معرفی اندیشمندان : ميشل فوکو (Michel Foucault)

http://0posmoderno.files.wordpress.com/2008/06/foucault.jpg

ميشل فوکو در 15 اکتبر 1926 در پواتيه فرانسه و در خانواده ي بورژوا بدنيا آمد، تحصيلات مقدماتي خود را در مدارس محلي به پايان برد، در سال 1945 به پاريس رفت و در کلاس‌هاي آمادگي براي شرکت در آزمون ورودي"اکول نورمال سوپريور "شرکت کرد، و اين آغاز آشنايي فوکو با استادش ژان ايپوليت بود که بعدها تاثيربه سزايي برانديشه او گذاشت. فوکو در سال 1946 آزمون ورودي را با موفقيت پشت سر گذاشت، و در همين سال بود که براي چند ماهي به " حزب کمونيست فرانسه " (PEC) پيوست و دراکتبر سال بعد از آن جدا شد.

 

يکسال پس از آن، فوکو مدرک آسيب شناسي رواني را اخذ کرده و به تدريس و پژوهش در اين زمينه پرداخت.

 

حاصل مطالعات اين دوره کتابي با نام "بيماري رواني و شخصيت"بود که در سال 1953 منتشر شد. (ويراست بازنگري شده اين کتاب بعد تر، در سال1964، تحت عنوان بيماري رواني و روان شناسي "منتشر شد)(يزدانجو: 1380).

 

فوکو در فاصله پاييز 1955 تا پايان 1960 بعنوان رايزن فرهنگي به کشورهاي سوئد، لهستان، و جمهوري فدرال آلمان سفر کرده، در دانشگاه‌هاي اوپسالا، ورشو، و هامبورگ به تدريس پرداخت. او در اين مدت، بويژه به هنگام اقامت در اوپسالا، طرح نخستين اثر عمده خود(به گفته خويش نخستين اثرش) را درباره تاريخ ديوانگي پي ريخته و به مطالعات گسترده‌اي در اين زمينه زد. اين طرح به راهنمايي ژرژکانگييم، يکي ديگر از استادان تاثيرگذار برانديشه فوکو، به عنوان رساله دکتراي او ارائه شد، و سرانجام در سال 1961 با عنوان جنون و بي عقلي: تاريخ جنون در عصر کلاسيک انتشار يافت.

 

فوکو پيش از دفاع از رساله خود و انتشار آن، طرح اثر بعدي خودش درباره پيدايش درمانگاه ها را در سر مي‌پروراند، و اين کتابي است که همبستگي بسيار نزديکي با کتاب پيشين او داشت. فوکو در فاصله انتشار اين اثر اخير به پژوهش درباره نويسنده سورئاليست فرانسوي، و ريمون روسل پرداخت، مقدمه‌اي بر مکالمات ژان ژاک روسو نوشت و"انسان شناسي"کانت را ترجمه کرده و بر آن نيز مقدمه يي نگاشت. "ريمون روسل"و"زايشگاه درمانگاه: ديرينه شناسي نظر پزشکي "با فاصله اندکي از يکديگر و در سال 1963 انتشار يافتند. در سال 1964 فوکو رسما به سمت استاد فلسفه در دانشگاه کلرمون – فران منصوب شد. در فاصله انتشار آن کتاب ها و اين انتصاب، فوکو عمدتا سرگرم نگارش مقالات پراکنده يي بود که مهمترين آنها "مقدمه يي بر تخطي" به پاس انديشه ژرژباتاي، است. فوکو سپس طرح کتاب عظيم و پر مخاطب خود، "واژه ها و چيزها: ديرينه شناسي علوم انساني"، که مهمترين اثر دوره ديرينه شناسي هايش محسوب مي‌شود، را دنبال کرد. اين کتاب، پس از وقفه هايي در روند نگارش آن، سرانجام در سال 1966 انتشار يافت و طرح بعدي او، که پايان بندي ديرينه شناسي ها و تحليل‌هاي گفتماني نيز هست، با عنوان گوياي ديرينه شناسي دانش در سال 1969 منتشر شد.

 

در سال 1968، ژان ايپوليت در گذشت و فوکو در سال 1970 به جاي وي به سمت استادي در تاريخ نظامهاي انديشه در " کلژدوفرانس" برگزيده شد و سخنراني افتتاحيه‌اي با عنوان" نظم گفتمان" در دوم دسامبر همين سال برگزار کرد. با انتشار جستار "نيچه، تبارشناسي تاريخ" (1971)، به پاس داشت ژان ايپوليت، دوره تازه يي در پژوهشهاي فوکو، که به دوره تبارشناسي ها مشهور شده است، آغاز شد. فوکو در همين سال با پيوستن به GIP (گروه اطلاع رساني درباره زندانها ) و درگير شدن درپاره‌اي فعاليتهاي سياسي، به تاملات و مطالعات هر چه گسترده تري درباره روابط قدرت و جامعه انظباطي پرداخت. از جمله مطالعات مشترکي که در جريان اين کاوشها و زير نظر او انتشار يافت، کندوکاوي در يک پرونده جنايي سده نوزدهي بود که در سال 1973 با عنوان"من پيرريور، مادر،خواهر و برادرم را سلاخي کرده ام... " به چاپ رسيد. (افزون بر اين، فوکو جستاري را که در سال 1968 درباره تابلوهاي نقاش سوررئاليت بلژيکي، رنه مگريت، نوشته بود بسط داده و در همين سال آن را تحت عنوان "اين يک چپق نيست" منتشر کرد) اما مهمترين حاصل اين مطالعات در سال 1975 و به صورت برجسته در قالب کتاب"مراقبت و مجازات: زايش زندان " نمود يافت.

 

نخستين مجله "تاريخ رهيافت جنسي " با زيرعنوان "اراده دانش"در سال1976منتشر شد واين اثر علاوه بر آنکه به همراه مراقبت و مجازات مورد توجهات گسترده قرار گرفت، آغازگر روش تازه او در تحليل اخلاق،مسأله سوژه ورابطه،با نفس بود.فوکو در فاصله يي نسبتاًطولاني تا انتشار مجلات بعدي اين اثر در سال 1984،از کشورهاي چندي بويژه آمريکاديدن کرد،در سخنراني ها وهمايش‌هاي بسياري شرکت جست،ودر مصاحبه‌هاي گوناگوني حضور يافت (که يکي از واپسين و مهمترين آنها،"درباره تبار شناسي اخلاق ") بود ومقالات متعددي نوشت (که بحث انگيز ترين آنها"روشنگري چيست"؟بوده است).سرانجام جلد دوم "تاريخ رهيافت جنسي"با عنوان کاربرد لذات چند هفته پس از بستري شدن او در بيمارستان منتشر شد، و با فاصله چند هفته پس از آن، جلد سوم اين مجموعه بنام دغدغه نفس انتشار يافت وبدين ترتيب مجموعه‌اي که قرار بود در 6 مجلد تاريخ رهيافت جنسي از آغاز تا به اکنون را تشريح کند پايان گرفت.ميشل فوکو در 3ژوئن1984براثربيماري ايدزدرگذشت. (يزدانجو:1380:4 )