نگاهی به مكاتب شرقشناسی در اروپا
نگاهی به مكاتب شرقشناسی در اروپا
به لحاظ اهمیت ماهیت استعماری فرانسه و سلطه نظامی آن بر برخی كشورهای شرقی و اسلامی، آموزشگاهها و مدارس و مراكز علمی و فرهنگی زیرنظر شرق شناسان فرانسوی تأسیس شده و اداره میگردید كه این امر تأثیر زیادی بر توسعه سلطه فرهنگی فرانسه بر این سرزمینها به خصوص در كشورهای تحت استعمارش، داشت. نیز به لحاظ ماهیت دینی شرقشناسی فرانسوی اكثر دانشگاهها و آموزشگاههای فرانسوی كه به مطالعات شرقی عنایت داشتند به كوشش راهبان و كشیشان مسیحی برپا میشدند و اداره امور آنها در دست اینان بود.
فعالیتهای مكتب فرانسه به سبب تخصصی بودنشان از دیگر مكاتب متمایز و ممتاز بودند، بدین معنا كه اكثر شرق شناسان فرانسوی در یك زمینه خاص از زمینههای تحقیق و مطالعه تخصص داشتند. در عین حال، شرقشناسی فرانسوی از همان ابتدا به تمام آن چه متعلق به شرق بود، توج ه داشت و فعالیتهای آن فقط به اسلام یا ادبیات عرب اختصاص نداشت و بر آنها متمركز نشده بود، امّا به سبب فعالیت گسترده فرانسه در نواحی شمال افریقا كه تحت استعمار این كشور بودند، آثار شرق شناسان فرانسوی مراجع دست اول اروپاییان برای تحقیق و مطالعه درباره شما ل افریقا، طوارق و بربرها به شمار میرفتند. این امر تأثیر مستقیمی هم بر فرهنگ و نظامهای آموزشی در كشورهای شمال افریقا و نواحی تحت استعمار فرانسه باقی گذاشت به علت این كه بسیاری از شرق شناسان فرانسوی فرصت تدریس و جهت دهی تربیتی و برنامه ریزی فرهنگی و... ر ا در شمال افریقا داشتند.
از فعالیتهای ممتاز شرق شناسان فرانسوی اقدام به تهیه فهرستهای متعدد از گنجینههای نسخ خطی و اسناد و مدارك شرقی بود كه در فرانسه یا در كشورهای تحت اشغال فرانسه موجود بودند. شرق شناسان فرانسوی همچنین به تحقیق در آثار تاریخی و دستیابی به آنها در مكانهای موردنظرشان پرداختند و حتی آموزشگاهها و مراكز خاصّی برای این امور تأسیس كردند. یك نكته قابل توجه درباره شرق شناسان فرانسوی این است كه شمار زیادی از كارمندان نیروهای مسلح این كشور در زمره این افراد قرار دارند. وظایف و مسئولیتهای نظامی و دولتی این افراد در كشورهای تحت استعمار دولتشان فرصت مناسب برای فعالیت در حوزه مطالعات شرقی را در ابعاد مختلف به آنان میداد از این قبیل میتوان به ژاكو، كارمند ارتش فرانسه در سوریه، مونتان، مدیر آموزشگاه فرانسوی در دمشق، برسیه، درجهدار ارتش و مدیر آموزشگاه مطالعات عالی در تونس اشاره كرد كه هر یك دارای تألیفات چندی در خصوص كشوری بودند كه مدتها در آن خدمت كرده بودند.
●مكتب روسیه
علیرغم این كه خصلتهای اجتماعی، فرهنگی و تمدنی روسیه - به خصوص بخش آسیایی آن - شرقی تلقی میگردند، ولی بیشتر محققان برخلاف این امر روسیه را در شمار كشورهای فعال در شرقشناسی به شمار میآورند. در واقع روسیه شرق شناسانی دارد كه با شرق شناسان دیگر كش ورهای اروپایی چندان تفاوتی ندارند. علاوه بر این كه جنبه كمونیستی روسیه شوروی تهدیدی را علیه اسلام رهبری میكرد كه بیشتر از خطری بود كه استشراق تبشیری مسیحی نماینده آن بود. بنابراین شرقشناسی روسیه نماینده خصلتهای خاصّی است كه سزاوار است به عنوان یكی از مكاتب شرقشناسی به شمار آید.
ارتباط روسیه با دولتهای شرقی و به خصوص دولتهای اسلامی به قرن دوازدهم میرسد، یعنی به دورانی كه زائران مسیحی روسی كه برای زیارت به بیت المقدس میآمدند، شرح سفرهایشان به این اماكن مقدس را بازگو كرده و یا مینوشتند. از مشهورترین این زائران پدر دانیل (۱۱۰ ۶-۱۱۰۸ م) است كه شرح سفرش را به زبان روسی نوشت. و بعدها به زبان فرانسوی ترجمه شد. این روابط با استیلاء مغولان بر بخشی از روسیه و تسلطشان بر این ناحیه به مدت نزدیك به ۲۴۰ سال تحكیم پیدا كرد. و همین دوران كافی بود تا به این نواحی - تحت اشغال مغولان - رنگ و صبغه شرقی بدهد. امّا رویكردهای علمی روسیه به شرق و به خصوص زبان عربی فقط از دهههای نخستین قرن نوزدهم آغاز شد كه شاهد شروع مطالعات منظم عربی و بر پایی مدارس تخصصی علمی بود. این توجه به شرق و مخصوصاً ادبیات عرب به دنبال شكوفایی مناسبات بین اتحاد شوروی و برخی كشورهای عربی، درست اندكی پس از انقلاب بلشویكی شوروی فزونی یافت. استشراق آلمانی در شكلگیری مكتب شرقشناسی روسیه نقش بارزی داشت. گروهی از شرق شناسان روسی در آلمان تحصیل كردند. توجه اساسی شرقشناسی روسی به زبانهای شرقی بود و كمتر به علوم دیگر توجه دا شتند و شرق شناسان روسی به مطالعه زبانهای آسیایی عنایت داشتند كه شرق شناسان اروپایی كمتر به آنها توجه نشان میدادند، زبانهایی چون چینی، مغولی، ارمنی، تركی، كردی، فارسی، ... و در بین این زبانها محور توجهات ادبیات عرب بود. دستاوردهای مطالعات زبانشناسی ر وسیه در قالب تألیفات بسیاری به زبان روسی آشكار شد. همچنین شخصیتهای بزرگی در این مكتب ادبی ظهور كردند مانند كراكوفسكی۴۱ و كریمسكی۴۲ كه هر یك دارای آثار و تألیفات متعددی بودند. وجود نواحی مسلماننشین در اتحاد شوروی در كشیده شدن شرقشناسی به سوی عنصری غ نی و پرمحتوا برای تحقیق و مطالعه تأثیر زیادی داشت به خصوص به سبب وجود مخطوطات بسیار به زبانهای عربی و آسیایی كه تمدن اسلامی برجای گذاشته بود و به تدریج كشف میشدند. همین طور لازم است به تأثیر ظهور شخصیتهای مهم و برجسته مسلمان مانند خوارزمی، ابوریحان بی رونی، ابن سینا و... در این نواحی كه اینك تحت حاكمیت اتحاد شوروی درآمدهاند، اشاره كرد.
با توجه به وفور نسخههای خطی اسلامی در روسیه، شرق شناسان این كشور به تهیه فهرستهایی از این نسخهها و توصیف كلیه آثار قدیمی اسلامی دست زدند. از مهمترین این فهرست نویسان ایوانوف۴۳ متخصص در تاریخ و آثار اسماعیلیان و رومااسكویچ۴۴ میباشند. به همین ترتیب خیلی زود چاپخانههای شرقی در روسیه پدید آمدند كه دستاوردهای آنها چاپ بسیاری از كتابهای نفیس در زمینههای مختلف بود. مشهورترین این چاپخانهها چاپخانه شهرهای قازان و پطرزبورگ بودند.
مكتب روسیه همچنین فعالیت گستردهای در انتشار مجّلات شرقی و تخصصی داشت و برخی از این نشریات هنوز منتشر میشوند. از جملهی مجلات شرقشناسی روسیه باید به نشریات رسایل، دانش اسلام، آداب جهانی و سالشمار شرقی اشاره كرد. از آن جایی كه فعالیتهای شرقشناسی رو سی برپایه زبانشناسی متمركز بودند، كارهای زیادی در زمینه بررسی لهجههای مختلف زبانهای آسیایی، در روسیه انجام شد. از ویژگیهای دیگر مكتب روسیه این است كه در مقایسه با دیگر مكاتب اروپایی اهتمام كمتری به تحقیق در علوم اسلامی داشت. در واقع توجه روسیه به جها ن عرب و رویكردش به مطالعات اسلامی به دنبال برپایی مناسبات نزدیك بین اتحاد شوروی و برخی كشورهای عربی فزونی و گسترش یافت. انگیزهها و اهداف روسیه در مناسباتش با جهان اسلام با اهداف و انگیزههای استشراق اروپایی به خصوص در مطالعات معاصر درباره جهان اسلام چند ان تفاوت نداشت.
●مكتب اسپانیا
اسپانیا در بین كشورهای اروپایی بیشترین ارتباط را با شرق داشت و این به سبب نزدیكی جغرافیایی با سرزمینهای دارای فرهنگ شرقی بود و هم به جهت این كه بزرگترین تمدنی كه مسلمانان در خارج از سرزمینهای شرقی برپا كردند، در این كشور بود كه مدت نزدیك به پنج ق رن با اقتدار و توانایی بالایی به حیات خود ادامه داد و تأثیرات پایدار خود را بر جوانب مختلف زندگی و فرهنگ اسپانیا حتی تا زمان حاضر باقی گذاشت به گونهای كه تأثیر فرهنگ عربی - اسلامی در هر گوشهای از زندگانی اسپانیایی هویداست: در معماری و تزئیناتش، عادات و رسوم و در كتابخانههایی كه سرشار از دستاوردهای اندیشه عربی - اسلامی در علوم مختلف میباشند و همواره اساس و مرجعی برای غربیان بودهاند كه از طریق آن فرهنگ و تمدن امروزی خود را بنیان نهادند.
از مجموع این امور توجه و رویكرد اسپانیا به شرق امری طبیعی مینماید كه تاریخ گذشته اسپانیا آن را حتمیالوقوع میساخت. تاریخی كه عنصر علمی عظیمی را در پی داشت و نخستین انگیزهای به شمار میرود كه اسپانیاییها را به توجه به علوم شرقی و تخصص یافتن در آنها واداشت. این توجه و رویكرد سابقهای دیرین دارد و از زمانی آغاز شد كه غرب - و پیشاپیش آن اسپانیا - نسبت به علوم اسلامی و عربی احساس نیاز كرد. این رویكرد بعدها با رسیدن به اوج خود در قرن دوازدهم میلادی تحول یافت، در دورهای كه به عصر عربشناسی اروپا معروف ا ست و در طی آن - اسپانیاییها به زبان عربی علاقهمند گردیده و به شگفتیهای ادبیات و فنون عربی شیفته شدند و زبان و ادبیات لاتینی و متعلقات آن را رها كردند. این توجهات در ادوار مختلف به حسب شرایط و - موقعیتها، ضعف و قوت مییافت و انگیزههای فراوانی آن را ب ه حركت درمیآوردند كه خصلتی همانند دیگر مكاتب شرقشناسی داشتند.
نخستین عامل محرك در شرقشناسی اسپانیایی انگیزههای علمی بودند. تمایل به فراگیری زبان عربی به منظور مطالعه و ترجمه كتب عربی علت اصلی پیوستن اسپانیاییها به زنجیره شرقشناسی بود و در كنار اینها انگیزههای دینی بودند كه در وجود و ظهور راهبان مسیحی كه به خ یل شرق شناسان در میآمدند و اركان مهمی را در مكتب شرقشناسی اسپانیا تشكیل میدادند، جلوهگر میشد. شرقشناسی اسپانیا به علت تمركز فعالیتهایش بر میراث علمی اسلامی و توجه و عنایت به حفظ و فهرستنویسی و تحقیق و نشر این آثار شبیه مكتب آلمان بود و شاید به جه ت در اختیار داشتن بخش بزرگی از این میراث علمی در كتابخانههای اسپانیا بر مكتب آلمان برتری و امتیاز داشت. از فعالیتهای مهم مكتب اسپانیا ترجمه و نشر بسیاری از كتابهای اسلامی و عربی بود. این امر در كنار بهرهمندی علمی اروپاییان در شناخت اومانیستی اندیشه ا سلامی تأثیر داشت. از مهمترین مترجمان این مكتب باید به امیلیوگارسیاگومث اشاره كرد. فلسفه و تصوف و ادبیات و تاریخ برترین حوزههایی بودند كه شرق شناسان اسپانیا بر آن متمركز شده بودند وتألیفات بسیاری در این زمینهها ارائه دادند. از فعالترین شرق شناسان در ا ین حوزهها - آسین پلاسیوس۴۵، ریموند۴۶ و پدر داریو۴۷ میباشند. همچنین فهرستنویسی نسخههای خطی عربی یكی از زمینههایی بود كه شرق شناسان اسپانیا به آن توجه داشتند و سهم بزرگی را به خود اختصاص دادند. از فهرست نویسان برجسته اسپانیا گایگانوس، سالوادورگومث و الاركون میباشند. علاوه بر اینها كشور اسپانیا در انتشار جراید و مجلّات شرقشناسی مشاركت فعال داشت و مجموعه چشمگیر و قابل ملاحظهای از مجلات شرقشناسی در این كشور منتشر میشد. مهمترین آنها مجله اندلس، مجله افریقا و مجله گزیدههایی از مطالعات عربی و عب ری و... بودند.
نكته قابل توجه در مكتب اسپانیا حضور روحانیون مسیحی است كه تأثیر زیادی در فعالسازی شرقشناسی اسپانیایی داشت. اینان یا به سبب عوامل و انگیزههای شخصی به این حوزههای مطالعاتی وارد میشدند یا به ترغیب محققان دیگر. از معروفترین آنها یوحنا اشقوبی، پدروالكا یی و ریموند و مارتینی هستند كه از قدیمیترین شرق شناسان اسپانیایی میباشند. در بین شرق شناسان اسپانیایی به خصوص در عصر جدید نام زنان محقق و دانشمندی نیز به چشم میخورد كسانی چون رافائلاماركز متخصص در تاریخ شمال افریقا، ماریاواثكز متخصص در زبان عربی و جوا كیناایوانز متخصص در شعر عربی. شرق شناسان اسپانیایی مراكز خاصّی را برای مطالعات و تحقیقات پدید آوردند. آموزشگاه فرهنگ عربی كه آسین پلاسیوس آن را اداره میكرد یكی از مهمترین مراكزی بود كه شرقشناسی در آن پا گرفت به سبب این كه انبوهی از آثار و میراث اسلامی را در خود جای داده بود.
شرقشناسی اسپانیا در قرن نوزدهم و پس از آن شاهد فعالیت گستردهای بود و علت آن رویكرد وسیع محققان اسپانیایی به حوزه مطالعات اسلامی و شرقی میباشد كه به نوبه خود، وفور مخطوطات عربی - اسلامی موجود در كتابخانه اسكوریال و دیگر كتابخانههای اسپانیا آنان را به این سمت میكشید. با این كه قرن بیستم شاهد كاهش آشكاری در فعالیت شرقشناسی به لحاظ كمّی بود، ولی موارد نادری را در شرقشناسی اسپانیایی در این دوره مییابیم كه برخی شرق شناسان برجسته، آنها را رهبری میكردند. پیشاپیش آنان دانشمند بزرگ، آسین پلاسیوس قرار دا شت كه نزدیك به ۲۵۰ كتاب واثر تحقیقی از خود به جای گذاشت. از همین قبیل گونزالث بالنا است كه حدود ۳۲۰ كتاب و مقاله در این زمینه داشت. این آثار انبوه محققان اسپانیایی یادآور گستردگی تحقیقات و دستاوردهای علمی مكتب آلمان در نخستین مراحل شرقشناسی است. یك نكته مهم در شرقشناسی اسپانیایی این است كه این مكتب از حضور فعالی در امور سیاسی و استعماری، آن چنان كه دیگر مكاتب اروپایی داشتند، برخوردار نبود.
خبرگزاری فارس