امتياز نفت شمال ايران و رقابت سه قدرت روسيه، انگلستان و امريكا ( بخش اول )
امتياز نفت شمال ايران و رقابت سه قدرت روسيه، انگلستان و امريكا
مقدمه
يكي از مهمترين و سرنوشتسازترين رويدادهاي تاريخ معاصر ايران، واگذاري امتياز نفت شمال به روسيه و بعدها انگلستان و امريكا است اين ماجرا كه با صدور فرماني از سوي ناصرالدين شاه قاجار به محمدوليخان تنكابني وزير خزانهداري و گمرك وقت براي بهرهبرداري از منابع نفتي برخي از مناطق شمال صادر گرديد، رشتهاي بس دراز يافت كه تا نهضت مليشدن نفت ادامه داشت. شرح و تفصيل اين واقعه تاريخي در سطور آتي مورد بررسي قرار مي گيرد. منابع عظيم ثروتهاي خدادادي ملت ايران در يكي دو قرن اخير مورد طمع قدرتهاي خارجي بوده است. در واقع بخش عظيمي از تاريخ معاصر ايران، تاريخ رقابتهاي آشكار و نهان قدرتهايي نظير روسيه و انگليس و بعدها شوروي سابق و امريكا براي كسب امتيازات مختلف سياسي، اقتصادي و نظامي در ايران بوده است. يكي از موضوعات مهم و اصلي رقابت بين اين قدرتهاي صاحب نفوذ در ايران در اوايل قرن بيستم ميلادي، امتياز نفت شمال ايران بود. بررسي پيشينه اين موضوع نشان ميدهد كه چگونه چند قدرت استعماري با استفاده از ضعف دولتهاي ايران، براي تصاحب منابع ثروت ملت ايران همه اصول و قوانين بينالمللي را كه خود مدعي وضع و تدوين آن بودهاند، زير پا گذاشته و از هر وسيله ممكن براي خارج كردن رقيب از صحنه رقابت بهره جستهاند. و گاه براي به غارت بردن منابع ملتي، در پشت پرده با هم كنار آمده و به تقسيم ثروت و غنايم پرداختهاند.
امتياز نفت شمال ايران از اين لحاظ موضوع بكري براي مطالعه رفتار قدرتهاي خارجي ذينفع در آن است؛ رفتاري كه يادآور جدال گرگها بر سر صيد است و ماهيت چپاولگر آنان را از پس نقاب شعارهاي دروغين تمدن پيشرفت نشان ميدهد. با چنين چشماندازي، در اين نوشتار تلاش ميشود با بررسي موضوع امتياز نفت شمال ايران، به اين پرسشها پاسخ داده شود كه راز ابراز دوستي و توجه قدرتهاي خارجي به ايران چيست؟ آيا آنان عاشق چشم و ابروي ملت ايران هستند و به تاريخ، تمدن و فرهنگ ايراني علاقه دارند و يا چشم طمع به ثروت اين ملت دوختهاند؟ تاريخ نشان ميدهد كه تنها يك فرضيه اثبات شده براي اين پرسشها وجود دارد و آن اين كه همه قدرتهاي خارجي به «منافع ملي» خود ميانديشند و تنها اصل خدشهناپذير و هميشگي دوستيها و دشمنيهاي آنان با ملتهاي ديگر، منافع ملي است. باز تاريخ ميگويد كه اين قدرتها اگر منافع ملي خود را در نابودي ملتي ببينند، از آن دريغ نميكنند. رفتار سه قدرت شوروي (سابق)، انگلستان و امريكا در قبال امتياز نفت شمال ايران، موضوع مورد بررسي اين نوشتار است تا با استفاده از يك پديده تاريخي، الگوي رفتاري آنان بازشناسي شود؛ الگويي كه تنها به زمان گذشته تعلق ندارد، بلكه در شرايط فعلي هم مصداقهاي بسياري براي آن وجود دارد. در واقع رفتار چهاركشور روسيه تزاري، شوروي سابق، انگلستان و امريكا با چهار سيستم سياسي و فرهنگي -- ايدئولوژيك متفاوت با هم مقايسه ميشود.
اولين امتياز نفت شمال
ناصرالدين شاه قاجار در بهمن ماه 1274 شمسي (شعبان 1313) با صدور فرماني اجازه استخراج نفت را در سه محل تنكابن، كجور و كلارستاق مازندران به محمدوليخان تنكابني (سپهسالار اعظم) وزير خزانه و گمرك وقت اعطا كرد.1 اين فرمان به مدت بيست سال به دليل فقدان امكانات اكتشاف و حفاري معطل ماند تا اينكه در ششم بهمن 1294 مطابق با 27 ژانويه 1916 به دنبال انعقاد قراردادي بين محمدوليخان تنكابني كه در اين زمان وزير جنگ كابينه مستوفي الممالك بود و «آركادي مفوديوويچ خوشدارياي گرجي تمام حقوق آن به مدت 99 سال به خوشتاريا انتقال يافت. متن كامل اين قرارداد 10 مادهاي كه به طور غيررسمي ترجمه شده، به شرح زير است:
قرارداد فيمابين حضرت اشرف سپهسالار اعظم و آقاي خوشداريا كمپاني
ماده اول: من --- سپهسالار اعظم --- نظر به مندرجات فرمان پادشاهي مورخه شعبان 1313 كه به موجب آن امتياز معادن نفت محال ثلاثه تنكابن و كجور و كلارستاق به من داده شده است، اظهار ميدارم و كمپاني خوشداريا را مامور مينمايم كه تمام اقدامات لازمه را براي اجراي امتياز مذكور به عمل آورد. براي اين مقصود و به جهت اينكه امور راجعه به انكشاف و حفر معادن آسان شود، اظهار ميدارد كه امتياز مذكور با تمام حقوق راجعه به آن از تاريخ حال تا نود و نه سال به كمپاني خوشداريا واگذار مينمايم و اصل فرمان مذكور هم كه به مهر و امضاي اعليحضرت مرحوم ناصرالدين شاه ممهور و ممضي [امضا شده] و به مهر وزراي اعليحضرتي نيز ممهور است، از جمله مرحوم مجدالدوله وزير علوم و معادن است. اين نكته را هم اظهار ميدارم كه از تاريخ اين ورقه در تمام مدت مسووليت اجراي فرمان مذكور به عهده كمپاني خوشداريا يا ذوالحقوق خواهد بود.
ماده دوم: من --- كمپاني خوشداريا --- حق دارم تجسسات لازمه در معادن نفت در مدت يك سال از تاريخ آخرين جنگ و صلح دولت روسيه با ساير دول متخاصم به جا بياورم.
ماده سوم: من --- خوشدارياي كمپاني --- متعهد هستم در صورتي كه پيدا نمايم براي خوديم يك استخراج معادن نفت در مدت معين شده نظر به ماده دوم تقديم نمايم به حضرت اشرف پنجاه هزار منات بدون عوض. همچنين تقديم نمايم صدهزار منات از قرار پوطي بنا به ماده پنجم اين قرارداد. در اين صورت مبلغ صد هزار منات پرداخته خواهد شد و بعدا از قرار كسر خواهد شد.
ماده چهارم: اگر تا مدت آخر وعده يعني در مدت يكسال از روز قرارداد صلح دولت روسيه با ساير دول متخاصم از عهده برنيايم، من نخواهم پرداخت شرايط استخراج معادن نفت را كه پنجاه هزار منات بدون عوض و صد هزار منات از بابت حساب پوطي باشد و آن وقت من خوشداريا كمپاني تمام اختيارات خود را از دست ميدهم، يعني آنچه در اين قرارداد به من واگذار شده است.
ماده پنجم: براي انجام اين كارها كه من پيدا كنم يك استخراج نفتي متعهد هستم بدهم به حضرت اشرف از هر پوطي يك كوپيك تا زماني كه نفت حاصل شود در محل اطراف اين امتياز با رعايت ماده سوم اين قرارداد كه از بابت صد هزار منات مساعده محسوب خواهد شد.
ماده ششم: تمام حقوق در اين امتياز كه در شعبان هزار و سيصد و سيزده اعليحضرت مرحوم ناصرالدين شاه واگذار كرده است به من، همچنين خوشدارياي كمپاني آزاد است واگذار كند به يك نفر يا يك تجارتخانه كه داراي اوراق سهام باشد. در اين صورت قبول كننده اين امتياز به عهده ميگيرد تمام شرايط اين قرارداد را و همچنين قرارداد پولي كه منفعت حضرت اشرف تقديم ميشود و همچنين تمام موازين قراداد را.
ماده هفتم: در تمام اطراف كه ميشود نفت استخراج كرد، من كه سپهسالار اعظم هستم حق دارم اين كه نگاه دارم يك نفر نماينده براي مواظبت مقدار نفت استخراج شده در هر صورت نماينده حق مداخله در امورات داخلي اين اداره را ندارد به جز اين كه ناظر در استخراج نفت باشد.
ماده هشتم: نه من سپهسالار اعظم و نه اشخاصي كه از طرف به آنها اختيار واگذار ميشود به هيچ وجه نميتواند نقض كند اين امتياز را و تعيين بدهند و خوشدارياي كمپاني يا اشخاصي كه امتياز از طرف من به آنها واگذار شده كاملا و مرتبا بايست انجام بدهيم مواد اين قرارداد را.
ماده نهم: موعد اين قرارداد معين ميشود در مدت نود و نه سال با همين قرارداد حق تجديد خواهند داشت.
ماده دهم: تمام مذاكرات در باب اين قرارداد حل ميشود در محكمه نه نفري كه طرفين نماينده، حكميت محكمه سه نفري، حكميت خواهد داشت براي طرفين.2
اين قرارداد يك ماه پس از امضا در تاريخ 27 فوريه 1916 مطابق با ششم اسفند 1294 به شماره 30 در دفتر ثبت اسناد وزارت امور خارجه ايران به ثبت رسيد. به اين ترتيب، اولين امتياز نفت شمال كشور به يك تبعه خارجي واگذار شد، فردي كه بعدها نقش بيشتري در صحنه سياسي ايفا كرد.