فوتبال و جهاني شدن 

 فوتبال با شكل و صورتي كه امروز در جامعه ما و ساير جوامع پيدا كرده و همچنين جايگاهي كه اشغال نموده، كمي از حالت ورزش خارج شده و بدل به چيزي شبيه فرهنگ cult شده است. ما ورزشكاران صاحبنام ساير رشته ها را [چه داخلي و چه خارجي] نمي شناسيم؛ ملت هاي ديگر نيز همين گونه اند. اما فوتباليست ها شناخته شده هستند.

عكس آنها در اتاق خواب ما حتي در كوي دانشگاه روي ديوار اتاق هاي دانشجويان ديده مي شود. در ديگر كشورها وضع به همين منوال است. اين همان چيزي بود كه مايلم به آن نهاد اجتماعي بگويم. مي توان فكر كرد چرا فوتبال چنين جايگاهي را اشغال نموده است يكي از دلايلش به ذات بازي فوتبال برمي گردد.

اين ورزش به نظر يك بازي گروهي مي آيد، اما كساني كه استعداد و توانايي فردي داشته باشند، مي توانند خود را به نمايش بگذارند. ذات دسته جمعي بودن فوتبال نقش فرد را حذف نمي كند بلكه فرد و جمع در تبادل نقش هستند.

نكته بعدي رابطه جهاني شدن با فوتبال است. آدمي فكر مي كند چه نهادي بيش از ساير نهادها از جهاني شدن نفع برده يا در ارتباط با آن بوده است؟

كمتر موردي مي تواند در اين زمينه با فوتبال مقايسه شود. كافي است نگاهي به ليست فوتباليست هايي كه از كشورهاي جهان سوم در تيم هاي صاحب نام اروپا بازي مي كنند بيندازيم. نه تنها در خصوص بازيكنان بلكه مربي ها نيز در سال هاي اخير بيشتر جابه جا مي شوند. سرمربي تيم ملي انگلستان يك سوئدي بود. سرمربي تيم آرسنال يك مرد فرانسوي است و چلسي يك مكزيكي الاصل را روي نيمكت مربي ها مي نشاند.

اين مسائل به بحث جهاني شدن دامن مي زند. اگر ماهواره ها و وسايل ارتباط جمعي تا اين حد رشد نيافته بودند، فوتبال هيچگاه در چنين وضعيتي قرار نمي گرفت.

منبع : سایت استاد زیباکلام