و جنبه تریبون رسمی و تبلیغاتی حركت را بر عهده دارد.
سید حسین حوثی و جمعی از جوانان صعده گروهی به نام »شباب المؤمن« تشكیل دادند كه منتقد وضعیت موجود حوزه های دینی یمن و علمای آن بودند. این جریان باعث رنجش علماء و ریش سفیدان زیدیه گردید و حتی در مقطعی این گروه توسط عالمان زیدی طرد شدند. آنها حتی با علامه مجدالدین المؤیدی نیز اختلاف پیدا كردند. نهایتاً دوستان سید حسین نیز او را رها كردند ولی او جمعیت شباب المؤمن را رها نكرد و سعی كرد خلأ فرهنگی موجود در زیدیه را كه از همان ابتدا به خاطر اشتغال به جنگ و جهاد در زیدیه ایجاد شده بود، پُر كند و لذا به كار با نوجوان و جوانان پرداخت و سعی نمود یك روحیه آگاهی بخشی و بیداری براساس مؤلفه های زیر ایجاد كند:
1. شیعی بودن و حضور پررنگ مبانی شیعه در آن. 2. نقد وضعیت موجود. 3. ترویج افكار امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران در زمینههایی همچون مبارزه با استكبار و آمریكا و اسرئیل.
او در بیشتر سخنرانی های خود كه در جمع جوانان ایراد كرده، از امام و انقلاب ایران نام می برد و می بینیم كه علاقه و گرایش شدیدی به جریانهای انقلابی مثل حزب الله لبنان و شخص سید حسن نصرالله دارد و پرچمهای حزب الله در سراسر منطقه صعده برافراشته می شود. دولت یمن كه طبیعتاً تاب و تحمل وجود این فرهنگ و گرایش را نداشت، او و همفكرانش را متهم به امامی مذهب و جاسوس ایران بودن می كند و حتی او را متهم می كند كه ادعای امامت و پیامبری دارد و قصد دارد نظام امامت را كه در عرف فعلی یمن نامطلوب است، به یمن بازگرداند لذا در سكوت مجامع بین المللی و اسلامی و حتی شیعی، حمله وسیعی را برعلیه ایشان آغاز میكند و مراكز تجمع آنها را بمباران می نماید. سید حسین نیز به كوهها پناه می برد و با استفاده از ذخایر غذایی و تسلیحاتی كه از قبل فراهم شده بود، به مقابله با حكومت بر می خیزد و این درگیری كه در سال 5-2004 شروع شده، با كش و قوس فراوان تاكنون ادامه دارد. سرانجام سید حسین در یكی از حملات كشته شده است و عكس او هم منتشر گردید ولی هنوز هم برخی از دوستان او منكر شهادت او هستند! این یك مسأله سابقه دار در زیدیه است كه برخی از پیشوایان زیدیه كشته می شوند ولی پیروان آنها منكر كشته شدنشان می شدند! اما پس از كشته شدن حسین الحوثی پدر و برادرانش راه او را ادامه می دهند ... تا كنون شش جنگ بین دولت یمن و جنبش الحوثی اتفاق افتاده است...
یمن؛ ایران و عربستان
»ایران برای حل بحران یمن میانجیگری میكند« این خبر در حالی از سوی وزیر امورخارجه اعلام شد كه پیش از این در راستای بحران یمن ایران بارها از سوی برخی مقامات تندروی منطقه و حتی برخی مقامات یمنی متهم به دخالت شده بود و البته هیچگاه مدرك مستدلی برای دخالت ایران ارائه نشد.
بحران یمن كه از سال 2004 شروع شد تابستان امسال خونبارترین روزها را تجربه كرد و معادله تعاملات كشور یمن با منطقه را نسبت به روزهای اول بحران تغییر داد تا جایی كه دولت یمن با ریاست »علی عبدالله صالح« از شیعیان زیدی كه پیش از این كمكهای مالی و ارتش نظامی سعودیها را برای سركوب شیعیان الحوثی دریافت كرده بود اكنون برای حل مناقشات داخلی كشورش به راهكارهایی مانند گفتوگو روی آورده است و از ایران برای میانجیگری كمك میخواهد.
دغدغه قدیمی سعودیها از تأثیرپذیری مردم عربستان از ترویج شیعه، حدود 5 سال است كه آتش جنگ داخلی یمن را روشن نگه داشته است و این كشور دخالت در امور یمن را تا جایی پیش برد كه سال 2008، 3میلیارد دلار برای سركوبی الحوثیها به دولت یمن كمك كرد و در چند ماه اخیر ارتش خود را مستقلاً برای سركوب مردم و شبهنظامیان الحوثی به مرزهای این كشور فرستاد.
بمباران شیمیایی شیعیان یمن توسط دولت این كشور در تابستان گذشته یكی از فصلهای مواجهه با شیعیان یمن بود كه رسانههای غربی و عربی در برابر این واقعه سكوت كردند. مروری بر وقایع اخیر در یمن آمارهای ناگواری را با اعداد متفاوت تكرار میكند مانند آوارگان 150هزار نفر، كشتهشدگان شیعه الحوثی 140تن در درگیری با ارتش، كشتهشدگان شیعه الحوثی 8 تن در درگیری با نیروی هوایی، كشتهشدگان طرفداران الحوثی 80 تن در منطقه العنه، كشتهشدگان الحوثی 70 تن در منطقه التهامش، كشتهشدگان شبهنظامی 30تن در درگیری با ارتش.
البته خبرهایی نیز از كشته شدن چریكهای ارتش یمن در درگیری با الحوثیها منتشر شد كه بیشتر انگشت اتهام را به سوی كشورهای منطقه برای تجهیز كردن آنان برد، اما این در حالی است كه در روزهای درگیری یك كامیون اسلحه چینی كه برای شبهنظامیان الحوثی برده میشد كشف شد و معادله جنگ داخلی یمن را پس از دخالت نظامی عربستان بار دیگر بینالمللی كرد.
اما مدتی بعد معادله تغییر كرد و جبهه بینالمللی درگیریهای یمن كه پس از ارتش عربستان و كامیون سلاح چینی افسران بعثی عراق نیز متهم آن بودند. با اوج درگیریها جامعه بینالمللی به سوی حل مناقشه یمن پیش رفتند و صلح داخلی یمن دغدغه مهم كشورهای جهان و مجامع بینالمللی مانند كمیته حقوق بشر شد در این میان بسیاری از كشورهای منطقه مانند قطر، بحرین، آمریكا و كشورهای اروپایی قصد میانجیگری در یمن را داشتند كه البته ناكام ماندند.
تلاشهای بینالمللی با نامه باراك اوباما، رئیسجمهور آمریكا به رئیسجمهور یمن شروع شد اما تلاش برای حل مناقشات یمن محدود به كشورهای منطقه و قدرتهای جهانی نماند و پای كشورهایی مانند كرهجنوبی و چین را هم باز كرد.
در این شرایط انتخاب ایران از سوی رئیسجمهور یمن به علت توان بالای سیاسی ایران در منطقه است و دولت یمن امیدوار است ایران بتواند رهبران الحوثی را راضی به امضای توافقنامه ترك مخاصمه كند.
بعید است عربستان دست از دخالتهای خود در یمن بكشد و اجازه دهد ایران مسئله یمن را حل كند، اما اگر عربستان دخالت نكند ایران توان ایجاد صلح داخلی در یمن را دارد.
به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسامی