خلع سلاح منطقه اي؛ با تمركز منطقه اي آمريكاي لاتين
شمس الله عظیمی
سابقه تاريخي رژيم هاي خلع سلاح به قرن 19 در سال 1868 باز مي گردد. قدرتهاي آن زمان براي كاهش خسارات جنگ، جنگي كه از نظر آنها اجتناب ناپذير بود ـ به دعوت روسيه گرد هم آمدند و اعلاميه 1868 سنپترزبورگ را تنظيم كردند. اگر چه اين پيمان محدود و شامل كشورهاي مشخصي مي شد اما به هر ترتيب پايه گذار رژيم خلع سلاح در سراسر جهان شد. در سالهاي 1899 و 1907 طي كنفرانسهاي صلح لاهه اين روند رو به گسترش بود تا جايي كه در پرتو نتايج جنگ جهاني اول، در پروتكل 1925 ژنو تعهدات جهاني ممنوعيت استفاده از سلاحهاي خاص (شيميايي) مورد توافق قرار گرفت. از منشور سازمان ملل متحد نيز مي توان به عنوان يكي از حاميان خلع سلاح جهاني نام برد. در ماده11 و ماده 26 با احتياط قابل ملاحظه اي به مسئله خلع سلاح اشاره شده است. با دستيابي بشر به سلاح هسته اي و احساس خطر شديد جامعه جهاني از چنين تسليحاتي، رژيمهاي ويژه خلع سلاح هسته اي شكل گرفت. معاهده منع جامع آزمايشهاي هسته اي (1963) و در نهايت معاهده عدم اشاعه سلاحهاي هسته اي (NPT) در سال 1968 از جمله مهم ترين اين تلاشهاي جهاني بوده است. در كنار نگرانيهاي جهاني و تلاشهاي صورت گرفته، مناطق مختلف جهان نيز دغدغه هاي خلع سلاحي خود را در قالب معاهدات منطقه اي نشان مي دادند. اين پيمانهاي منطقه اي را مناطق عاري از سلاحهاي هسته اي (NuclearWeapon Free zones(NWFZ) مي گويند.
مناطق عاري از سلاحهاي هسته اي(NWFZs)
با گسترش سلاحهاي هسته اي و تلاش تقريباً ناموفق كشورهاي جهان در نابود كردن آن، مناطق مختلف جهان به اين نتيجه رسيدند كه در پرتور تصميمات منطقه اي در راستاي ممنوع ساختن تسليحات هسته اي اقدام نمايند. اگر چه اكثر كشورهاي جهان با پيوستن به NPT تعهد داده بودند كه از گسترش سلاحهاي هسته اي جلوگيري كنند اما با احساس خطر برخي كشورها و تدبير آنها، قرار بر اين شد كه كشورهاي واقع در آن منطقه نيز با امضاي موافقت نامه هاي جداگانه تعهد دوباره اي مبني بر عدم دستيابي به سلاحهاي هسته اي بدهد. در اين شكل از تعهد كشورها مي پذيرند كه به كشورهاي داراي سلاحهاي هسته اي اجازه ندهند كه سلاحهاي هسته اي خود را در اين مناطق مستقر نمايند. اين كشورها نيز در قالب پيمانهاي منطقه اي ساز و كارهاي گوناگوني را براي راستي آزمايي اعضا در پايبندي به پيمان ايجاد مي كنند. در اين زمينه مناطقي موفق و كارآمد هستند كه همه كشورهاي عضو پيمان اراده جدي در عدم دسترسي به سلاحهاي هسته اي داشته باشند؛ در غير اين صورت موفقيتي حاصل نخواهد شد كه منطقه خاورميانه و آسياي جنوبي از اين جمله مناطق هستند. يكي از مهم ترين ويژگيهاي مناطق عاري از سلاحهاي هسته اي تعهد هم زمان اعضاي اين پيمان است كه اجازه ورود سلاح هسته اي را به سرزمين خود نمي دهند. ديگر ويژگي مهم اين مناطق، به اين موضوع باز مي گردد كه پنج عضو دايم شوراي امنيت كه داراي سلاحهاي هسته اي هستند، متعهد مي شوند كه از سلاحهاي هسته اي عليه كشورهاي عضو اين پيمان استفاده نكرده و همچنين از استقرار سلاحهاي هسته اي در اين مناطق خودداري كنند. اين گونه تعهدات را «تضمين هاي امنيتي منفي» (NegativeتSecurity Ansurance) مي نامند. براساس اين تضمين ها، كشورهاي دارنده تسليحات هسته اي، نسبت به عدم استفاده از سلاحهاي هسته اي خود عليه كشورهاي عضو اين مناطق، همچنين عدم استقرار تسليحات هسته اي در مناطق تحت پوشش معاهدات مربوطه متعهد مي شوند. بنابراين، منطقه عاري از سلاحهاي هسته اي يك منطقه ويژه و تعيين شده به وسيله كشورهايي است كه خودشان را متعهد مي سازند در آن منطقه از ساخت، انباشت، آزمايش و يا دارا بودن سلاحهاي هسته اي خودداري كنند. اين مسئله در ماده7 پيمان NPT نيز تأكيد شده است كه كشورها مي توانند اقدام به تأسيس پيمانهاي منطقه اي به منظور عاري سازي مناطق از وجود سلاحهاي هسته اي كنند. طبق مصوبه مجمع عمومي سازمان ملل در سال 1970 نيز، اين كشورها مي توانند از انرژي هسته اي در حوزه هاي صلح آميز استفاده نمايند. در حال حاضر در سطح جهان با پنج منطقه روبه هستيم كه اقدام به امضاي معاهده مناطق عاري از سلاحهاي هسته اي كرده اند. برخي از آنها موفق و برخي ديگر دچار مشكلات ويژه اي هستند.
1 . منطقه آسياي مركزي: در اين منطقه پيمان در 8 دسامبر 2006 با امضا و تصويب توسط ازبكستان و قرقيزستان پايه گذاري شد. كشورهاي تاجيكستان، قزاقستان و تركمنستان نيز خواهان پيوستن به اين پيمان مي باشند؛ اما هنوز آن را به تصويب نهايي نرسانده اند. از سوي ديگر تاكنون هيچ تضمين امنيتي منفي اي از سوي پنج كشور هسته اي عضو دايم شوراي امنيت به اين منطقه ارايه نشده است. ايران نيز قصد داشت، فراتر از منطقه خاورميانه به عضويت اين پيمان درآيد.
2 . منطقه آفريقا: در آفريقا معاهده پلين دابا Pelindaba در سال 1996 كشورهاي آفريقايي متعهد به چارچوب منطقه عاري از سلاحهاي هسته اي شده اند. اجرايي شدن اين پيمان منوط به امضاي 28 كشور مي باشد كه تا سال 2008 فقط 21 كشور آن را امضا كرده بودند. پيمان Pelindaba توانسته است تضمين هاي امنيتي منفي را از پنج كشور عضو دايم شوراي امنيت اخذ كند.
3 . منطقه جنوب شرقي آسيا: دراين منطقه پيمان بانكوك در دسامبر 1995، توسط 10 كشور اين منطقه به امضا رسيد و در سال 1997 به مرحله اجرا رسيد. جالب اين است كه تاكنون هيچ يك از پنج كشور هسته اي تضمين امنيتي منفي به اين منطقه نداده اند.
4 . منطقه جنوب اقيانوس آرام: پيمان راروتونگا توسط 13 كشور اين منطقه در سال 1985، در راروتونگاي جزاير كوك به امضا رسيد و در سال بعد لازم الاجرا شد. كشورهاي هسته اي عضو دايم شوراي امنيت تضمين هاي امنيتي منفي را به اين پيمان اعطا كرده اند.
5 . منطقه آمريكاي لاتين و حوزه درياي كارائيب: كاستاريكا در منطقه آمريكاي لاتين نخستين كشوري بود كه طرح يك موافقت نامه كنترل تسليحات هسته اي آمريكاي لاتين را در سال 1958 در شوراي سازمان دولتهاي آمريكايي (OAS) ارايه كرد. براساس اين طرح بايد از ساخت تأسيسات توليد تسليحات هسته اي و يا استفاده از تسليحات هسته اي دولتهاي دارنده اين سلاح ها جلوگيري به عمل آيد. در طي سالهاي 1958 تا 1960 طرحهاي گوناگون ديگري در سازمان كشورهاي آمريكايي مطرح شد كه همگي به صورت معلق باقي ماندند.
زماني كه فرانسه آزمايش سلاح هسته اي خود را در سال 1960 در صحرا به همراه آفريقاي جنوبي به انجام رسانيد، اين موضوع كشورهاي آفريقايي را به سمت تشكيل منطقه عاري از سلاحهاي هسته اي سوق داد كه در سال 1961 توسط مجمع عمومي سازمان ملل به تصويب رسيد. در آن زمان برزيل تنها كشور آمريكاي لاتيني بود كه از قطعنامه منطقه اي عاري از سلاحهاي هسته اي آفريقا حمايت به عمل آورد و همچنين خواستار ايجاد پيمان مشابهي در منطقه آمريكاي لاتين شد. اين پيشنهاد توسط نماينده برزيل در سازمان ملل مطرح شد، اما به دنبال كودتا در كشور برزيل و روي كار آمدن حكومت نظامي در اين كشور، عملاً اين طرح به فراموشي سپرده شد. از سوي ديگر به دنبال بحران موشكي كوبا در سال 1962 و انتقال موشكهاي حامل سلاحهاي هسته اي از سوي شوروي به كوبا كه مي توانست منتهي به يك جنگ هسته اي بين المللي در كوبا شود، كشورهاي منطقه آمريكاي لاتين بيش از گذشته متوجه خطرات بمب هسته اي شدند. پس از مدتي پيشنهاد برزيل توسط آلفونسو گراسيا روبلز، سفير مكزيك در برزيل، پس از بازگشت به كشورش احيا شده و در نهايت در سال 1963 با دعوت از كشورهاي بوليوي، برزيل، شيلي و اكوادور توسط مكزيك، پيمان منطقه اي عاري از سلاحهاي هسته اي در تلاتلولكوي مكزيك پايه گذاري شد. (آلفونسو گراسيا، بعدها به خاطر تلاشهايش براي شكل گيري اين پيمان جايزه صلح نوبل را به خود اختصاص داد.)
به دنبال اين طرح در 27 نوامبر 1963 مجمع عمومي سازمان ملل به اتفاق آرا قطعنامه اي تحت عنوان غيرهسته اي كردن آمريكاي لاتين را تصويب كرد. حدوداً چهار سال بعد در 12 فوريه 1967، 21 كشور پيش نويس پيمان منطقه عاري از تسليحات هسته اي را آماده ساختند. دو روز بعد در 14 فوريه، پيمان تلاتلولكو براي جلب امضاي كشورهاي آمريكاي لاتين اعلام آمادگي كرد و در نهايت با 32 ماده و 2 ضميمه به تصويب رسيد. دبير كل وقت سازمان ملل، اوتان درباره اين پيمان اظهار نظر جالبي داشت، او گفت: در دنيايي كه اغلب تاريك و شوم به نظر مي آيد، پيمان تلاتلولكو همچون فانوس دريايي درخشان است.
از همان زمان، اين پيمان توسط برخي از كشورهاي عضو، رسميت يافته و اجرايي تلقي شد، اگر چه براساس مفاد پيمان تلاتلولكو، لازم الاجرا شدن رسمي اين پيمان زماني تحقق مي يافت كه تمام 33 كشور منطقه آمريكا لاتين و حوزه كارائيب به اين پيمان پيوسته باشند. اين امر در سال 2002 با پيوستن كوبا به اين پيمان و امضا و تصويب آن در تلاتلولكو اجرايي شد. با اعطاي تضمين هاي امنيتي منفي از سوي پنج كشور هسته اي، پيمان تلاتلولكو از همه ويژگيهاي يك پيمان منطقه اي عاري از تسليحات هسته اي برخوردار شد و كار خود را آغاز كرد. تلاتلولكو را مي توان يكي از مهمترين و كاملترين پيمانهاي مناطق عاري از تسليحات هسته اي برشمرد كه به زعم برخي، اين پيمان مي تواند الگوي مناسبي براي ديگر پيمانهاي منطقه اي چه در حال و چه در آينده باشد.
تعهدات درون پيمان براي اعضا
طبق مفاد پيمان تلاتلولكو، كشورهاي عضو متعهد مي شوند:
1 . از آزمايش، استفاده، ساخت و توليد تسليحات هسته اي جلوگيري به عمل آورند. همچنين استفاده ديگر كشورهاي هسته اي از اين كشورها براي مقاصد هسته اي چه مستقيم و چه غيرمستقيم ممنوع مي باشد.
2 . ممنوعيت وصول، ذخيره سازي، نصب تأسيسات، استخدام و يا هر شكلي از مالكيت تسليحات هسته اي به طور مستقيم و غيرمستقيم. اعضا متعهد مي شوند هرگونه مشوق يا مجوز از پيش داده شده و يا هرگونه مشاركت در آزمايش، استفاده، ساخت، توليد، مالكيت يا كنترل تسليحات هسته اي را رد كنند.
راستي آزمايي (Verification)
نظام راستي آزمايي، به وسيله موافقت نامه دو جانبه يا چندجانبه بين هر يك از كشورها با آژانس بين المللي انرژي اتمي براي تضمين صلح آميز بودن فعاليتهاي هسته اي محقق مي شود، علاوه بر اين، آژانس منع تسليحات هسته اي در آمريكاي لاتين و حوزه كارائيب (OPANAL) يك آژانس درون پيماني است كه توسط پيمان تلاتلولكو براي تعهد كشورهاي عضو ايجاد شده است. در طول سالهاي گذشته، كشورهاي عضو دوره هاي متعددي را براي توسعه همكاريها طي نموده اند؛ در سال 1969، يازده كشور به پيمان تلاتلولكو پيوستند و در سال 1994، برزيل و آرژانتين با پيشنهاد متممي كه به پيمان اضافه شد عضويت تلاتلولكو را پذيرفتند. در سال 1995، كوبا به عنوان سي وسومين عضو، پيمان را امضا كرد و در سال 2002 آن را به تصويب رسانيد كه در پي آن پيمان لازم الاجرا شد. در سال 2005 كشورهاي عضو مجدداً در ناحيه تلاتلولكو در مكزيك گردهم آمدند تا به تبادل نظر بپردازند. در اين اجلاس درباره لزوم فعاليت جدي براي خلع سلاح هسته اي در جهان بحث شد. نكته جالب اين نشست حضور سازمانهاي دولتي و غيردولتي در كنار كشورهاي عضو بود. در پايان نشست، شركت كنندگان با صدور اعلاميه اي جهانيان را متوجه تهديد بشريت از فاجعه تداوم وجود سلاحهاي هسته اي كرد؛ نتايج اين مذاكرات نيز از سوي دولت مكزيك در مجمع عمومي سازمان ملل مطرح شد. دراين اعلاميه، همچنين از دكترين جديد امنيت استراتژيك كه نقش گسترده سلاح هسته اي و كاربرد آن را توجيه مي كند، اظهار نگراني شديدي به عمل آمد و از كشورهاي داراي سلاح هسته اي در مورد استفاده نكردن از اين سلاحها تضمين هاي مطمئن و دوباره خواستند. در نهايت از كشورهاي هند، پاكستان و اسراييل خواستند كه به رژيم NPT بپيوندند. در ادامه به طور مختصر به بررسي فعاليتهاي هسته اي دو كشور مهم در اين حوزه مي پردازيم.
برزيل
برزيل به طور مشخص از اواخر 1930 فعاليتهاي هسته اي خود را شروع كرد. طي دهه هاي 60، 70 و 80 برنامه هاي هسته اي برزيل تحت هدايت نظاميان بود. از همين رو شائبه ساخت تسليحات هسته اي از سوي برزيل بسيار قوي بود. در ابتدا به همين دلايل تمايل چنداني از برزيل براي عضويت در تلاتلولكو شاهد نبوديم. همين امر نگرانيهاي زيادي را در جامعه بين المللي ايجاد كرده بود. برزيلي ها به دليل اينكه معاهده عدم تكثير را تبعيض آميز مي دانستند، زير بار اين معاهده نمي رفتند. اما به تدريج با بالا رفتن مسئوليتهاي بين المللي برزيل، اين كشور وارد تعهدات بين المللي و منطقه اي شد. در سال 1984 وقتي كه نيروي هوايي برزيل نخستين آزمايش هسته اي را پيشنهاد نمود، رييس جمهور وقت، فيگيردو (Figueiredo) اين پيشنهاد را رد كرد و شوراي امنيت ملي برزيل نيز اعلام كرد «هر انفجار هسته اي مي تواند مخالف معاهده تلاتلولكو باشد»
به طور كلي مي توان گفت، تصدي امور دولتي توسط بخشهاي نظامي، ايجاد خصوصي سازي در زير ساختهاي تأسيسات نيروي هوايي، رقابت منطقه اي با آرژانتين، عدم پذيرش اوليه معاهده تلاتلولكو، نپذيرفتن معاهده عدم توليد سلاح هسته اي با آرژانتين در سطح منطقه اي، مقاومت در امضا نكردن NPT و تلاش براي دستيابي به فناوري پيشرفته هسته اي، نگرانيهاي وسيع بين المللي و منطقه اي را نسبت به برزيل ايجاد كرده بود؛ اما با تغيير و تحولات در ساختار سياسي داخل و فشارهاي بين المللي، برزيل نه تنها از آزمايشهاي هسته اي صرف نظر كرد، بلكه اقدام به همكاري پادماني با آرژانتين نيز به عمل آورد، تلاتلولكو را امضا كرد، NPT را پذيرفت و به بازرسان اجازه بازرسي از تأسيسات خود را داد. اين اقدامات تا جايي ادامه داشت كه در سال 1990، پارلمان برزيل به منظور جلوگيري از كاربرد تسليحات انرژي هسته اي، طي بازبيني در قانون اساسي برزيل، توليد بمب اتمي را براي اين كشور ممنوع اعلام كرد. در سال 1991، برزيل به اتفاق آرژانتين مركز مشتركي براي نظارت بر فعاليت هسته اي يكديگر تأسيس كردند كه اقدامي براي اعتماد سازي بيشتر است. در همين سال، برزيل بخشي از برنامه هاي موشكي خود را كنار گذاشت. برزيل در سال 2006 غني سازي صنعتي خود را آغاز كرد. برزيل هفدمين دارنده منابع اورانيم دنياست و نهمين كشوري كه به فناوري غني سازي در مقياس صنعتي دست يافته است.
آرژانتين
به طور مشخص آرژانتين از سال 1945 فعاليت هسته اي خود را آغاز نمود. اما به شكل سازمان يافته از سال 1950 فعاليتهاي خود را پي گرفت. سياستهاي هسته اي آرژانتين را مي توان به سه دوره تقسيم نمود: 1 . آغاز و توسعه هسته اي: 1950 تا 1985؛ 2 . دوره گذار: 1985 تا 1989؛ و 3 . دوره جديد: 1990 تاكنون.
دردوره اول سياستهاي هسته اي اين كشور تابع دو اصل ملي گرايي و تمايل به «استقلال هسته اي» بود. در اين راستا عدم تصويب معاهده تلاتلولكو تا سال 1994، نپذيرفتن NPT امتناع از پذيرش پادمان هاي جامع و غيره، قابل ذكر هستند. اين دوره را مي توان دوره چالش آرژانتين با نظام بين الملل نام برد.
در دوره دوم، با روي كار آمدن آلفونسين در آرژانتين و خوزه دساني در برزيل، دوره جديدي از همكاريها بين اين دو رقيب سنتي ايجاد شد. در اين دوره هر دو كشور با كمك رساني فني به يكديگر در راستاي پيشرفت هسته اي طرف مقابل حركت مي كردند. در اين برهه ما شاهد همسويي قابل توجه در مواضع بين المللي دو طرف نيز بوديم.
دوره سوم را مي توان دوره تحكيم مناسبات منطقه اي نام برد. در اين دوره آرژانتين به همراه برزيل با امضاي بيانيه اي در سال 1990، ايجاد يك نظام كنترل متقابل را خواستار شدند. همچنين يك سال بعد با امضاي معاهده اي، صلح آميز بودن فعاليتهاي هسته اي خود را تضمين كردند.
در اين دوره آرژانتين و برزيل با اضافه كردن يكسري متمم هاي ويژه به پيمان تلاتلولكو، عضويت خود در اين پيمان را اعلام نموده و در نهايت، معاهده NPT را نيز امضا كردند. بنابراين طي اين سه دوره شاهد چرخش سياستهاي آرژانتين در پذيرفتن تعهدات بين المللي هستيم كه اين چرخش را در دلايل زير مي توان يافت:
1 . فروپاشي شوروي؛
2 . بهبود مناسبات با ايالات متحده؛
3 . افزايش هزينه هاي تحميلي بر اثر فشارهاي بين المللي؛
4 . رسيدن به يك توافق و تفاتهم دو طرفه و منطقه اي با برزيل؛
4 . افزايش فشارهاي بين المللي و دشواري دسترسي به فناوريهاي جدي؛
5 . ويژگيهاي فردي رهبران آرژانتين از جمله آلفونسين؛ و
6 . واگذاري مسئوليتهاي اصلي برنامه هسته اي به وزارت امور خارجه.
در يك نگاه تحليلي براي مقايسه روندهاي منطقه اي در سطح جهان و مقايسه آمريكاي لاتين با خاورميانه به نظر مي رسد، آمريكاي لاتين موفق ترين الگوي شكل دهي منطقه عاري از سلاحهاي هسته اي و در مقابل خاورميانه ناكام ترين منطقه جهان است. برزيل و آرژانتين به عنوان دو پايه اصلي منطقه آمريكاي لاتين طي يك دوره چند دهه اي با چرخش از رقباي سنتي به همكاران منطقه اي توانستند روندها و آينده مشخص و روشني از منطقه آمريكاي لاتين در حوزه هسته اي و خلع سلاح به نمايش بگذارند.
در مقابل در منطقه خاورميانه، رقابت روز افزون اعراب و اسراييل از يك سو و ايران و اسراييل از سوي ديگر، چشم انداز روشني از خلع سلاح را نويد نمي دهد. هسته اي بودن اسراييل در غرب و پاكستان در شرق خاورميانه و البته با ماهيتي كاملاً متفاوت، دورنماي خلع سلاح در اين منطقه را نامشخص ساخته است تا زماني كه رژيم صهيونيستي اسراييل تعهدات بين المللي را نپذيرد هيچ موفقيتي در اين زمينه نيز پيش رو نخواهد بود.
منبع : مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه