کوزوو از گذشته تا به امروز
کوزوو از گذشته تا به امروز
سید یاسر ضیایی
مقدمه
بررسی دقیق هر مسألهای مستلزم شناخت دقیق موضوعات آن است. برای بررسی حقوقی یک سرزمین با مختصات سیاسی ویژه، گریزی نیست جزاینکه نگاهی اجمالی به تاریخ آن سرزمین داشته باشیم.
دراین نوشتار سعی میگردد تا تاریخچهای موجز و مکفی از کوزوو از دوران باستان تا امروز ارائه شود. با توجه به اینکه منطقه در دست مطالعه ما - یعنی بالکان- منطقهای با تاریخ طولانی و پیچیده است، انتخاب صحیح نکات تاریخی اهمیت زیادی دارد. برای همین نگارنده با توجه به موضوع تنها به تاریخ سیاسی و قومیتی کوزوو پرداخته است. در واقع تاریخ کوزوو از دریچه موقعیت سیاسی و قومیتی یا نژادی آن در گذر زمان تا به امروز مورد توجه قرار گرفته است و تا جائی که ضرورت ندارد از اشاره به دیگر وقایع تاریخی مربوط به مناطق دیگر حوزه بالکان پرهیز میشود. همچنین نکاتی از تاریخ کوزوو برجسته شدهاند که از منظر حقوقی قابل تأمل و بررسی خواهند بود. ازاین رو این بخش به دو فصل تقسیم میشوند و نقطه عطف تقسیم این دو بخش نیز فروپاشی یوگسلاوی در دوران معاصر است یعنی زمانی که مسئله کوزوو بطور جدیتری به نگرانی جامعه بینالمللی بدل شد.
فصل اول. کوزوو تا قبل از فروپاشی یوگسلاوی
کوزوو اولین بار در دوران پیش از میلاد مسیح(ع) توسط یک جمعیت قبیلهای بزرگی از اسلاوها که شامل صربها و کرواتها بود اشغال شد. پس از آن در قرون وسطی ابتدا تحت استیلای روم غربی و سپس تحت حاکمیت بلغار- مقدونیها و امپراطورهای روم شرقی بوده است. خانها یا تزارهای بلغاری از سالهای 850 میلادی تا اوایل سدۀ یازدهم و امپراطورهای روم شرقی تا دهههای آخر سدۀ دوازدهم میلادی کوزوو را تحت استیلای خود داشتند.
پس از آن قسمتهایی از کوزوو تحت حکومت صربها در آمد که در کشاکش افزون طلبی بیزانتیها (رومیها) و راسکائیها (صربها) قرار داشت تااینکه در سال 1216 میلادی پریزرن (دومین شهر اصلی کوزوو بعد از پریشتینا) به تصرف کامل صربها در آمد[1].
از سال 1216 میلادی کوزوو در حکمروایی صربها قرار داشت تا سال 1371 میلادی که
عثمانیها شروع به تصرف تدریجی منطقه از جمله کوزوو نمودند. در سال 1390 میلادی کوزوو توسط عثمانیها به حاکمانی صربی واگذار گردید تا در ازای آن به امپراطور عثمانی خراج بدهند[2]. آلبانیائیها از قرن پانزدهم حضور موثری در منطقه کوزوو مییابند و از همین دوران است که فعالیتهای آزادی بخش مردم منطقه بالکان شکل گرفت و به عبارت دیگر دراین زمان بود که " گرد همائیهای رسمی برای برنامه ریزی به منظور یک قیام همگانی تشکیل میدادند[3]."
در سال 1689 میلادی یک ارتش کوچک امپراطوری [اتریش] به کوزوو هجوم آورد. قوای عثمانی را از آنجا بیرون راند و حکمروایی اتریش بر تمام منطقه آغاز شد. سلطنت اتریش برکوزووطولانی نبود چرا که در سال 1690 کوزوو مجدداً به سیطره عثمانی بازگشت[4].
در سالهای تسلط مجدد عثمانی بر کوزوو مردم منطقه فقط به دنبال یک راهحل بودند: "سر نگون کردن حکمروایی عثمانی و به وجود آوردن حکومت ملی مستقل[5] ".
در کش و قوس وقایع و حکمرانی عثمانی بر منطقه دو معاهده در دهه 19 تعیین کنندهاند: معاهده سن استفانو در مارس 1878 میان عثمانی و روسیه که موجد بلغارستان و سلطه صربستان تا شمال کوزوو بود و معاهده برلین در ژوئیه 1878 میان قدرتهای بزرگ که به تغییراتی سرزمینی انجامید.
نکته مهم آنکه به صربستان اجازه داده شد تمام منطقه نیش (واقع در مونته نگرو) را نگه دارد ولی هیچ سرزمینی را در کوزوو تصاحب نکند[6].
در همان سال اولین جنبش آزادیبخش ملی آلبانی تباران کوزوو[7] شکل گرفت که هدفش همواره استقلال بوده است. اولین هدف آنها براین قرار داشت که آلبانیائیها باید حق تعییناینده کوزوو را داشته باشند چون در اکثریت قرار دارند. به بیان دیگر آنها خواستار خود مختاری بر اساس حکومت اکثریت بودند[8].
ثمرهاین جنبش در سال 1912 مشاهده شد، زمانی که کشور آلبانی استقلال خود را اعلام نمود و ارتش آلبانیائی نیز به بعضی خواستههای خود رسید[9].
بنا به گفته تاریخ نگاران، کوزووئیها دراین دوران (1912) خواستار رعایت حقوق و آزادیشان بودند و نه کسب استقلال[10].
منطقه کوزوو در 4 نوامبر 1912 به تصرف صربها درآمد و دراین زمان بود که صربها به دنبال انتقام چند قرن انزوایشان در منطقه دست به قتل عام آلبانیائیها زدند. در نوامبر 1913 صربستان ومونته نگرو توافق کردند که بخشهایی از کوزوو، شاملایالات پچ، دچانی و جیاکووا در اختیار مونته نگرو باشد.
در سال 1914 برای مدتی منطقه کوزوو واطراف آن به دست اتریش – مجارستان افتاد. در آوریل 1916 اتریش اجازه داد بلغارستان قسمتهایی از کوزوو شامل پریزرن وپریشتنینا رااشغال کند.
دو سال بعد در سال 1918 کوزوو به قلمروی پادشاهی صربستان بازگشت و در اول دسامبر 1918 کشور یوگسلاوی با نام «قلمرو پادشاهی صربها، کرواتها و اسلوانیها» به رسمیت شناخته شد. پادشاهی مذکور در سال 1929 به یوگسلاوی یعنی سرزمین اسلاوهای جنوبی تغییر نام یافت. مرز فعلی کوزوو در 1931 در جریان کنفرانس صلح قدرتهای بزرگ معین شد.
یوگسلاوی از همان ابتدای اقتدارش بر کوزوو سیاستهای مستعمره سازی را در آن پیاده نمود که از آن جمله لایحه "اقدامات مقدماتی، اصلاحات ارضی" مورخ 1919، لایحه "مستعمره سازی در اراضی جنوبی" مورخ 1930 و قانون سال 1931 در خصوص مصادره اموال شورشیان بوده است[11].
با هجوم ایتالیا در جنگ جهانی دوم در سال 1939 به یوگسلاوی و تصرف آن، کوزوو میانایتالیا و آلمان تقسیم شد. قسمت جنوبی از آنایتالیا و قسمت شمالی از آن آلمان شد به جز آن قسمتهایی از کوزوو که از قبل در تصرف بلغارستان بود.
مناطقی که بهایتالیا داده شده بود تا ژوئیۀ 1941 تحت کنترل نظامیایتالیا باقی ماند و سپس با جارو جنجال تبلیغاتی فراوان در تیرانا (پایتخت آلبانی) اعلام گردید که به عنوان بخشی از قلمرو آلبانی به صورت غیر نظامی اداره خواهد شد[12]، در حالی که اراضی واگذار شده به بلغارستان و آلبانی رسماً به آن کشورها ملحق نگردید. بخش کوچکاشغالی آلمان در کوزوو تنها منطقهای بود که جزو تتمه قلمرو جمهوری صربستان (یکی از جمهوریهای یوگسلاوی) محسوب میشد که کشورش دراشغال نظامی آلمان بود. هرچند عملاً مأموران صرب در بلگراد (پایتخت یوگسلاوی) آن منطقه را اداره میکردند[13].
با عقب نشینی ایتالیا، آلمان قسمت مربوط به ایتالیا را نیزاشغال میکند. در سال 1944 شوروی و بلغارستان به سمت کوزوو پیشروی میکنند و جانشین اشغالگر قبلی میشوند[14].
شوروی به کمک نیروهای چریکی به رهبری تیتو موفق به تسلط بر یوگسلاوی از جمله کوزوو میشود و ساختار حکومتی یوگسلاوی را به جمهوری فدراتیو سوسیالیستی (یا جمهوری اتحاد سوسیالیستی) تبدیل نمود . تصویب قانون اساسی یوگسلاوی در سال 1946 مستبدانه و بدون مشورت ساکنین منطقه تصویب شد. کوزوو مجددأ متوژیا Metohija (که یاد آور سلطه صربها بر کوزوو است) نام گرفت و جزء یکی از مناطق خود مختار جمهوری صربستان درآمد[15].
جمهوری صربستان در سال 1947 قانون اساسی ایالتی خود را تصویب کرد که در آن به جزئیات خود مختاری کوزوو پرداخت. در این دوران مردم آلبانیائی کوزوو در عمل موضوع سیاست تبعیض و نقض حقوق فردی و جمعی... قرار گرفتند. با تصویب الحاقیه قانون اساسی و به دنبال آن قانون اساسی سال 1974 یوگسلاوی، به کوزوو خودمختاری بیشتری بخشیده شد و کوزوو به نام "استان خودمختار سوسیالیستی کوزوو" مسمی شد.
بدنبال نقض حقوق اعطا شده به مردم کوزوو، در سال 1981 آشوبهائی در کوزوو در سال 1981 توسط آلبانیائیها که خواستار دگرگونی موقعیت خود در یوگسلاوی به عنوان یک ملت و نه ملیت بودند تحقق یافت که توسط نیروهای بلگراد "پایتخت یوگسلاوی" سرکوب شد.
خود مختاری اعطا شده به کوزوو بر اساس اصلاحیه قانون اساسی صربستان در سال 1989 لغو گردید و به دنبال آن مجمع قانون گذاری آلبانیائیها دراینایالت فعالیت خود را به طور زیرزمینی ادامه داد. این مجمع در سال 1990 یک قانون اساسی که در آن کوزوو را به عنوان یک جمهوری در فدراسیون یوگسلاوی معرفی کرد به تصویب رساند[16].این اقدام در یک همه پرسی در سال 1991 توسط اکثریت قاطع مردم کوزوو مورد تأئید قرار گرفت[17].
پس از آن آلبانیائیهای کوزوو علی رغم مخالفت دولت صربستان اقدام به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی مستقل نمودند و طی آن ابراهیم روگوا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و به دنبال آن مجلس مستقل و نیز دولت در تبعید به ریاست (نخست وزیری) بویار بوکاشی تشکیل شد[18].این دولت تنها توسط کشور آلبانی مورد شناسایی قرار گرفت.
با در گذشت تیتو، رهبر و بنیانگذار اتحاد یوگسلاوی، در سال 1980، اختلافات زیادی در درون جمهوریهای شش گانه بروز کرد و رفته رفته گرایشات ناسیونالیستی در میان جمهوریها پر رنگ تر شد. در ژوئن 1991 اسلوانی استقلال خود را اعلام داشت و بدنبال آن کشور کرواسی نیز استقلال خود را اعلام نمود. اعلام جدایی کرواسی و اسلوانی از یوگسلاوی جنگ خونینی را میان طرفین به وجود آورد[19].
در واقع قانون اساسی 1974 جمهوری سوسیالیستی یوگسلاوی با تائید بر حق تعیین سرنوشت هر یک از ملل عضواین کشور، حق آنها را برای جدایی به رسمیت میشناخت. در 25 ژوئن 1991 جمهوریهای کرواسی و اسلوانی پیروی رفراندومهایی که دراین دو جمهوری صورت گرفته بود با استناد به حق تعیین سرنوشت ملل، اعلام استقلال نمودند[20].
در همین حین مقدونیه یک همه پرسی برگزار نمود و در 8 سپتامبر 1991 از یوگسلاوی اعلام جدایی نمود. بوسنی-هرزه گوین نیز در مارس 1992 از یوگسلاوی جدا شد.
بنابراین در پی سلسله جنگهای داخلی در یوگسلاوی، جمهوریهای کرواسی، اسلوانی، مقدونیه و بوسنی-هرزه گوین به ترتیب در سالهای 1992-1991 از یوگسلاوی جدا شدند و کشورهای مستقلی را ایجاد کردند. دراین زمان بود که یوگسلاوی فرو پاشید.
جمهوریهای صربستان و مونته نگرو جمهوری فدراتیو (اتحاد) یوگسلاوی[21] را تأسیس و خود را جانشین یوگسلاوی سابق اعلام نمودند.
فصل دوم. کوزوو پس از فروپاشی یوگسلاوی
پس از خاتمه جنگ داخلی یوگسلاوی سابق با بوسنی-هرزه گوین در سال 1995، آلبانی تبارها فرصت را مغتنم شمرده تحرکات گسترده سیاسی و نظامی خویش را آغاز نمودند...[در واقع] نقطه آغازین بحران کوزوو به درگیری نیروهای پلیسی جمهوری صربستان (به عنوان یکی از جمهوریهای یوگسلاوی) با شبهنظامیان "ارتش آزادیبخش کوزوو" (KLA[22]) در 28 فوریه 1998 بر میگردد که روند بحران با کشته شدن بیش از 80 نفر آلبانی تبار بدست صربها در 4 مارس 1998 تشدید گردید[23].
همزمان با تشدید درگیریها در کوزوو و پخش گزارشاتی از کشتار دسته جمعی آلبانی تبارها توسط نیروهای امنیتی صربستان در 24 سپتامبر1998، شورای ناتو[24] با صدور بیانیهای تحت عنوان اعلامیه هشدار (Act Warn) ازمیلوشویج (رئیس جمهور وقت یوگسلاوی) خواست تا به اعمال خشونت در کوزوو خاتمه بخشد که در غیراین صورت با حملات هوایی روبرو خواهد شد[25].
همچنین شورای امنیت در سپتامبر 1998 قطعنامه 1199 خود را در محکومیتاین کشتارها صادر کرد که مفاد آن از این قرار بود: خواستار آتش بس فوری و توقف خشونتها، عقب نشینی نیروهای نظامی و پلیس صرب از کوزوو، بازگشت آوارگان به منازل خود، اجازه یوگسلاوی به سازمانهای بشردوستانه جهت ارسال کمکهای انسانی برای مردم کوزوو و همچنین انجام مذاکرات بدون قید وشرط بین رهبران صرب و آلبانی تبار کوزوو گردید[26].
در 12 اکتبر همان سال موافقت نامهای میان میلوشویج ونماینده گروه تماس بینالمللی[27] (هولبروک) منعقد شد. مفاد آن عبارت بودند از:
· صربها باید نیروهای خود را از کوزوو خارج سازند.
· تعداد2000 ناظر بینالمللی از سوی سازمان امنیت وهمکاری اروپا[28] در منطقه حضور یابند.
· هواپیماهای غیر مسلح ناتو اجازه نظارت داشته باشند.
· مذاکره با آلبانی تباران کوزوو آغاز شود.
· با تشکیل یک دولت خود گردان موافقت شود[29].
پس ازاین موافقتنامه، شورای امنیت با تصویب قطعنامه 1203 از یوگسلاوی خواست تا بدون قید و شرط و بدون تأخیر موافقتنامه مذکور را اجرا نماید و نیز استقرار ناظران زمینی و هوایی مذکور در موافقتنامه را تأیید نمود.
در 25 اکتبر 1998 دولت یوگسلاوی با ناتو موافقت نامهای امضاء نمود که ضمن آن به کاهش نیروهای امنیتی یوگسلاوی وصربستان در کوزوو متعهد گردید. تا اینکه در 15 ژانویه 1999 حادثهای دلخراش در روستای راچاک اتفاق افتاد که در آن 45 تن غیر نظامی به قتل رسیدند[30].
شورای امنیت مجدداً با محکومیت این حادثه خواستار تحقیق وهمکاری دولت یوگسلاوی با دادگاه بینالمللی جنایات جنگی برای یوگسلاوی سابق[31] شد.
با شروع کار کنفرانس صلح رامبویه[32] که با حضور رهبران تروئیکا[33]، گروه تماس بینالمللی، یوگسلاوی و جنبش آزادی بخش کوزوو (KLA) تشکیل شده بود مشخص گردید که راه حل مسالمت آمیزی برای مسأله کوزوو دست نیافتنی است.
در پی شکست مذاکرات رامبویه، هواپیماهای جنگی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در 24 مارس 1999 به تهاجم هوایی و موشکی علیه جمهوری فدرال یوگسلاوی مبادرت ورزیدند. هر چند رئیس جمهور امریکا دلیل حمله را عدم پایبندی یوگسلاوی به تعهداتش در موافقت نامه اکتبر 1999 (میان یوگسلاوی و ناتو) میدانست[34] لیکن مشروعیتاین اقدام توسط اکثر حقوقدانان بینالمللی زیر سوال رفت.
در ژوئن 1999 دفتر ریاست جمهوری یوگسلاوی موافقت خود را با طرح گروه هشت[35] اعلام کرد. مفاد مهماین طرح بدین قرار بودند:
· پاکسازی نژادی در کوزوو محکوم شد.
· نیروهای صربی از کوزوو عقب نشینی نمایند.
· حضور نیروهای بینالمللی در کوزوو تحقق یابد.
· دولت موقت تأسیس شود.
· ارتش کوزوو خلع سلاح شود ودر عین حال بر تمامیت ارضی یوگسلاوی تأکید
میشود[36].
در ژوئن همان سال شورای امنیت قطعنامه 1244 خود را با 14 رأی موافق و یک رأی ممتنع (چین) به تصویب رساند و به جنگ پایان داد. این قطعنامه با اشاره و تأیید قطعنامههای 1160 (31 مارس 1998)، 1199 (23 سپتامبر1998)، 1203(24 اکتبر 1998) و1239(14 می 1999) بر رعایت حقوق بشر در کوزوو، تأمین امنیت و بازگشت آزادانه آوارگان و محکومیت اعمال تروریستی تأکید میکند.این قطعنامه بهاین نکاتاشاره میکند:
· نیروهای نظامی و شبه نظامی یوگسلاوی باید از اینایالت خارج شوند.
· بلا فاصله پس از عقب نشینی، تعدادی از نیروهای ارتش و پلیس یوگسلاوی میتوانند به کوزوو مراجعت کنند.
· نیروهای نظامی و غیر نظامی بینالمللی در کوزوو مستقر شوند.
· مأموری از طرف دبیر کل مللمتحد برای نظارت بر نیروهای غیر نظامی به منطقه اعزام شود.
· نیروی بینالمللی نظامی در کوزوو از نیروهای کشورهای عضو مللمتحد تشکیل شود.
· نهادهای اداری موقت در کوزوو که مردم این ایالت بتوانند از یک خود مختاری اساسی در چهارچوب جمهوری یوگسلاوی برخوردار شوندایجاد شود.
· از یوگسلاوی میخواهد با دادگاه بینالمللی یوگسلاوی سابق همکاری کند.
· از ارتش آزادیبخش کوزوو و سایر گروههای مسلح آلبانی تبار میخواهد سریعأ تمامی فعالیتهای تهاجمی خود را متوقف نموده و به خلع سلاح ملتزم میباشند[37].
پس از تصویباین قطعنامه، یوگسلاوی و ناتو موافقت نامهای که متضمن عقب نشینی نیروهای صرب از کوزوو بود را امضاء کردند. بدنبالاین موافقتنامه نیروهای صرب از کوزوو خارج شدند و بدنبالاین اقدام، ناتو به حملات خود پس از 78 روز پایان داد. با عقب نشینی ناتو نیروهای حافظ صلح مللمتحد در کوزوو (کیفور[38]) در 12 ژوئن 1999 وارد خاک کوزوو شدند.
برنارد کوشنر رئیس وقت هیأت غیر نظامی سازمان ملل (یونامیک[39]) به شورا قول داد که یونامیک و کیفور تلاش خواهند کرد تا باایجاد محیط سالم و بی خطر، یک دولت عملی(DE FACTO) در کوزوو ایجاد نمایند.کوشنر با اشاره به وجود ابهام و فقدان شفافیت در بخشی از مفاد قطعنامه 1244 در اعطای خود مختاری اساسی به کوزوو گفت وضعیت این ایالت درهالهای از ابهام و نامعلومی قرار دارد[40].
اولین انتخابات محلی کوزوو پس از خروج نیروهای صرب در 28 سپتامبر 2000 محقق شد که به دنبال آن انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری برگزار شد و ابراهیم راگوآ به ریاست جمهوری کوزوو انتخاب شد.
نماینده آمریکا در مللمتحد از صربها خواست تا نتایج انتخابات را به رسمیت بشناسند. در همین حین روسیه و یوگسلاوی خواستار امضای یک توافق نامه برای تعیین وضعیت حقوقی نهایی کوزوو شدند[41].
سال 2003 جمهوری اتحاد یوگسلاوی به اتحادیه صربستان و مونته نگرو تغییر نام داد، که کما کان جانشین یوگسلاوی محسوب میشد.
کم کم زمزمههایی از جداییطلبی مونته نگروییها به گوش میرسد تااینکه در پنجم ژوئن 2006 پیرو یک همه پرسی در مونته نگرواین جمهوری استقلال خود را اعلام نمود که توسط صربستان به رسمیت شناخته شد[42] و بدین ترتیب یوگسلاوی به طور کامل فروپاشید.
پس ازاین واقعه صربستان خود راکشور پیشین یوگسلاوی (اتحاد صربستان و مونته نگرو) اعلام نمود که مورد پذیرش سازمان مللمتحد قرار گرفت.
زمانی که صربستان هنوز کوزوو را بخشی از حاکمیت خود میدانست، در 17 فوریه 2008 پارلمان کوزوو که تحت نظر یونامیکایجاد شده بود اعلامیهای را به اتفاق آرا تصویب نمود که طی آن کوزوو را یک کشور حاکم و مستقل معرفی مینمود[43].
این اقدام ناگهانی کوزوو، با واکنشهای گوناگونی از شناسایی صریح تا تقبیح آن از طرف کشورهای جهان روبرو گشت. لیکن تا این زمان (فوریه سال 2009) تعداد 57 کشور، کوزوو را به عنوان کشور مستقل به رسمیت شناختند.
به تقاضای صربستان مجمع عمومی در تاریخ 8 اکتبر 2008 در بیست و دومین نشست شصت و سومین اجلاسیه خود قطعنامه 63/3 (A/63/L.2) را تصویب نمود که وفق آن صربستان از سازمان ملل تقاضا نمود تا درخواستی را به دیوان بینالمللی دادگستری جهت ارائه نظریه مشورتی درباره مشروعیت یا نامشروع بودن اعلامیه استقلال نهادهای خومختار موقتی کوزوو تسلیم نمایند که این امر مورد قبول دیوان بینالملل دادگستری در 17 اکتبر 2008 قرار گرفت. اعلام نظر دیوان (که در ۲۲ ژولای ۲۰۱۰ صادر شد) تأثیرات مهمی در سرنوشت حقوقی کوزوو ایجاد خواهد کرد.
.[1] نوئل مالکوم، تاریخ اجمالی کوزوو، ترجمه باقر نصیری، نشر وزارت امور خارجه، چاپ اول، 1378، صص 79-44.
[2]. پیشین، صص 98-75.
[3]. پیشین، ص 188.
[4]. پیشین، صص220-216.
[5]. پیشین، ص273.
[6]. پیشین، ص 298.
[7]. "اتحادیه آلبانی" در سال 1878 و پس از آن "اتحادیه Paje" در 1899 ایجاد گردید.
[8]. محمد جواد آسایش زارچی، پیشین، ص 43.
[9]. نوئل مالکوم، پیشین، ص 319.
[10]. پیشین، صص360-363.
[11]. پیشین، صص 414-390.
[12]. پیشین، ص 418.
[13]. پیشین، ص 419.
[14]. پیشین، صص 442-439.
[15]. نوئل مالکوم، پیشین.
[16]. پیشین.
[17]. پیشین.
[18]. حبیب ا... ولی الهی ملکشاه و احمد جعفری، ریشه های بحران کوزوو و دخالت نظامی ناتو، انتشارات وزارت خارجه، چاپ اول،1380 صص 6-5.
[19]. عباس جعفری، پیشین، ص 337.
[20]. سید جمال سیفی، "جانشینی کشورها در فروپاشی جمهوری سوسیالیستی یوگسلاوی در پرتو نظریه های کمیسیون داوری جامعه اروپا و قرار دستور موقت 8 آوریل 1993 دیوان دادگستری بینالمللی در قضیه بوسنی-هرزه گوین"، مجله تحقیقات حقوقی، شماره 14-13، 1373-1372، ص 531.
[21]. Federative Republic of Yugoslavia (FRY).
[22]. Kosovo Liberation Army یا ارتش آزادیبخش کوزوو از یک گروه کوچک مهاجر مستقر در سوئیس که جنبش فراگیر کوزوو (LPK) در اوایل 1980 را بنیان گذاشته بودند بوجود آمد. این جنبش فراگیر کوزوو در پی یک سری مذاکرات و نشستهای مخفی در مقدونیه ارتش آزادیبخش کوزوو را تاسیس کرد.
[23]. حبیب ا... ولی الهی ملکشاه و احمد جعفری، پیشین، صص 88-17
[24]. North Atlantic Treaty Organization (NATO)
[25]. پیشین، ص 23.
[26]. Security Council Res.1199(1998).
[27]. همزمان با اوج گیری بحران و تشدید درگیری بین نیروهای امنیتی صرب و ارتش آزادیبخش کوزوو، تلاشهای سیاسی به منظور خاتمه بخشیدن آن صورت گرفت که در همین راستا نشست گروه تماس بینالمللی (International Contact Group) متشکل از وزرای خارجی کشورهای آلمان، امریکا،ایتالیا، روسیه، فرانسه و انگلیس برای حل بحران کوزوو تشکیل شد.
[28]. Organization for Security and Cooperation in Europe) OSCE)
[29]. پیشین، صص 26-25.
[30]. پیشین، صص.27-26.
[31]. شورای امنیت در 13 ژوئیه 1992، طی قطعنامه 764 ضمن تایید مجدد الزام کلیه طرفهای مخاصمات در سرزمین یوگسلاوی سابق به اجرای تعهداتشان به موجب حقوق بینالملل بشردوستانه و به ویژه کنوانسیون های ژنو 12 اوت 1949، یادآور می شوداشخاصی که مرتکب نقضاین کنوانسیونها بشوند یا دستور ارتکاب آنها را صادر نمایند شخصا مسئول خواهند بود. پیرو آن قطعنامه های 771 و 780 با مضمونی مشابه صادر شد. در 22 فوریه 1993 شورا در یک اقدام تاریخی و بی سابقه با صدور قطعنامه 808 مبادرت بهایجاد دادگاهی برای تعقیب متهمین به نقض عمده حقوق بشردوستانه در قلمرو یوگسلاوی سابق از سال 1991 می کند، طرح اساسنامه برای دادگاه مزبور در 25 می 1993 با صدور قطعنامه 827 به تصویب شورا رسید. نک: فریده شایگان، شورای امنیت سازمان مللمتحد و مفهوم صلح و امنیت بینالمللی، انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، چاپ اول، 1380، صص 206-204.
Security Council Res. 746 (1992) , 13 Jul.
Security Council Res. 808 (1993) , 22 Feb.
Security Council Res. 827 (1993) , 28 May.
[32]. روز ششم فوریه 1999 کنفرانس صلح کوزوو با سخنان ژاک شیراک رئیس جمهور فرانسه و با حضور نمایندگان گروه تماس بینالمللی، دولت یوگسلاوی، اتحادیه اروپا و آلبانی تبارهای کوزوو در رامبویه واقع در 50 کیلومتری حومه پاریس افتتاح گردید.این سلسله مذاکرات معروف به کنفرانس صلح رامبویه است که منجر به انعقاد طرح صلحی شد که توسط گروه تماس بینالمللی، اتحادیه اروپا و آلبانی تباران کوزوو امضا شد اما دولت یوگسلاوی زیر بار آن نرفت. طبقاین طرح یک نیروی سی هزار نفری حافظ صلح در کوزوو مستقر می شدند و همچنینایالت کوزوو در چارچوب یوگسلاوی باقی می ماند. نک: حبیب ا... ولی الهی ملکشاه و احمد جعفری، پیشین، ص 48.
[33]. تروئیکا یک گروه میانجی صلح برای حل معضل کوزوو بود که متشکل از نمایندگان روسیه، امریکا و اتحادیه اروپا می شد.
[34]. پیشین، ص.69.
[35]. از سال 1975 اجلاس سران هفت کشور صنعتی جهان بطور سالانه برگزار شده که طی آن رهبراناین کشورها به بررسی مسائل و مشکلات اقتصادی جهان و رایزنی درباره آنها می پردازند. این هفت کشور عبارتند از آمریکا، آلمان، انگلستان، ایتالیا، ژاپن، فرانسه و کانادا. در اجلاس سال 1998 در بیرمنگام تصمیم گرفته شد که رهبر روسیه نیز به اجلاس سران گروه هفت دعوت شود که از آن هنگام این مجمع به گروه هشت (Group of Eight_G8) موسوم شده است. نک: عباس جعفری، پیشین، صص 160-145.
[36]. حبیب ا... ولی الهی ملکشاه و احمد جعفری، پیشین، ص 155.
[37]. Secerity Council Res.1203(1999).
[38]. Kosovo Force (KAFOR)
[39]. United Nation Interim Administration in Kosovo (UNMIK)
[40]. پیشین، ص 186.
[41]. پیشین، صص 220-219.
[42]. Available at: http: /www.wikipedia.org/wiki/Serbia