نظریه های سیاسی در یونان و روم باستان

The image “http://www.senmerv.com/images/plato.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

آذر سلطاني


تئوری سیاسی در قرون 4و5 پیش از میلاد با تحلیل واقعیات برای تشکیل سازمانهای دولتی به اوج خود رسید، و سرانجام درقرن 4 پیش از میلاد موجب تشکیل مدارس فلسفی برای بحث های سیاسی شد. مشهورترین مدارس فلسفی را: افلاطون، ارسطو، اپیکور، زنون، و استوا میان قرون 3و4 پیش ازمیلاد تشکیل دادند.

معمولا فصل های یک کتاب "تاریخ نظریه های سیاسی غرب" شامل بخش های زیراست: تئوری سیاسی دردوره یونان و روم باستان، تئوری سیاسی دردوره سده های میانه، تئوری سیاسی دردوره رنسانس، عقلگرایی، و روشنگری، تئوری سیاسی در قرن 19، و تئوری سیاسی درقرن بیست. در بخش سوم به نام هایی مانند: هابس، اسپینوزا، جان لاک، منتسکیو، روسو، و کانت اشاره شده است. در بخش چهارم اشاره به مکاتب: محافظه کاری، لیبرالی، دمکراسی، سوسیالیسم، آنارشیسم، و ناسیونالیسم شده است. و دربخش پنجم یه شرح مکاتب و نظامهای: امپریالیسم، دمکراسی مدرن، لیبرالیسم مکتب منچستر، بازار اقتصاد اجتماعی، کمونیسم، فاشیسم، و تئوری سیاسی در کشورهای جهان سوم، گردیده است.


پیرامون اهمیت اینگونه بحث ها گفته شده است که معرفی تاریخ نظریه های سیاسی، فعالیتی عملی درباره روشنگری سیاسی است. در دوره باستان سخن از "شهروندان" در شرایط برده داری است که با شرایط دمکراسی پارلمانی مدرن فرق دارد. در سده های میانه یک دوئالیسم تقسیم قدرت میان پاپ و پادشاه یا قیصر وجود داشت. تئوری سیاسی عصرجدید اروپا، در دوره عقلگرایی و روشنگری آغاز شد. تئوری سیاسی عقلگرایی و روشنگری در قرن اخیر شامل طبقه جدید بورژوازی است که در کنار اشراف و روحانیت اظهار وجود نمود. آزادی از فئودالیسم موجب شد که بورژوازی در پایان قرن 18 به انقلاب کبیر فرانسه نیرویی بدهد تا ساختارهای سیاسی-اجتماعی و تاریخی را تغییر دهد. سرانجام در زمان استقلال آمریکا، تئوری سیاسی عصر روشنگری، عملی شد و دیگر فقط حرف، آرزو و نظر نبود.

تئوری سیاسی در قرون 4و5 پیش از میلاد با تحلیل واقعیات برای تشکیل سازمانهای دولتی به اوج خود رسید، و سرانجام درقرن 4 پیش از میلاد موجب تشکیل مدارس فلسفی برای بحث های سیاسی شد. مشهورترین مدارس فلسفی را: افلاطون، ارسطو، اپیکور، زنون، و استوا میان قرون 3و4 پیش ازمیلاد تشکیل دادند.

مورخین غرب مدعی هستند که آنزمان نظم سیاسی جدید آتن، صحت خود در رابطه با جنگ علیه ایران را به معرض آزمایش گذاشت و موجب یک نیروی دینامیک سیاسی در درون جامعه گردید، و ساختارهای دولتی-سیاسی در دوره آرشایی در قرون 8-6 پیش از میلاد غیر از آتن، برای شهر-دولت های دیگری نیز موثر بودند. سولون آتنی درسال 610 پیش از میلاد مسئول تشکیل نظمی جدید شد چون او عضو شورای 7نفره عالمان شهر بحساب می آمد، اگرچه برای این اقدام او خطری برای رهبری اریستوکراتی حاکم ایجاد ننمود. در ادبیات تراژدیک، آشیلوس به شرح خلع قدرت از آروپاگس در سال 462 می پردازد. آنزمان همه بحثهای سیاسی، مشروط برآن بود که قابل فهم و در مرز قابل قبول بودن، باشند، حتا اگر ما دمکراسی را بعنوان حاکمیت جانبدارانه خلق برهمه اعضای جامعه بحساب آوریم.

اعضای مکتب فلسفی سوفسطایی درسال 450 پیش از میلاد به تعمیم اصول فلسفه طبیعی ایونی روی پدیده های اجتماعی نیز پرداخت. فیلسوفان سوفسطایی، آموزگارانی حرفه ای بودند که درسهای سیاسی را به میان جوانان خارج از آتن نیز منتقل می کردند. نظریه پردازان سوفسطایی در طول چند قرن روی مرز میان سیاست و فلسفه، تئوری و عمل سیاسی را بنا کردند. سوفسطائیان نخستین بار به کشف تئوریهای عمومی ماورای طبیعی؛ ولی اجتماعی-انسانی پرداختند که ورای شهر، فرهنگ، و قانون بودند. اعدام سقراط درسال 399 پیش از میلاد باعث شد که افلاطون به رد تمام انواع دولتها بپردازد و بهترین حکومت را حاکمیت فیلسوفان بشمار آورد. برای نظریه پردازان و رویاهایشان، حاکمیت فیلسوفان، آرزویی بود که در قرون بعدی غیرعملی بجا ماند. از جمله فیلسوفان سوفسطایی غیرآتنی، پروتاگوراس اهل تراکی و متولد 490 پیش ازمیلاد، و گوگیاس اهل سیسیل متولد 400 پیش از میلاد بودند.

سقراط می گفت که در سیاست مانند سایر شاخه های زندگی، انسان باید اهل فن، متخصص و صاحبنظر باشد. یکی از شاگردان سقراط بنام آنتی تنوس درسال 360 پیش ازمیلاد به تمسخر میگفت که ازطریق دمکراسی و انتخابات آزاد نمیتوان الاغ را به یابو تبدیل نمود. امروزه اشاره میشود که پولیس یا شهر-دولت ها آنزمان، برای اجتماعی نمودن انسان، مرکز تمام نظریه های سیاسی بودند. پولیس یا شهر-دولت ها به محل زندگی چند هزار نفر ساکنین یک محل با یک قلعه و دیواری در اطراف شهر می گفتند. وجود مفاهیمی مانند دمکراسی، الیگارشی، و اریستوکراتی، نشان از مخالفت با حکومت مطلقه بود. پروتاگوراس، یکی از متفکرانی است که به دفاع بنیادین از دمکراسی پرداخت. در مقابل دمکراسی، به حاکمیت بیچاره ها و گشنه تشنه ها، نظام" اوخلوکراتی" میگفتند. از اشاره هرودت به نظام سیاسی ایران آنزمان میتوان به این نتیجه رسید که در دمکراسی، همه مردم دخالت دارند، در اریستوکراتی، بهترین ها شریک هستند، و در نظام سلطنتی و مطلقه، فقط یک نفر تصمیم می گیرد.

دریونان باستان قوانین اساسی دولتهای ایده آل از میانه قرن پنجم پیش از میلاد طرح گردید و سقراط، هیپودامس را نخستین تئوریسین دولت و معمار شهر-دولت می دانست. در اطراف یونان آنزمان در4قرن پیش از میلاد، حکومتهای سلطنتی مطلقه در مقدونیه، سیسیل، ایران، و قبرس وجود داشت. آنزمان قوانین مشروطه و سلطنتی بازار گرمی داشتند. جامعه اسپارت در قرن 4پیش ازمیلاد کوشید تا قوانین خود را بر اساس حکومتهای: سلطنتی، اریستوکراتی، و دمکراسی، پایه گذاری کند. افلاطون نیز در کتاب "قوانین" به طرح شرایط تشکیل یک دولت می پردازد، و ارسطو در کتاب "سیاست" به شرح نظرات سیاسی پیرامون قوانین 158 دولت آنزمان می پردازد. طرح دولت ایده آل قرون 4و5 پیش ازمیلاد در اتوپی دولت دوره هلنی در قرن سوم مشاهده می شود. گزنفون دولت ایده آل را سلطنت می دید و سنکا خطاب به نرون، دولتی را پیشنهاد میکند. ادعا میشود که بعضی از آثار افلاطون نه یک تئوری سیاسی بلکه تصویر واقعی از روان انسانی هستند.

با کنار زدن حکومت مقدونی درسال 168 پیش از میلاد، دولت روم در جنوب اروپا روی کارآمد. بجای حکومتهای دمکراسی، رومیها مبلغ حکومت الیگارشی شدند. مکتب فلسفی و اخلاقی رواقی دیگر یک سنت فلسفی نبود بلکه راهنمای قشری از اشراف و برگزیده گان طبقه حاکم گردید. این مکتب روی حاکمانی مانند آنتی گنوس در سال 250 و روی شاه مقدونی و روی مارک آورل، قیصر روم درسال 180 بعد از میلاد اثر گذاشت. انتی گنوس میگفت که نظام پادشاهی یک "نوکری احترام آمیز" در مقابل و در خدمت خلق است. رومی ها شهر-دولت های یونانی را تا حاکمیت بر کشورهای حوزه دریای مدیترانه گسترش دادند. اریستوکراتها می گفتند که لیبرالیسم یعنی رقابت آزاد برای رهبری و سلب قدرت از یک نفر. سیسرو نخستین بار در سال 54 پیش ازمیلاد آثار تئوریک سیاسی خود را منتشر نمود. اوج تئوری سیاسی یونان باستان دو اثر مهم سیاسی افلاطون هستند. سیسرو مدعی بود که قوانین اساسی و حقوقی در جمهوری روم، بهترین در جهان هستند.

در قرن دوم بعد از میلاد مورخی بنام کاسیوس دیو بهترین حکومت را ترکیب دمکراسی باسلطنت می دانست. در نظر او اهمیت دولت و قوانین "اختلاطی" در آنجاست که خلق بدون اینکه حاکمیت را بترساند در سیاست نقش مهمی را بعهده می گیرد. آموزگار مهم سیسرو در خلق نظریه های سیاسی پیرامون دولت، پولیبیوس بود. رومی ها با طرح جنگ عادلانه، سیاست سلطه گرانه خود را توجیه می کردند. مورخی بنام دیو در یک قرن پیش از میلاد به گردآوری دوگونه آثارادبی اقدام نمود که مثالی برای جزیره اتوپی توماس مورس و کامپانلا درباره اشتراکی نمودن زنان و کالاها بودند. دولت غالب این نوستالژی های سیاسی در دوره باستان، طرح حکومتی است که بدون مالکیت خصوصی باشد. رومیها با طرح شعار شهر"رم ابدی" مسئولیت جهانی دفاع ازتمدن روم در مقابل تهدید بربرها را بعهده گرفتند. نظریه های سیاسی یونان که در تمام اشکالش، پایه افکار رومیان و مسیحیت درسده های میانه بود، پایه و اساس نظریه های سیاسی بعدی در غرب گردیدند.