نظريه و پژوهش در ارتباطات بين الملل
نظريه و پژوهش در ارتباطات بين الملل
بررسي ارتباطات بين الملل زمينه مطالعه موضوعاتي را فراهم ساخته است: مطالعات پروپاگاند، جريان نامتوازن اخبار و سرگرمي ها ميان كشورها، تسلط هاليوود در توليد و پخش برنامههاي تصويري در جهان، عوامل زيربنايي و ملزومات ظهور موسسات فرستنده ديجيتالي بزرگ(همچون مخابرات، نرم افزار و كمپاني هاي رسانهاي آنلاين)، نقش دولت در شكلگيري رسانههاي ملي،نقش سازمانهاي بينالمللي در شكل دهي به صنايع، جريانات و كاربردهاي رسانههاي جهاني.
- تسلط موسسات رسانهاي بر افراد، فرهنگها و سياستهاي فرامرزي ( امپرياليسم فرهنگي يا رسانههاي فرا مليتي) سوالات جديدي را مطرح ساخته است:اهميت فرايندهاي محلي و جهاني، ظهور موسسات رسانهاي چند مليتي، اشكال نظامهاي اطلاع رساني زنجيرهاي، اهميت آگهي هاي تبليغاتي فرا مليتي، چگونگي وقوع رسانههاي چند مليتي و مطالعات فرهنگي در بافت روابط نژادي، طبقهاي و جنسيتي يا متمركز بر پراكندهگي هاي ملي؛ كاربرد رسانههاي جديد توسط جنبشهاي اجتماعي مدني در تامين اهدافي همچون دفاع از حقوق انساني، صلح،حفظ محيط زيست.
- معرفي بخشهاي عمده نظريات و پژوهشهاي مربوط به ارتباطات بينالملل در نيمه دوم قرن 20، بررسي ويژگيهاي تحليلي و مفهومي رهيافتهاي متفاوت به ارتباطات بينالمللي با ارجاع به بافت نهادي و سياسي اين مطالعه.
- در پايان با طرح دو سوال: چگونه ميتوان به رغم ورود طيفي از سوالات و دغدغهها از حوزههاي مختلف علوم اجتماعي سهم متمايز يك رهيافت ارتباطي را حفظ كرد؛ و اينكه فقدان حمايتهاي نهادي معاصر از نظريه و پژوهش در ارتباطات بينالملل، چه آثاري دارد؛ اين فصل را به پايان ميبرند.
مطالعات پروپاگاندو جنگ رواني
- پيچيدهترين سوال در مطالعه ارتباطات بينالمللي، به خاستگاه سوالات، مفاهيم، نظريهها و روشهاي عمده در اين حوزه مربوط ميشود.
- محدود شدن مسائل و اهداف ارتباطات جمعي بينالمللي در قالب دو مجموعه از سوالات اجتماعي و سياسي (دهه 1930) در خصوص نقش و اهميت فرايندهاي ارتباطجمعي به طور كلي،و توسعه مدل ارتباطي لاسول، به انضمام مفهوم «افكار عمومي» برگرفته از كار ليپمن و طرح سوالاتي در خصوص عوامل شكل دهنده افكار عمومي و نقش رهبران در شكلگيري و جهتيابي اين افكار.
- تلاشهاي تبليغاتي حزب سوسياليست ملي آلمان در دهه 1930 و شروع جنگ در اروپا كه تهديدي براي اروپا محسوب ميشد، فرصتي براي تحليل افكار عمومي و فرايندهاي ارتباط جمعي بكار گرفته شده در جنگ، فراهم ساخت.
- انجام تحقيقاتي در خصوص چگونگي بسيج تودهها و دستيابي به موافقت براي جنگ در سرزمين آمريكا و شيوههاي در حال توسعه ارتباطات براي پاشيدن بذرشك،سوء ظن و اطلاع زدايي از گروههاي دشمن، از جمله آثار اين دوره است.
- جنگ رواني ابزار مهمي در جعبه ابزار استراتژيستهاي نظامي، بويژه استراتژيستهاي اصلي ايالات متحده محسوب ميشد.
- از جمله ميراث جنگ رواني: بررسي ارتباطات جمعي و و آثار آن، مطالعه نظامهاي ارتباطي اتحاد جماهير شوروي يا ساير كشورها، اصلاح تكنيكهاي افكارسنجي، خلق افكار عمومي و تكنيكهاي مورد نياز براي مخاطبان آمريكا در مناطق مخالف، اصلاح مفهوم «گروه مرجع » و نظريه جريان دو مرحلهاي.
- ارتباط دموكراسي با افكار عمومي در تقويت اهداف و ابزارهاي دولت دموكراتيك و اينكه اهداف ثابت دموكراسي از طريق ابزارهاي متناسب با نيازها و فرصتهاي هر زمان تامين ميشود.
- طرح جنگ به عنوان نوعي سياست با ابزار ويژه(در 1984)
- طرح ارتباطات، عنوان نوعي جنگ مستمر با ابزارهاي مناسب
- ضرورت بررسي افكار عمومي در كشورهاي متفاوت و توسعه ابزارها و تكنولوژيها براي تامين استيلاي ارزشهاي غرب به عنوان وظيفه پژوهشگران ارتباطات. اين ابزارها عبارتند از مفاهيم، نظريهها، روشهاي تحقيق و ويژگيهاي مشخص قلمرو ارتباطات بينالمللي كه در هر شرايطي كاربرد دارند.
ارتباطات و توسعه: نوسازي
- تفسير مسير پژوهشهاي مربوط به ارنباطات بينالملل از تاكيد بر كنترل افكار عمومي كشورها به بسيج افكار عمومي و منابع كشورها براي توسعه ملي.
- الگوي نوسازي توسعه بايد در بافت مجموعهاي از اهداف و غايات موجود در چارچوب جنگ سرد و كارگزاران دولتي داراي علايق سياسي ويژه كه عهدهدار توسعهاند، مطرح شود.
- اهداف آمريكا از كمك به توسعه كشورها، كنترل گسترش كمونيسم بود.به اعتقاد برخي انديشمندان پيشنهاد يك آينده يا جهتگيري براي كشورها در راستاي رشد و رفاه اقتصادي پيشرفته ميتواند مصيبتهاي انساني را كه پايهاي براي پذيرش پيامهاي كمونيسم محسوب مي شوند تقليل دهد.
- از ديد كارشناسان، توسعه اقتصادي در جنوب نه فقط براي اين كشورهاكه در محدود سازي گسترش بينالمللي كمونيسم نيز موثر است.
- نقش ارتباطات در توسعه و بهبود اقتصاد از طرق گوناگوني همچون: ايجاد فرصت براي آموزشهاي اجتماعي، تغيير نگرشهاي اجتماعي، تغيير رفتارها و روابط اقتصادي موثردرافزايشكاراييكارگران؛ استفاده بهينه از تكنولوژيدر بخشهاي تعليم و تربيت،بهداشت و درمان، كشاورزي؛ افزايش كارايي بازار؛ افزايش كارايي نهادهاي دولتي، تامين انگارههايي از اعمال و رفتارهاي معين با هدف تامين آموزشهاي اجتماعي، تغيير كارگزاراني كه بر پايه ارتباطات ميان فردي با افراد و گروهها كار ميكنند، تقويت الگوهاي خاص نوآوري يا پذيرش تكنولوژيها و فعاليتهاي جديد.
- تغيير موضع سازمانهاي بيالمللي از برجستهسازي ارتباطات به عنوان يك ابزار تبليغاتي در رقابتهاي ميان ايالتي به يك ارتباط نهادي شده در سياستهاي بينالمللي.
- تغيير شكل ارتباطات توسعه يافته در بافت تقسيمبندي شمال- جنوب ميان كشورها نقش نوسازي در انتقال رفتارهاي فرهنگي، اقتصادي و سياسي از مرزها در لفافه يك مدل جهانشمول از توسعه.
مطالعات ملي، توسعه نيافتگي و وابستگي
- پژوهشهاي معطوف به ارتباطات سياسي در ساير كشورها و چگونگي تاثيرپذيري آنها از طريق كاربرد رسانههاي ارتباط جمعي.
- واسطه شدن جنگ سرد كه زمينه انجام پژوهشهاي رسانهاي مقايسهاي را فراهم ساخته، مشكلاتي را براي معرفي بعد مقايسهاي مطالعات بينالمللي پديد آورده است.
- مطالعات مقايسهاي در حوزه ارتباطات، تحت تاثير مطالعات مربوط به نوسازي، بيشتر جهان را در جرگه كشورهاي «سنتي» جاي داده است.
- جريان عمده پژوهشهاي سياسي مقايسهاي از دو مدل تحليل سيستمها ( ملاحظه هر كشور به عنوان يك نظام منحصر بفرد) و عرضه اعتبار علمي اجتماعي از طريق كاربرد مدلهاي كمي، تاثير پذيرفته است.
- وابستگي سرعت و كندي نرخ رشد و توسعه اقتصادي در بخشهاي متفاوت جهان به يكديگر.
- نقش برنامههاي پخش مستقيم ماهوارهاي به عنوان يك چالش با حاكميت ملي و نقش قوانين بينالمللي در برخورد با مشكلات موجود در ارتباطات بينالمللي( همچون كاربرد وسايل ارتباطي، حقوق ارتباط و تبليقات مخالف)، توازن جريانهاي خبري و وسايل سرگرمي، از جمله مواضع مورد بحث انديشمندان.
- همسويي طرح سوالات معطوف به ارتباطات بينالمللي با منازعات گسترده بر سر روابط قدرت.
- رابطه ميان ارتباطات و جامعه و نيز عدم توازن بينالمللي و نابرابري در جهتگيري و محتواي جريانهاي اطلاعاتي و ارتباطاتي، از جمله مواضع مورد بحث يونسكو( در كميسيون1976) و انعكاس يافته در كتاب«يك جهان و چندين صدا»
- تقويت سياستهاي ارتباطي، رشد حرفهاي روزنامهنگاران؛ حقوق، مسئوليت و اخلاق روزنامه نگاران، تقويت خود اتكايي ملي نظامهاي رسانهاي؛ از جمله موارد پيشنهادي گزارش كميسيون يونسكو براي مقابله با اين عدم توازن.
نظام ارتباطي و اطلاع رساني جهان جديد(nwico) و بحرانهاي بينالمللي
- بوجود آمدن دورهيافت معين به پژوهشهاي ارتباطات بينالمللي و حمايت نهادي از پژوهشهاي ارتباطي بينالمللي در واكنش به كتاب «يك جهان و چندين صدا».
- توام شدن تاكيد بر تقويت حاكميت ملي (استقلال و خود مختاري) در قلمرو ارتباطات با تلاش براي تقويت جريان حرفهاي شدن در ميان كارشناسان رسانهاي و دموكراتيزه شدن نظامهاي رسانهاي.
- مفروضات اصلي و زير بنايي، درك نياز به نهادهاي ملي قدرتمند براي تقويت و دفاع از كارشناسان رسانهاي، تامين دستيابي دموكراتيك به رسانهها، رشد ايده حقوق ارتباطي به عنوان يك حق انساني را منعكس ساخت.
- بروز بحران سلطه غرب در دهه 1980، تحت تاثير جنگ سرد جديد، بحران بدهي، افزايش هزينههاي نظامي، تقليل كمكهاي رسمي توسعه و زوال نسبي اين بحران در پايان اين دهه به واسطه فروپاشي اتحاد جماير شوروي و توزيع قدرت كشورهاي در حال توسعه مرسوم به گروه 77 و شكلگيري توافق عام بر سر تعرفهها و تجارت، بانك جهاني، سازمان ذخيره پولي بينالمللي به عنوان شاخصترين سازمانهاي بينالمللي.
- سوق يابي الگوي پژوهشهاي ارتباطات بينالمللي به ارتباط از را دور (مخابرات) براي توسعه و تاكيد بر شبكه مخابراتي دو سويه و نقش اين ارتباط در تقويت ثمر بخشي و كارايي اقتصادي، انسجام اجتماعي و سطوح مشاركت اجتماعي (در دهه 1990) .
- برخورداري كشورهاي صنعتي از امكانات مخابراتي و خدمات تلفني گسترده در مقايسه با كشورهاي در حال توسعه و نقش آن در توسعه بويژه در كاهش هزينههاي ناشي از مسافرت و زمان و ارسال خدمات ويژه به مناطق روستايي.
- هدف عمده مبادلات بينالمللي ارائه شرايط نسبتا مشابه با كشورهاي توسعه يافته به كشورهاي كمتر توسعه يافته است.
- اولويت ارتباطات مخابراتي در توسعه همسو با تلاش نهادهاي بينالمللي براي تشويق سرمايه گذاري و خصوصي سازي موسسات مخابراتي در بخشهاي مختلف جهان.
- امكانات ارتباطي در توصيه به يكپارچگي ملي و توسعه اجتماعي و يكپارچه سازي بخشهاي اقتصادي كشورهاي جهان سوم در اقتصاد سياسي جهاني نقش مهمي ايفا ميكنند.
دهه 1990، از ارتباطات بينالمللي تا ارتباطات چند مليتي و از ارتباطات چند مليتي تا ارتباطات جهاني
- تجزيه برخي دولت- ملتها در پايان جنگ سرد و شكلگيري برخي دولت - ملتهاي جديد در آغاز دهه 1990.
- ملت سازي در كشورهاي سابقا كمونيستي مستلزم شكلگيري نهادهاي اقتصاد بازار، دموكراسيهاي اداري، برنامههاي تغيير آموزشي يا اجتماعي با هدف خلق انسانهاي جديد، سرمايه دار كارآفرين، مصرف كننده و شهروند جديد و نيز تغيير نگرش مديران و تصميمسازان بازار است.
- شركت عالمان اجتماعي در نقش حقوقدان، مدير،اقتصاددان،مشاور شغلي، تغيير اجتماعي و نهاد سازي.
- نقش مهم اقتصاد سياسي و ارتباطات و توسعه در دهه گذشته و تركيب اين حوزه با مطالعات مربوط به دولت، رقابتهاي درون ايالتي، تجارت، سرمايه گذاري در خدمات ارتباطي، جامعه مدني، موسسه رسانهاي فراملي و مقايسه نمونههاي ملي در بافت ليبراليسم مشترك سياستهاي ارتباطي.
- تاثير چالشها و مناظرات ميان نظام ارتباطي و اطلاع رساني جهان جديد( nwico) و يونسكو در يك چارچوب جغرافيايي سياسي از سياستهاي قدرت بينالمللي.
- طرح موضوع جهان اطلاعات و ارتباطات بينالمللي در چارچوب كشمكش ميان دولت – ملتها بر سر قدرت و پرستيثر در سياستهاي جهاني.
- ورود برخي نظريات و پژوهشها از قلمرو اقتصاد سياسي بينالمللي و مطالعات سياسي به حوزه ارتباط جمعي.
- ادعاي تحليلگران حقوقي و اقتصادي از منظري آرمانگرايانه و و بيشتر جبري و تكنولوژيكي مبني بر اينكه دولت يا سياستهاي ملي و توافقهاي بينالمللي، براي اعطاي قدرت به تكنولوژيهاي ارتباطات جديد جهت انتقال ارتباطات ومعاملات از وراي مرزها؛ نقش اندكي دارند.
- نقش مهم تكنولوژيهاي ارتباطي به عنوان يك عامل اقتصادي و تسهيل كننده تجارت بينالمللي و تاكيد اقتصاد دانان بينالمللي برمنافع ناشي از تجارت آزاد و سرمايهگذاري در تكنولوژيها و خدمات ارتباطي (در توسعه اقتصادي) و ضرورت توافق بينالمللي بر حفظ آزادي اين تعاملات.
- تاكيد بر نقش ارتباطات به عنوان يك تكنولوژي قدرت بخش و زير ساختي براي انجام ساير خدمات همچون نقش مخابرات يا تكنولوژيها و خدمات ارتباطي در رشد و توسعه اقتصاد جديد.
- نقش نظريههاي ارتباطات بينالمللي در بررسي پيچيدگي روابط ميان دولتها، گروههاي اجتماعي مدني و سازمانهاي بخش خصوصي و نيز نقش كاربردهاي تكنولوژي اطلاعاتي و ارتباطي جديد در تغيير كنشگران و كنشهاي تعيين كننده سياستهاي بينالمللي و فرهنگ جهاني.
- تكنولوژي هاي ارتباطات بينالمللي علاوه بر بررسي ارتباط ميان دولتها و يك دولت باجمعيتهاي وابسته به ساير دولتها در بررسي گروههاي شهروندي از كشورهاي مختلف كه در خصوص موضوعاتي همچون شناسايي حقوق بشر،خود مختاري، حفظ محيط زيست، بهداشت و ايمني كارگران يا مخالفت با سلاحهاي شيميايي، منابع زميني و موافقتهاي تجاري فعاليت مشترك دارند، نيز نقش قابل توجه ايفا ميكنند.
نويسنده: استيفن . دي . - مك دوول
● منبع: سایت - باشگاه اندیشه