هانا آرنت و آلمانهاي نازی؟!

The image “http://www.fallosafah.org/img_up/article/Hannah_Arendt_1928.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

سولماز شریفی


هانا آرنت در کتاب "سرچشمه های توتالیتاریسم" و دو مقاله ی "تقصیر سازمان یافته و مسئولیت جهانی"، "مسئولیت فردی در نظام دیکتاتوری"؛ و در تحلیل نقش آلمانها در گسترش نازیسم به دو موئلفه اشاره میکند: نخست پرداخت ایده ی "مرد خانواده" از سوی نازی ها، و دیگر "نظریه ی مهره ی دستگاه"."مرد خانواده" مردیست که به خاطر حقوق ماهیانه، تأمین زندگی خود و امنیت و آرامش زن و فرزندانش، حاضر است اعتقادات خود را زیر پا گذارد. در این ایده، خصوصی کردن وجدان و حاکم شدن امر خصوصی بر امر عمومی به فرد اجازه میدهد از قید مسئولیت اعمال خود یکسر آزاد باشد.

هانا آرنت در کتاب "سرچشمه های توتالیتاریسم" و دو مقاله ی "تقصیر سازمان یافته و مسئولیت جهانی"، "مسئولیت فردی در نظام دیکتاتوری"؛ و در تحلیل نقش آلمانها در گسترش نازیسم به دو موئلفه اشاره میکند: نخست پرداخت ایده ی "مرد خانواده" از سوی نازی ها، و دیگر "نظریه ی مهره ی دستگاه".

"مرد خانواده" مردیست که به خاطر حقوق ماهیانه، تأمین زندگی خود و امنیت و آرامش زن و فرزندانش، حاضر است اعتقادات خود را زیر پا گذارد. در این ایده، خصوصی کردن وجدان و حاکم شدن امر خصوصی بر امر عمومی به فرد اجازه میدهد از قید مسئولیت اعمال خود یکسر آزاد باشد. به زعم آرنت در این دوره از حیات آلمان ها فقط "فنی ها و کارگران فنی" اند که فراوانند و تقریبا هیچ محقق جدی ای ظهور نمیکند، چرا که آنچه نیاز نازیسم را رفع کرده و قابل تشکیل در قالب همان مرد خانواده نیز هست، همین فنی هایند. او در مورد آنها مینویسد: "این افراد که به معنای گسترده ی کلمه شریک جرم هیتلر بودند، به معنای محدودتر کلمه مرتکب هیچ جرمی نشده اند. آنها که اصلی ترین هم دستان هیتلر بودند، حقیقتاً نمیدانستند چه میکنند و با چه کسانی سر و کار دارند."

"نظریه ی مهره ی دستگاه" نیز استدلالی است که به موجب آن شغل و مقام فرد در یک نظام اداری گسترده، جایگزین مسئولیت فردی او میشود و فرد برای دفاع از خود از جمله ی معروف "اگر من این کار را انجام نمیدادم، کس دیگری انجامش میداد"، استفاده میکند. این استدلال را میتوان با این بیان که "کارمند هم به هر حال یک انسان است و در این مقام است که محاکمه میشود" رد کرد. در این جریان کسانی که مهره ی دستگاه نمیشوند، لزوماً کسانی نیستند که نظام ارزشی بالاتر و محکم تری برای خود دارند. "آنها از خود میپرسیدند پس از انجام برخی کارها، تا چه حن قادرند با خود کنار آیند؟ و تصمیم گرفتند که بهتر است هیچ کاری انجام ندهند، نه به آن دلیل که جهان در اثر عدم همکاری آنان تغییر و بهبود خواهد یافت، بلکه از آن رو که تنها در چنین صورتی قادر خواهند بود با خود کنار آیند."

طبیعتاً مولفه ی اول در مورد شهروندان عادی، و مورد دوم بر شاغلان دستگاههای نظامی-امنیتی قابل صدق خواهد بود. لیکن اکثریت آلمانها در آن زمان "مرد خانوده" و "مهره دستگاه" بودن را برگزیدند؛ تا آنجا که از قضاوت تاریخ در مورد تفکیک "آلمانی" از "نازی"، این دو ضرب المثل به جای ماند:

" آلمانی خوب، آلمانی مرده است."/ "تنها راه مطمئن برای شناخت یک ضد نازی، آنست که نازی ها او را به دار آویخته باشند."

#توضیح بیشتر در مورد ارتباط این نوشتار با شرایط فعلی ما و ایرانمان را، توهین به شعور مخاطب میدانم و امر تطبیق را به ایشان واگذار مینمایم.