جزوه مبانی جامعه شناسی استاد سلطانی


جامعه شناسی عبارت است از واقعیت اجتماعی (social facts ) است یعنی هر شیوه عمل تثبیت شده یا تثبیت ناشده که دارای ویژگیهایی باشد . اندیشه اجتماعی: عبارت از مطالعه جوامع بشری که عمده ترین ویژگی آن ماهیت فلسفی آن است. اندیشه اجتماعی نوعا ماهیت اتوپیایی دارد یا از سنخ ارزش های بایدی و نبایدی است.

----------------------------------

                                

 جلسه :اول                                                                                       تاریخ:15/1/

      تعریف

 مفهوم: عبارت از کوچکترین واحد اندیشه است.

مفهوم سازی : یعنی اینکه ما اشیا، پدیده ها و رفتارها را بر مبنای یک یا چند وجه شبه طبقه بندی نماییم.

جامعه شناسی: عبارت از مطالعه علمی رفتار های اجتماعی انسان است.

                   عبارت از مطالعه فرد در گروه

                   مطالعه ساختارها، فرایند ها و نظام اجتماعی

اندیشه اجتماعی: عبارت از مطالعه جوامع بشری که عمده ترین ویژگی آن ماهیت فلسفی آن است.

اندیشه اجتماعی نوعا ماهیت اتوپیایی دارد یا از سنخ ارزش های بایدی و نبایدی است.

اندیشه اجتماعی را می توان در آثار این اندیشمندان اسلامی هم یافت:

1- ابن خلدون

2- ابو نصر فارابی : السیاسه المدینه

3- آراء اصل المدینة الفاضله

4- ناصر خسرو : سفرنامه

5- تقی الدین احمد بن تمیه: سیاست الشریعه

6- مودودی : خلافت و ملوکیت

 موضوع جامعه شناسی

جامعه شناسی عبارت است از واقعیت اجتماعی (social facts ) است یعنی هر شیوه عمل تثبیت شده یا تثبیت ناشده که دارای این ویژگیها باشد:

1-     واقعیت اجباری قدرت اجبار کننده دارد

2-     مستقل از افراد است یعنی وجو آنها به وجود افراد وابستگی ندارد.

3-     واقعیت اجتماعی دارای ماهیت جمعی است نه فردی.

 

 جلسه : دوم                                                                                 تاریخ:  22/1/

 روش

-          روش

-          جایگاه روش

-          انواع روش

 توضیح: دانش جدید و دانش قدیم بر اساس روش های و اهداف شان باهم متفاوت بوده اند.

دانش 1- قدیم مبتنی بر استدلال عقلی و منطقی بوده هدف از آن رسیدن به فرزانگی بوده است

        2- جدید مبتنی بر حس و تجربه بوده هدف از آن تسلط و کنترول طبیعت می باشد

در قرن 16 اروپا با بحران یقین مواجه بود و دانشمندان در جستجوی راههای بهتری بودند که به سه سئوال باید پاسخ  می گفت:

1- آیا انسان ها توانایی و قدرت شناخت را دارند؟                                  بلی

2- درصورتیکه این امکان وجود داشته باشد ابزار های شناخت کدامند؟       حواس

3- محدوده های شناخت انسان تا کجا است؟                                          امور محسوس و قابل تجربه..

 روش

کوشش منظم ، سازمان یافته و هدفدار است که به منظور قابل فهم ساختن یک واقعیت و یا رویداد مورد استفاده قرار می گیرد.

 جایگاه روش در علم

در دنیای جدید ( از روشنگری بدینسو) اعتبار مدعیات علم وابسته به روش آن است زیرا روش این امکان را فراهم می سازد که کسان دیگری نیز با استفاده از آن به همان نتایجی برسند که دیگران رسیده اند ( یا حد اقل تجربه کنند).

 انواع روش

1-     روش قیاسی: عبارت است از سیر از کلی به جرئی به این معنی که ما را که برای کلی اثبات کرده ایم به اجزاء و عناصر و افراد هم نسبت دهیم. روش قیاسی با مقایسه فرق می کند. قیاس : گفتاری است که از دوقضیه که با یکدیگر نسبت منطقی دارند با هم ترکیب کرده و بصورت طبیعی و ذاتی قضیه دیگری را نتیجه دهد. روش

2-     روش استقرایی : برعکس روش قیاسی است. یعنی در روش استقرایی حکمی که در مورد چندین فرد صادق است به همه افراد تعمیم داده میشود و روش استقرایی یکی از اساسی ترین و فراگیر ترین روش های علمی است. همه علوم تجربی متکی بر روش استقرایی است و چون در علم همیشه حکم و داوری وجود دارد حکمی که برای یک فرد دارید به همه تطبیق میکنید.

3-      روش تمثیلی: همانندی میان دو چیز بر مبنای یک یا چندین و جه (دلیل) شبه . روش تمثیلی یکی از روشهایی است که در بسیاری از دیدگاهها و مکاتب علوم اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. روش تمثیلی بیشرین استفاده را در علوم انسانی دارد . مثل : کشور افغانستان مریض است. وصف اندام زنده برای کشور.  یا   جامعه رو به پیشرفت است. وصف اندام زنده برای جامعه.

 اصول و مفروضات تجربه گرایی

1-     وحدت موضوع میان علوم طبیعی و علوم اجتماعی: به این معنا که انسانها بخشی از عالم طبیعت اند یا انسان ها موجودات طبیعی هستند، بنا بر این محکوم به تبعیت از قوانین حاکم بر طبیعت هستند. لذا هیچ تفاوتی میان پدیدارها ی طبیعی و اجتماعی و جود ندارد. با این تفاوت که واقعیت های اجتماعی واقعیت های پیچیده ای هستند به این دلیل که انسانها موجودات دارای اراده هستند.

2-     وحدت روش: یکی از اساسی ترین خواست هایی که در حوزه علوم اجتماعی مطرح شد این بود که علوم اجتماعی بر مبنای مدل و روش های علوم طبیعی بناکنند. بنا بر این وحدت روش میان علوم طبیعی و علوم اجتماعی به صورت یک اصل اساسی مورد پذیرش قرار گرفت.

3-     عینیت: عینیت گرایی در علم به معنای دخالت ندادن ارزشها، احساسات، علایق و عواطف شخصی و گروهی در فرایند پژوهش علمی است. عینیت یعنی بی طرفی ارزشی در پژوهش علمی.

4-     ابزار گرایی: یکی از تحولات اساسی علم جدید (جهان جدید) دگرگونی رابطه انسان با طبیعت است. برخلاف انسان در جهان قدیم که رابطه اش با طبیعت دوستانه و به منظور هماهنگ شدن هرچه بیشتر بود. رابطه انسان جدید با طبیعت رابطه کنترول و تسلط بیشتر بر طبیعت با کمک علم جدید است. بنا بر این دانش جدید ماهیت ابزاری دارد. یعنی علم به مثابه ابزار.

 توضیح: انواع رابطه انسان 1- انسان با خدا

                                   2- انسان با انسان

                                   3- انسان باطبیعت

                                   4- انسان با خودش

بخشی از دانایی عبارت از درک تفاوت و شباهت در جهان است.

 جلسه:   سوم                                                                             تاریخ:  29/1/

 جامعه

تعریف

بلاکهای تقسیم بندی

تقسیم بندی بر مبنای نوع معیشت

 مقدمه : نیاز

  جامعه براساس محوریت نیاز بوجود آمده

1-     نیاز اولیه ( اساسی ) نیاز هایی اند که بدون تامین آنها امکان ادامه زندگی و جود ندارد. و انسان ها پنج نیاز اساسی که تولید مثل و منیت از جمله آنها می باشند. و جوامع برای تامین این نیاز ها تشکیل میشود.

مثل: تولید مثل ← خانواده ← شبکه خویشاوندی ← اجتماع محلی ← شهر(کلان شهر-ابرشهر)← جامعه.

 تعریف اول:

       جامعه عبارت است از گروه و مجموعه ای از افرادی که دارای سرزمین، تاریخ، زبان و فرهنگ مشترک بوده  و به منظور تامین نیاز های شان با یکدیگر همکاری می کنند.

تعریف دوم :

 جامعه شامل افراد زنده و مرده ای هستند که تاثیرات آنها هم چنان بر جامعه باقی است علاوه بر این، این افراد برای تامین اهداف معین با یکدیگر به کنش متقابل اجتماعی می پردازند.

 توضیح : کشمکش، تنش، تضاد و رقابت برای دسترسی به منابع کمیاب است مثل یک چوکی ریاست جمهوری و سی میلیون آدم در کشور.

توضیح کنش:  عمل← معنی ← تفسیر ← عکس العمل ← معنی ← تفسیر ← عکس العمل و← ...

فهم و عکس العمل متوقف است بر درک عمل طرف مقابل و این بنیاد روابط اجتماعی است.

زندگی چرخش عمل و عکس العمل است و چون طرف های مقابل متعدد است دوایر متداخلی از عمل و عکس العمل تشکیل میگردد. و هر انسان در روز میلیون ها کنش و واکنش از خود نشان میدهد.

 

ملاکهای تقسیم بندی

 تقسیم بند جوامع      الف: براساس اراده فردی   1-  سنتی

                                                               2- جدید یا مدرن

                           ب: براساس روابط افراد    1- مستقیم = جامعه مرئی

                                                             2- غیر مستقیم = جامعه نامرئی

 تقسیم بندی بر مبنای معیشت

 ( تامین نیاز های اقتصادی):

 اولین کس که از این شیوه استفاده کرد ابن خلدون بود.

       تقسیم بندی بر مبنای معیشت : از نظر ابن خلدون جوامع انسانی بر مبنای شیوه معیشت آنها به دو نوع مجزا قابل تفکیک است :

1-     جامعه بدوی ( روستایی )

2-     جامعه حضری ( شهری)

 ویژگیهای هریک از این جوامع

الف: اقتصاد جامعه بدوی اقتصاد معیشتی است، به این معنی که تولید در این جوامع محدود و به اندازه نیاز آنها است. اقتصاد جامعه شهری تولید انبوه برای تجارت و کسب ثروت است .

ب: اقتصاد جامعه بدوی بر زراعت و گله داری استواراست، و اقتصاد جامعه شهری بر صنعت و تجارت و تولید انبوه مبتنی است.

      توضیح:

صنعت عبارت است از ایجاد هرگونه تغییر و دگر گونی در طبیعت:  1- ابتدایی

                                                                                        2- تکنولوژیکی

 تکنولوژی : دانش فنی است. دانشی که ما را قادر میسازد تا تغییر در طبیعت بوجود آورد.( دانش فنی است که به واسطه آن ایجاد تغییر در طبیعت ممکن میشود) و تکنولوژی از دانش جدید بدست می آید.

ایجاد تغیر در طبیعت راز بقا است. و اقتصاد صنعتی انسان مدل نوی هم تولید میکند.

 از حیث اخلاقی جامعه بدوی نسبت به جامعه شهری برتری دارد ( منظور از اخلاق اوصاف است) زیرا در جامعه بدوی امر دفاع از جامعه وظیفه همه اعضای آن است به همین دلیل آنها همیشه آماده جنگ و دفاع هستند. اما در شهر ها وظیفه دفاع  از جامعه به یک گروه خاص واگذار میشود. علا وه براین شهر ها محل ثروت، تجمل و رفاه  و آسایش است.

 جلسه : چهارم                                                                             تاریخ: 5/2/

 تقسیم بندی بر مبنای آگاهی

-         جامعه الهی

-         جامعه متافیزیک

-         جامعه اثباتی

--------------------

جامعه سنتی / جامعه مدرن

 

توضیح: کلمه آگاهی نیاز به متعلق دارد یعنی آگاهی از چه؟ و در اینجا منظور آگاهی : آگاهی از علت بوجود آورنده حوادث رویداد ها و وقایع است.( اصل علیت)

صفت اصل علیت: اصل علیت یک امر مطلق است یعنی جهان شمول و فراگیر است یا تابع شرایط زمان و مکان نیست . بر خلاف امر نسبی که تابع شرایط زمان و مکان است و از یک جامعه به جامعه دیگر و از یک زمان به زمان دیگر تفاوت میکند. ( مثل نوع حکومت در کشور ها که با هم فرق میکند و در مقاطع تاریخی حکومت های یک کشور با هم فرق میکنند- امر نسبی).

اصل علیت : یعنی اینکه هر چه در جهان و جود دارد دارای علت است. علت یعنی آفریننده ، بوجود آورنده .

علت یک چیز بیرون از شئ  قرار دارد.

علت ها همیشه یکه چیز را بوجود می آورد.

 پس :   اگر علت حوادث ، رویداد ها و وقایع خدا  را بدانیم  ( جامعه الهی)

         اگر علت حوادث ، رویداد ها و وقایع ذات و ماهیت  را بدانیم  ( جامعه متافیزیک)

         اگر علت حوادث ، رویداد ها و وقایع خود پدیده ها  را بدانیم  (جامعه اثباتی)

        ( منظور از خدا، خدای واحد اسلامی نیست بلکه الهه های مدل یونان باستان است)

      ( هر آنچه که علت نداشته باشد و قابل تغیر و تبدیل نباشد ذاتی است مثل اینکه نمک شور است چون نمک شور است)

 یکی از قدیمیترین تقسیم بندی ها در تپو لوژی (سنخ و نوع شناسی) جوامع ، تقسیم برمبنای آگاهی است که توسط آگوست کنت جامعه و تاریخ بشر از نظر آگاهی  سه دوره مختلف را تجربه کرده است به این معنی که نوع آگاهی انسان ها از علت رویداد ها، وقایع  و پدیدارها در این دوره های سه گانه متفاوت بوده است.

1-     جامعه الهی جامعه ای است که در آن علت همه امور و هر آنچه در که در جهان طبیعت و عالم اجتماع اتفاق می افتد به خدا یا خدایان نسبت داده میشود . به بیان دیگر خداوند علت و آفریننده همه وقایع و رویداد ها دانسته میشود.

2-     جامعه متافیزیک : جامعه ای است که آگاهی بشر نسبت به دوره قبل تا حدی تکامل کرده است یعنی تنها خدا را علت امور(چیزها) نمیداند بلکه علت بسیاری از وقایع و رویداد ها را به ذوات و ماهیات نسبت میدهند. این دوره از نظر تاریخی دوره غلبه تفکر فلسلی به شمار می آید.

3-     جامعه اثباتی : جامعه ای است که انسان از نظر ذهنی و آگاهی در  بالا ترین رتبه قرار دارد. در جامعه اثباتی نه خداوند علت همه چیز است و نه ذات و ماهیات آفریننده امور و اشیا و رویداد ها، بلکه در این دوره روابط میان پدیده ها علت همه چیز ها است یا به بیان دیگر میان پدیده های مختلف اجتماعی و طبیعی روابط علت و معلولی یا علی و معلولی برقرار است.

 توضیح: هر جامعه مربوط به دوره می باشد که دوره ها نیز به همان نامها نام گذاری میشوند : دوره الهی ، دوره متافیزیک، دوره اثباتی.

کوشش برای کشف علت و معلولی منجر به ظهور علوم انسانی شد

تفکر همیشه از یکه نقطه ای استارت میشود

 جامعه سنتی/ جامعه مدرن

جوهر جهان سنت و یا جامعه سنتی تعبد است اما اصل در جهان مدرن عقلانیت است و منظور از عقلانیت محاسبه سود و زیان و یا تناسب ابزار ها و اهداف است.

معیار سنجش تناسب ابزار و اهداف

                از نظر هزینه                          کم هزینه

                از نظر تاثیز                           کار آمد

                از نظر عوارض                      کم عوارض

ویژگیهای (اوصاف )جامعه سنتی

1-     جامعه سنتی از حیث جمعیت جمعیت بسیار محدود و اندکی دارد

2-     اقتصاد جامعه سنتی اقتصاد معیشتی است یعنی تولید به منظور تامین حد اقل نیاز ها.

3-     جامعه سنتی تابع عرف و سنت ها بوده و مناسبات اجتماعی کمتر بر مبنای قوانین موضوعه تنظیم می شود.

4-     روابط اجتماعی در جامعه سنتی روابط چهره به چهره و درونی است ( به همین دلیل حس بیگانه ستیزی در آن وجود دارد ).

5-     تقسیم کار اجتماعی در جامعه سنتی بسیار ساده و ابتدایی است و بیشتر بر مبنای سن و جنسیت صورت میگیرد.

6-     جامعه سنتی از حیث دفاعی به گونه ای است که همه اعضای جامعه وظیفه دفاع از جامعه را به عهده دارند یا در جامعه سنتی مانند جوامع مدرن برای دفاع از جامعه نهاد خاصی و جود ندارد بلکه همه اعضای جامعه مدافع جامعه هستند.

7-     تحرک اجتماعی در جامعه سنتی بسیار محدود بوده و به آرامی نیز صورت میگیرد( تغیر شغل یا جا بجایی در موقعیت های اجتماعی )

8-     در جامعه سنتی قشر های اجتماعی بسیار اندک است بر خلاف جامعه مدرن که در آن تنوع قشر های اجتماعی یک اصل است.

              

جلسه: پنجم                                                                                     تاریخ :12/2/

                                                  جامعه سنتی/ جامعه مدرن

                                             فرایند شکل گیری جامعه مدرن

1-     فرایند فرهنگی :

      فرهنگ مدرن فرهنگ فرد گرا، مادی و مبتنی بر عقلانیت ابزاری است.

 توضیح: زندگی دو حال بیشتر ندارد: الف: تحت تاثیر الزامات جمع است

                                               ب: تحت تاثیر اراده فردی است

مثال قبیله برای الزامات و اراده جمعی و خانواده سنتی.

فرد گرایی محصول فرهنگ مدرن است.

فرد گرایی چطور بوجود آمد؟ 1- عقل یک پدیده عام است و همه انسانها عاقل هستند

                                      2- چون عاقل هستند پس آزاد هستند

                                      3- چون آزاد هستند خود میتوانند برای خود تصمیم بگیرند = اراده فردی

در فردیت اولین چیزی که از بین میرود جنسیت است .

 متن استاد:  فرد گرایی: فرد گرایی به معنای به رسمیت شناختن اراده فرد در زندگی فردی و اجتماعی است به گونه ای که فرد خود به تنهایی مسئول تمام رفتار و کردار های خود است. فرد آزادانه و فارغ از اجبار های قومی، قبیله ای و گروهی می تواند برای تعیین سرنوشت خود مطابق اراده خود تصمیم بگیرد.

    توضیح: مادی گرایی یعنی چه؟

           انسان دو قلمرو دارد 1- جان- معنی – ارزش های معنوی     2- تن – ظاهر – ارزش های مادی

زیرا بشر با مواجه شدن دو سئوال  1- مرگ چیست؟  2- خواب دیدن چگونه است؟  متقاعد شد که بشر مرکب است از روح و تن .

و عمل گرایی و دیدن پدیده های بزرگ خارج از کنترول مثل طوفان ها سیلاب و زلزله های بزرگ باعث شد که انسان خارج از تن به روح و نیروی غیر از توان بدنی اعتقاد پیدا کند.

در فرهنگ قدیم جان آدمی مهم بود و زیبایی مربوط روح بود

در فرهنگ مدرن تن آدمی ارزش داده شد.

 متن استاد:  فرهنگ مدرن ماده گرا است به این معنی که به امور مادی ارزش و رجحان بیشتری قایل است تا به امور معنوی . به همین دلیل حتی معیار های زیبایی شناختی نیز به تن انسانها و به اشیای مادی اولویت می دهند.

      توضیح: عقلانیت عبارت است از محاسبه سود و زیان بر اساس تناسب ابزار و اهداف، در فرهنگ سنتی سود وزیان بر اساس هم خوانی با سنت ارزیابی می شود. غربی ها برای یافتن راه برای توزیع منابع کمیاب به د موکراسی روی آوردند تا چیزی را که همیشه باعث جنجال و در گیری بوده است به مردم تحویل دهد که مردم به هرکس که لازم دید واگذار کند تا بدینطریق از مصرف هزینه های زیاد و خسارات وارده جلوگیری کنند.

 متن استاد: عقلانیت ابزاری یکی از مهمترین و اساسی ترین ویژگیهای فرهنگ مدرن است. آنچه در عقلانیت ابزاری اهمیت دارد تناسب منطقی ابزار ها و اهداف است نه هم خوانی با سنت ها و عرف جامعه ، در حالیکه در فرهنگ سنتی هم خوانی با عرف و سنت در بالاترین درجه اهمیت قرار دارد.

 2-      فرایند سیاسی

 فرایند سیاسی یعنی عرفی شدن ( سکولار) قدرت ، اقتدار و مشروعیت در جامعه مدرن.

 توضیح: دو مدل سیاست وجود دارد و بر اساس هر مدل جامعه، در جامعه سنتی سیاست مقدس است  و در جامعه مدرن مبتنی بر قرار داد است.

در باره سیاست به عنوان مظهر قدرت همیشه سه سئوال و جود داشته است.

1-      چرا باید حکومت وجود داشته باشد؟ (خواستگاه)  اگر معتقد بودن خدا گفته یا خواسته جامعه سنتی است

                                                                اگرمعتقد باشند خواست قرار داد اجتماعی جامعه مدرن

2-     چگونه باید حکومت کند؟ (روش)  در جامعه سنتی عدالت صفت فرد بود یعنی حاکم باید عادل باشد

                                                 در جامعه مدرن ساختار ها باید عادلانه باشد

در دو مدل جامعه دو تیب سیاست وجود دارد جامعه  سنتی جامعه مبتنی بر توصیه است

                                                         جامعه مدرن مبتنی بر ساز و کار = نظام است

 

جلسه : ششم                                                                                     تاریخ: 19/2/

 فرایند اقتصادی

فرایند اجتماعی

----------------

فرهنگ

تعاریف و اوصاف کلی

       توضیح: نظام اقتصادی جامعه مدرن بر سه اصل استوار است

1-     تولید انبود

2-     توزیع انبوه

3-     مصرف انبوه

انسان نو انسان مصرفی است و خصلت انسان نو مصرفی بودن است

چرا؟ بخاطر این که اقتصاد سرمایه داری و ازدیاد ثروت به تولید زیاد ضرورت دارد و تولید زیاد باعث زیاد شدن فرصت های شغلی میشود و تولید انبوه نیاز به توزیع دارد و از پول و سود بدست آمده مواد اولیه( خام ) از کشور های جهان سوم خریداری میشود.

از سوی دیگر جامعه مدرن = جامعه صنعتی  و اصل دیگر جامعه مدرن صنعتی شدن همه چیز است مثل زراعت . جامعه مدرن صنعت را هم فرهنگی کرده است . مثل شنیدن مستقیم کنسرت  مثل تایپ کردن صحبت توسط کمپیوتر.

متن استاد: جامعه مدرن بر یک نظام اقتصادی خاص استوار است. نظام اقتصادی دارای سه اصل اساسی است ( 1- تولید انبوه       2- توزیع انبوه     3- مصرف انبوه ) علاوه بر این در نظام اقتصادی مدرن همه چیز از جمله حوزه فرهنگ صنعتی شده است . در عین حال اقتصاد مدرن اقتصاد پولی است که بر اعتبار و قرارداد ها استوار است و ارزش ذاتی ندارد.

              توضیح : یکی از مهمترین شاخصه های جامعه مدرن پول است

 فرایند اجتماعی:

1-     ظهور طبفات اجتماعی

2-     دگرگونی نظام خانواده

3-     زوال شبکه های خویشاوندی

 نمودار طبقات در جامعه سنتی

 درجامعه مدرن طبقات اجتماعی نیز تغیر کرده است و طبقات جابجا شده شده است زمین داری جای خود را به کارخانه داده و کارگران به صنعتگران حرفه این و فنی تبدیل شده اند و جای خان ها و ملا ها را تکنوکرات ها گرفته است. حرفه ها تخصصی شد ه و باعث ظهور طبقات مختلف و پیچیده شده است.

در جامعه سنتی خانواده گسترده است اما در جامعه مدرن خانواده هستوی است.

اقتضائات زندگی سبب از بین رفتن شبکه خویشاوندی شده است .

  

تقسیم بندی جامعه بر مبنای تحرک اجتماعی

-         تعریف تحرک

-         انواع تحرک اجتماعی

-         جامعه باز، جامعه بسته، جامعه نیمه باز

           پایگاه اجتماعی عبارت است از جایگاه و موقعیتی که فرد در ساختار اجتماعی دارد

هر فردی می تواند بطور همزمان دارای چندین پایگاه و موقعیت اجتماعی باشد مانند اینکه فرد A   درعین حالیکه دانشجو است دارای پایگاه اجتماعی خواهری، دختر بودن، فرزند بودن و ..... نیز هست.

 انواع پایگاه اجتماعی

1-     پایگاه اجتماعی اکتسابی پایگاهی است که بر اثر تلاش ها و کوشش های فرد به دست می آید. به عبارد دیگر تابع اراده فرد است.

2-     پایگاه اجتماعی انتسابی پایگاهی است که تابع اراده و خواست فرد نیست بلکه از سوی جامعه به افراد داده میشود.

( پایگاه و جایگاه قالب های از پیش تعریف شده ای هستند که شخص آن را پر میکند و از هر جایگاه انتظاراتی وجود دارد که فرد باید بر آورده سازد { نقش }

نقش اجتماعی : نقش عبارت است از انتظاراتی که از یک پایگاه اجتماعی وجود دارد و کسی که به این انتظارات و خواست های پایگاهی جواب دهد و مطابق آن عمل کند نقش اجتماعی را بازی کرده است. نقش ها هم مانند پایگاه اجتماعی دو قسم است

1-     نقش اکتسابی

2-     نقش انتسابی

     توضیح: جامعه خوب جامعه ای است که پایگاه ها اکتسابی باشد و در جامعه سنتی پایگاههای انتسابی بیشتر است.

 تعارض نقش: تعارض نقش در صورتی به وجود می آید که فرد نتواند خود را با الزامات دو نقش ساز گار کند.

فشار نقش: عبارت است از اینکه فردی نتواند از جهات گوناگون نقشی را که به عهده دارد متناسب با شان و موقعیت خود بداند بلکه بجای آن وادار و مجبور به بازی کردن نقش هایی با منزلت کمتر گردند.

 طبقه :  1- یک مفهوم مارکسیستی است

          2- یک مفهوم اقتصادی است نسبت به ابزار تولید

 مثال:

  ابزار کار در نظام فئودالی = زمین+ آب + نیروی کار  و نسبت  افراد با ابزار کار یا  داشتن است = مالک

                                                                                                       یا نداشتن است = کارگر

 طبقه اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از افرادی که از حیث اقتصادی دریک وضعیت مشابه قرار دارد یا طبقه اجتماعی عبارت است از مجموعه افرادی که نسبت به ابزار تولید موقعیت مشترک داشته باشند.

 تحرک اجتماعی عبارت است از امکان جابجایی میان پایگاهها و موقعیت های مختلف اجتماعی یا تحرک اجتماعی عبارت است از جابجایی میان طبقات مختلف اجتماعی.

 تحرک اجتماعی گاهی عمودی است به این معنی که جابجایی میان طبقات اجتماعی و پایگاههای اجتماعی از بالا به پایین یا بر عکس است یا تحرک اجتماعی افقی است و تحرک اجتماعی افقی به معنای جابجایی میان پایگاهها و موقعیت های اجتماعی است که ارزش برابر و مشابه دارند.

 جلسه : هفتم                                                                                      تاریخ: 26/2/

 انواع جامعه بر مبنای تحرک اجتماعی

-         جامعه باز

-         جامعه بسته

-         جامعه نیمه باز

پایگاه مرجع : پایگاهی است که هویت انسان ها را معرفی میکند و انسان ها با همان پایگاه در جامعه شناخته میشود.

 جامعه باز : جامعه ای است که در آن امکان تحرک اجتماعی برای تمام اعضای جامعه و میان همه پایگاهها و موقعیت های اجتماعی وجود دارد. مانند جوامع مدرن   و  جوامع صنعتی

 جامعه بسته: جامعه ای است که در آن امکان تحرک اجتماعی برای همه وجود ندارد. مانند جوامع برده داری    و   نظام آپارتاید.

 توضیح : اصل در تحرک اجتماعی تحرک عمودی است که اهمیت دارد.

            پایگاههای اجتماعی چینش سلسله مراتبی دارد به این معنی که بعضی از پایگا ههای اجتماعی دارای بیشترین اهمیت و تعدادی دیگر اهمیت به نسبت کمتری دارند.

 اهمیت پایگاههای اجتماعی بدلیل دسترسی آنها به منابع کمیاب است یا به عبارت دیگر برخی از پایگاههای اجتماعی بیشترین سهم را از منابع کمیاب اجتماعی دارند و در مقابل پایگاههای دیگر سهم اندک و ناچیز دارند.

 منابع کمیاب عبارتند از قدرت ، ثروت ، منزلت و دانایی

 جامعه نیمه باز: جامعه ای است که در آن امکاه تحرک اجتماعی برای تمام اعضای جامعه وجود نداشته باشد ، در عین حال امکان تحرک اجتماعی برای برخی از افراد و گروهها وجود داشته باشد.

                                                                       فرهنگ

تعاریف

اوصاف کلی

 اصل این است که هیچ جامعه ای بدون فرهنگ وجود ندارد و هیچ فرهنگی بدون جامعه ممکن نیست.

 فرهنگ در آغاز به معنی پرورش حیوانات و گیاهان بود . در مرحله بعدی فرهنگ تنها شامل گیاهان و حیوانات نشد بلکه پرورش انسانها را نیز شامل شد. ( تربیت) به همین خاطر یک مقوله اشرافی بود چون پول دار ها توان پرورش بچه های خود را از طریق معلم خصوصی داشتند. بعد ها فرهنگ در برابر تمدن و به معنی دست آورد های معنوی بکار رفت که مخالف آن تمدن به معنی دست آورد های مادی بود. 

معنوی چیز هایی که قابل اندازه گیری نباشد برخلاف امور مادی که قابل اندازه گیری کمی هستند. ارزش های معنوی ( اخلاق شعر و هنجارها )

حدود  550 تعریف برای فرهنگ بیان شده است.

 تعریف فرهنگ

1-     روی کرد تاریخی : از دید گاه تاریخی فرهنگ الگوهای رفتاری و سنت های اجتماعی است که از یک نسل به نسل های دیگر منتقل شده است . به بیان دیگر فرهنگ از حیث تاریخ میراثی است که از نسل های پیشین به نسل های بعدی به ارث رسیده است . ( در جریان انتقال مواردی حذف و موارد دیگری اضافه میشود که از این تغیرات به عنوان غنای فرهنگی یاد میشود).

 توضیح لازم

برای روشن شدن بیشتر تعریف فرهنگ از منظر تاریخی لازم است دو اصطلاح دیگر نیز توضیح داده شود

-         سازگاری

-         ذخیره دانش

 سازگاری:

 پیش شرط استمرار زندگی سازگاری با دو محیط است 1- محیط طبیعی      2- محیط اجتماعی

زیرا محیط طبیعی منبع معیشت انسان است و سازگاری با طبیعت به معنی تغیر در طبیعت مطابق نیاز خود است و طبیعت با صنعت و تکنولوژی قابل تغیر است.

چون محیط اجتماعی پر از تنش است و نیاز به نظم دارد. نظم هم نیاز به قدرت، قانون، پلیس، ارزش ها و هنجارها است که باید به وسیله آن محیط اجتماعی را مطابق نیاز خود بسازیم.   و همه این این ابزار برای سازگاری با هر دو محیط فرهنگ را تشکیل میدهد.  در حقیقت فرهنگ ابزار سازگاری است.

اگر فقر وجود دارد به دلیل عدم سازگاری بامحیط طبیعی است و اگر جنگ و خشونت و جود دارد دلیل عدم سازگاری با محیط اجتماعی است و از همین رو است که گفته می شود جود این نواقص بدلیل ضعف فرهنگ است.

 ذخیره دانش

  بخش مهم و اساسی هر فرهنگ به شمار می آید. ذخیره دانش مجموعه ای از آگاهی ها ، داناییها و تجربیات است که طی نسل های متوالی ایجاد شده و در گذر زمان به نسل های بعدی منتقل شده است . ذخیره دانش حالت تراکمی و انباشتی دارد که در طی زمان های طولانی به وجود آمده است. و از این ذخیره برای سازگاری با محیط های طبیعی و اجتماعی ا ستفاده میکنند. اگر ذخیره دانش یک جامعه خالی بود قدرت سازگاری آن با محیط ضعیف است  و اگر ذخیره فرهنگ پر بود توانایی سازگاری در عالی ترین سطح و بیشتراست. بهمین دلیل است میگوییم ریشه وضعیت در فرهنگ است. گاهی ذخیره دانش در جریان انتقال دچار نقص شده و ارتباط نسل قبلی با نسل بعدی قطع می شود. پس باید برای سازگاری بهتر باید این ذخیره ها را دو باره پیدا کرد.

 جلسه : هشتم                                                                                        تاریخ: 2/4/

  تعریف فرهنگ

-          رویکرد توصیفی

-          رویکرد هنجای

-         ----------------

-          اوصاف کلی فرهنگ

 هنجار: قاعده مصوب و پذیرفته شده رفتار ( رسمی و غیر رسمی)

وجود    یا    ذهنی     است              خوب/ بد          ارزش

          یا    عینی      است              باید/ نباید         هنجار    

تعریف

فرهنگ از حیث توصیفی عبارت است از مجموعه  زبان، نظام های اخلاقی، هنر و ادبیات، عقاید و باورها، صنعت و تکنولوژی ، ابزار ها، ارزش ها و هنجارها و امثال آن....

 توضیح: اصول اخلاقی  1- احترام به جان انسانها = ممنوعیت قتل

                               2- احترام به مال انسانها = مالکیت

                               3- احترام به حیثیت انسانها = منزلت

                         4- ممنوعیت زنا با محارم = شبکه خویشاوندی

این اصول از سوی تمام ادیان و باورها پذیرفته شده اند.

به نظر یکی از دانشمندان خیلی از این اصول گاهی زیر پا شده است بجز اصل چهارم اما دایره محارم در ادیان مختلف متفاوت بوده است.

منظور از اعتقادات باور در باب مسایل اساسی است.

 رویکرد هنجاری

از این نظر فرهنگ مجموعه ای از قوانین رفتاری یا باید و نباید هایی است که رفتار های اعضای جامعه را در موقعیت و وضعیت، قواعد و الگوهای معین و از پیش تعریف شده وجود دارد.

 اوصاف کلی فرهنگ

1-     فرهنگ عام و خاص است : ( فرهنگ وجه اشتراک آدمها است و هم و جه اختلاف آدمها است) منظور از عمومیت فرهنگ این است که فرهنگ وجه تمایز انسانها از سایر حیوانات است . به این معنی که انسانها موجودات فرهنگی هستند. فرهنگی بودن یعنی اینکه انسانها در مسیر تاریخی زندگی خویش از طبیعت عبور کرده و به فرهنگ پیوسته اند. بنا بر این منظور از عمومی بودن فرهنگ این است که همه جوامع انسانی دارای فرهنگ هستند یا هیچ جامعه ای بدون فرهنگ وجود ندارد یعنی همه جوامع انسانی دارای زبان، عقاید، الگوهای رفتاری، میراث و سنت تاریخی و غیره هستند. خاص بودن فرهنگ یعنی اینکه فرهنگ ها در عین اینکه وجه اشتراک انسانها است وجه تمایز آنها هم به شمار می آید. به این معنی که هر جامعه ای فرهنگ خاص خود را دارد یعنی اینکه عقاید، زبان، باورها و الگوهای رفتاری خاص خود را دارد.     حیوانات موجودات طبعی هستند – انسان ها موجود فرهنگی است که برای فاصله گرفتن از طبیعت فرهنگی می شوند.

2-     فرهنگ اجباری و در عین حال اختیاری است : اجباری بودن فرهنگ به این معنی است که همه انسانها به صورت حتم به یک محیط فرهنگی تعلق دارند. بنا بر این ، تحت تاثیر الزامات فرهنگ قرار دارند یعنی فرهنگ شخصیت، هویت، اخلاق، نگرش ها و باورهای او را ( افراد را) می سازد. فرهنگ اختیاری یعنی اینکه همه جوامع و فرهنگ ها از نو آوری ها و خلاقیت های اعضای جامعه استقبال می نماید یا همه جوامع نو آوری را تشویق می نماید.

3-     فرهنگ ثابت و در عین حال متغیر است. ثابت بودن فرهنگ یعنی فرهنگ یکی از الگوهای پایدار و ثابت زندگی اجتماعی است. بنا بر این، به صورت یک باره تغییر نمی کند بلکه به مثابه یک الگوی ثابت از نسل های قبلی به نسل های بعدی منتقل می شود. متغیر بودن فرهنگ به تغییرات تدریجی و گام به گام فرهنگ به تناسب نیازهای جدید مربوط می شود.

 جلسه : نهم                                                                                             تاریخ: 16/3/

                                                      فرهنگ ( ادامه)

-         فرهنگ مادی

-         فرهنگ معنوی

-         فرهنگ واقعی

-         فرهنگ آرمانی

------------------

-         خرده فرهنگ

-         تعریف

-         انواع

 فرهنگ مادی

به عناصر فرهنگی که دارای ویژگیهای زیر باشد فرهنگ مادی گفته میشود:

1-     عناصر قابل لمس و مشاهده باشند

2-     قابل اندازه گیری و سنجش باشند

3-     معیار معینی برای اندازه گیری آنها وجود داشته باشد  مانند: شهرها ، بنادر ، پل ها و ابزارهای صنعتی

 فرهنگ معنوی

 آن دسته از عناصری فرهنگی را شامل میشود که 1- نه قابل مشاهده هستند  2- نه قابل اندازه گیری و 3- نه معیاری برای اندازه گیری آن وجود ندارد.  مانند : عقاید، باورها ، نظام اخلاقی ، ارزش ها و ....

 فرهنگ واقعی

به فرهنگی که در زندگی روزمره یک جامعه جریان دارد اطلاق میشود هرچند که برخی از عناصر آن قابل تایید و خواست جامعه نباشد.  مانند : انحرافات اجتماعی، مسایل اجتماعی، فقر ، رشوت ، فساد اداری  و  .....

 فرهنگ آرمانی

به فرهنگی گفته می شود که در مورد خواست جامعه است و برای جامعه جنبه آرمانی دارد هرچند که بصورت بالفعل در جامعه وجود نداشته باشد.  مانند: صلح ، برابری، رفاه، عدالت، و امثال آن .....

 خرده فرهنگ

به مجموعه های فرهنگی گفته میشود که در عین حال که با فرهنگ مرجع و اصلی در ارتباط است دارای یک سری اوصاف و ویژگیهای متمایزی هم باشد یا ارزش  و هنجارهای خاص خود را داشته باشد. جوامع انسانی از حیث تعداد خرده فرهنگ ها با یکدیگر فرق میکنند یعنی در برخی از جوامع به تناسب شرایط تاریخی و تمدنی آنها تعداد خرده فرهنگ ها نیز زیاد است اما در پاره ای از جوامع دیگر تعداد خرده فرهنگ ها ممکن اس کم باشد.

با این وجود شناخته شده ترین انواع خرده فرهنگ ها عبارتند از:

1-     خرده فرهنگ مذهبی

2-     خرده فرهنگ زبانی

3-     خرده فرهنگ قومی و نژادی

4-     خرده فرهنگ موقعیتی ( مانند اشراف ، طبقات بالا و متوسط)

5-     خرده فرهنگ فرهنگی ( مثل شهر و دهات ) در داخل فرهنگ ملی

 نکته : بعضی وقت ها خرده فرهنگ ها معنای مثبت ندارند مثل معتادین، جنایتکاران ( هر انسان به تنهایی یک جزیره است) دردهای خاص خود را دارند ، ارزوهای خاص خود را دارند، تلقی خاصی از سیاست و حکومت دارند.

 قوم مداری

کارکردها : مثبت / منفی

 انسان ها مدام در حال داوری هستند. پایه داوری ارزش هایی است که جهان را برای ما دو قطب میکند  خوب/ بد.

در این قضاوت دو چیز مهم است. اگر فرهنگ گروه قومی خود را برتر از دیگران و مسلط بر دیگری بدانید ( ما / آنها – خود / دیگری ) دچار قوم مداری شده اید.

هر جامعه یک دیگری دارد و بدون این غیریت زندگی کرده نمی توان، اما مهم این است که آن غیر  بیرون از جامعه باشد و اگر در درون جامعه بود فاجعه بار است و در افغانستان این غیریت در داخل جامعه است.

هر وقت دیگران را با ارزش های خود مقایسه کنید برای شما عجیب و تمسخر آمیز خواهد بود.

مهمترین کارکرد مثبت قوم مداری به ایجاد همبستگی اجتماعی کمک می کند خصوصا در شرایط بحران سبب دفاع از فرهنگ میشود. ( این باور باید وجود داشته باشد که بهترین فرهنگ فرهنگ ما است)

 قوم مداری یعنی برتر دانستن خود بر فرهنگ دیگران. یا قوم مداری یعنی داوری کردن و قضاوت کردن در مورد دیگران برمبنای ارزش های فرهنگ خودی.

 اصلی ترین کارکرد مثبت قوم مداری ایجاد همبستگی اجتماعی خصوصا در شرایط بحران است ( زمانیکه فرهنگ مورد تهدید قرار میگیرد)  و در مقابل اصلی ترین کارکرد منفی آن جلوگیری از تغییرات فرهنگی است. قوم مداری در برابر تغیرات فرهنگی مقاومت میکند. ( در اینجا منظور از قوم مفهوم فرهنگی است نه نژادی و میتواند شامل مذهب و دیگر ارزش ها هم شود.

 نهاد اجتماعی

جامعه بر اساس نیاز تشکیل شده و جامعه چگونه نیاز های افراد را تامین میکند؟ و جامعه برای تامین نیاز نهاد ها را میسازد و اگر نیاز ها تامین نمیشود نهاد های جامعه دچار مشکل است.

نیاز ها : 1- نیاز های اولیه که بدون تامین آنها ادامه زندگی نا ممکن است.

1-     نیاز های ثانویه : نیاز هایی اند که بعد از تامین شدن نیاز های اولیه بوجود می آید.

 نهاد های اجتماعی به مجموعه ای الگوهای ثابت و پایداری از ارزش ها ( خوب / بد )، هنجارها ( باید/ نباید)، نقش ها ، و پایگاهها که به هدف تامین یک نیاز اساسی شکل گرفته باشند نهاد اجتماعی گفته میشود.

 جلسه: دهم                                                                                     تاریخ: 23/3/

                                             نهاد های اجتماعی

برای درک نهاد اجتماعی لازم است در ابتدا در باره نیاز های اجتماعی توضیح داده شود

الف: نیاز های اولیه: نیازهایی اند که ادامه زندگی بدون آنها ناممکن است.

ب : نیاز های ثانویه یا درجه دوم: نیازهایی اند که بعد از تامین شدن نیازهای اولیه بوجود می آید.

 نهاد اجتماعی

مجموعه ای از الگوهای ثابت و پایداری است ( ارزش ها ، هنجارها، نقش ها و پایگاهها) که به منظور تامین یک نیاز اساسی شکل گرفته باشند، نهاد اجتماعی گفته میشود.

 انواع نهاد ها

الف- نهادهای اولیه : نهاد هایی اند که به منظور تامین نیاز های اولیه و اساسی بوجود آمده اند.

 ویژگیهای نهاد های اولیه

1-     نهاد های اولیه عمومیت دارند یعنی پدیده جهان شمول هستند و در هر جوامع یافت میشوند.

2-     نهاد های اولیه تاریخ طولانی دارند یعنی از ابتدا و ظهور شکل گیری جوامع بشری بوجود آمده اند.

3-     نهاد های اولیه واقعیت های فرا فردی اند یعنی وجود آنها به افراد وابسته نیست بلکه مقدم به افراد است.

4-     تغیرات باز در نهاد های اولیه بسیار به آرامی و تدریجی صورت میگیرد.

 انواع نهاد اولیه

1-     نهاد خانواده

2-     نهاد سیاست

 نهاد خانواده

مهمترین و اساسی ترین نیاز را که نهاد خانواده تامین می نماید استمرار نسل و بقای فیزیکی جامعه است.

 کارکردهای اختصاصی

1-     خانواده مهمترین منبع برای ایجاد ارزش و هنجارها برای روابط جنسی در جامعه است.

2-     خانواده بوجود آورنده نظم وراثتی است. نظم برآینده فرد است. موقعیت ها و پایگاههای اجتماعی تعیین کننده است.

3-     خانواده مهمترین کانون حمایت مالی ( اقتصادی ) از اعضای شان است. پس خانواده یک مرکز تولید اقتصادی است.

4-     خانواده مهمترین کانون حمایت از آن دسته از اعضای خانواده است که بدون حمایت نمی توانند زندگی کنند مانند اطفال ، بیماران، سالخوردگان و از  کارافتادگان.

5-     خانواه یک مرکز حمایت احساسی و عاطفی است.

 نهاد سیاست

اساسی ترین نیازی را که تامین می نماید نهاد سیاست است از طریق موارد زیر:

1-     تعریف و وضع قوانین و مقررات به منظور تنظیم روابط و مقررات اجتماعی

2-     اجرا و نظارت بر اجرای قوانین

3-     دفاع از جامعه در برابر حملات خارجی ( دفاع از مرزها)

4-     حل وفصل منازعات اجتماعی و فرقه ای

5-     تامین حد اقل ها از رفاه اجتماعی – حد اقل معیشت ( مسکن ، عذا ، لباس )

 نهاد اقتصادی

اساسی ترین نیازی را که نهاد اقتصادی تامین میکند معیشت است ( غذ، لباس و مسکن) مهمترین اقداماتی را که نهاد اقتصادی به منظور تامین معیشت باید انجام دهد عبارتند از:

1-     تولید کارها و خدمات مورد نیاز جامعه

2-     توزیع کارها و  خدمات تولید شده ، شبکه های حمل ونقل، شبکه های توزیع و  .....

3-     تولید و توزیع ابزارهای تولید اقتصادی مانند: ابزار آلات صنعتی و ...

 نهاد تربیت ( مهارت زندگی اجتماعی)

نهاد تربیتی نهادی است که افراد را برای زندگی اجتماعی آماده می سازد. به بیان دیگر نهاد تربیتی تامین کننده نیاز به مهارت است. انسانها برای زندگی در یک جامعه نیازمند مهارت های مختلف اند که توسط نهاد تربیتی تامین می شود.

 کارکردهای اختصاصی

نهاد تربیت افراد را برای احراز نقش های حساس و مهم اجتماعی آماده میسازد. به بیان دیگر هر جامعه باید نظامی از تعریف و واگذاری نقش ها را ایجاد نماید، نهاد تربیتی عهده دار تعریف نقش ها و آماده کردن افراد به اجرای نقش است:

1-     نهاد تربیتی وسیله است که میان گذشته ، حال و آینده ارتباط ایجاد می کند

2-     نهاد تربیتی یکی از عوامل جامعه پذیری است

3-     نهاد تربیتی روابط اجتماعی را آسانتر می سازد

 نهاد دین

اساسی ترین نیاز را که نهاد دین تامین میکند "معنی زندگی" است

 کارکرد های اختصاصی

1-     نهاد دین دیدگاه و تصاویر در باره انسان، جهان، جامعه و تاریخ را برای ما فراهم میسازد

2-     دین یکی از عوامل هم بستگی اجتماعی است. دین هم باعث ایجاد همبستگی است و هم آنرا تقویت میکند.

3-     دین منبعی برای ارزش های اخلاقی و اجتماعی است

4-     تعریف هدف و غایت برای زندگی

 جلسه: یازدهم                                                                                تاریخ : 6/4/

ب: نهاد های ثانویه

 توضیح: برای درک بهتر مطلب لازم است ابتدا اصل تفکیک و تمایز را توضیح دهیم

اصل: چیزی که ثابت است

 فرایند تفکیک و تمایز

تشریح با مثال: نهادی بنام خانواده ( همانطور که قبلا گفته شد) وظیفه نگهداری از کودکان و سالمندان را به عهده دارد. اما در جوامع غربی این وظایف تفکیک شده وبه نهاد های دیگری مثل کودکستان و آسایشگاه ( خانه سالمندان) واگذار شده است. این نهاد های دیگر نهاد های ثانویه هستند.

مثال دیگر: در قدیم نهادی وجود داشت بنام سلطنت که تمام امورات سیاست و حکومت را عهده دار بود. بعد ها نهاد های دیگری بنام قوه اجرائیه، قوه قضائیه و قوه مقننه بخشی هایی از امور مربوط به نهاد سلطنت را به عهده گرفتند که نهاد های ثانویه سیاست می باشند. و تنها خود قوه مجریه به چندین نهاد دیگر بنام وزارت خانه ها تفکیک شده و هر وزارت نیز به ریاست های دیگری.  این تفکیک ها بدلیل تخصصی شدن نقش ها صورت گرفته است.

چرا اصل تفکیک و تمایز وجود دارد؟

بدلیل تکامل اجتماعی ( پیشرفت، ترقی و توسعه ) و از یک نظر تکامل اجتماعی عبارت است از فرایند تفکیک و تمایز ساختارها نهادها.

نهاد های ثانویه فرایند تفکیک و تمایز است و جامعه مدرن بیشترین تفکیک و تمایز را داراست.

 نهادهای ثانویه

نهاد هایی اند که به منظور تامین نیاز های ثانویه به وجود آمده اند. ظهور و برآمدن نهاد های ثانویه تابع از تکامل و پیشرفت جامعه است. به بیان دیگر شکل گیری نهادهای ثانویه با فرایند تفکیک و تمایز در ارتباط است. فرایند تفکیک و تمایز نشان دهنده مسیر جامعه از سادگی به پیچیدگی است که در طی آن بخشی از وظایف و کارکردهای نهادهای اولیه تفکیک و به نهادهای ثانویه واگذار میشود. بنابراین تعدد وتکثر نهادهای ثانویه با درجه پیشرفت جوامع مرتبط است.

 کنترل اجتماعی

-          تعریف کنترل اجتماعی

-          ضرورت کنترل اجتماعی

-          انواع کنترل اجتماعی

-          --------------------

-          ارزش و هنجار

 توضیح: اصلی وجود دارد که رفتار انسانها در همه جوامع انسانی قابل پیش بینی است ( اصل قابل پیش بینی بودن رفتار) یعنی در هر وضعیتی ما میتوانیم رفتار افراد را پیش بینی کنیم و هیچ رفتاری غیر قابل پیش بینی نیست.

چرا قابل پیش بینی است؟

چون رفتار انسانها در چارچوب قواعد و مقررات رفتاری صورت میگیرد و انتظار داریم که دیگران مطابق آن رفتار خواهند کرد. ما در واقع چارچوب های رفتاری را میدانیم و انتظار داریم که دیگران هم مطابق آن رفتار میکنند. اما در کنار آن انحرافات هم وجود دارد.

انحراف : رفتارهای خارج از قواعد پذیرفته شده اجتماعی ( مصوب)

کنترل اجتماعی یعنی : جلو گیری از انحرافات در رفتار های اجتماعی و برگرداندن آنها داخل چارچوب قواعد رفتاری.

 تعریف کنترل اجتماعی

به مجموعه ساز و کارها و ابزارهایی که جامعه برای جلوگیری از رفتارهای انحرافی و بسط سلطه جامعه بر فرد مورد استفاده قرار میدهد کنترل اجتماعی گفته میشود. به بیان دیگر کنترل اجتماعی تدابیری است که به منظور دفاع و صیانت از قواعد ، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی اتخاذ میگردد.

 ضرورت کنتر اجتماعی

در همه جوامع بشری رفتارهای انحرافی امری شناخته شده و متداول است. بنابراین به منظور جلوگیری از اینگونه رفتارها ضرورت به ساز و کارهای کنترلی وجود دارد تاسطح رفتارهای انحرافی را کاهش دهد.

 دلیل وجود انحرافات: 1- قابل آموزش و یادگیری است 2- تناسب نیاز و ابزار وجود نداشته باشد ( مثل اینکه پولدار شدن یک ضرورت شود اما کار وجود نداشته باشد.

  انواع کنترل اجتماعی

الف: کنترل اجتماعی رسمی: نظام های کنترل اجتماعی است که به صورت رسمی کارویژه آنها کنترل و نظارت است (مثل : پلیس، ارتش، زندان ها، نهادهای حقوقی و قضایی) و امری بیرونی است.

ب : کنترل اجتماعی غیر رسمی: نظام کنترلی است که کارکرد اختصاصی آنها تنها کنتر اجتماعی نیست. کنترل اجتماعی غیر رسمی امری درونی و ذهنی است. ( مانند: ارزش ها، هنجارها، سنت ها ، آداب و رسوم اجتماعی = وجدان اخلاقی)

 مثال: دزدی نکردن  _ بخاطر ترس از پلیس ( بیرونی)

                          _ بخاطر شرافت یا فضیلت اخلاقی (درونی)   

اگر زندان ها پر بود کنترل اجتماعی غیر رسمی ضعیف شده و سرمایه های عظیم انسانی صرف کنترل های رسمی میشود ( مثال اردوی پاکستان با مصرف 80% بودجه ملی ) در حالیکه کنترل های غیر رسمی کم هزینه و مؤثر است و اهمیت بیشتری دارد.

 ارزش ها

-         تعارف

-         متعلق ارزش ها

 تعریف

1-     ارزش ها عبارتند از کلی ترین و انتزاعی ترین آرمانها و کمال مطلوب های یک جامعه

2-     ارزش ها عبارت از مجموعه ای از آرمانهایی که در هر جامعه ای معیارهای داوری و قضاوت در باب رفتارها ، اشیا، امور و پدیده ها را فراهم میکند.

 ارزش ها معیار هایی اند که جهان را به دو قلمرو خوب و بد تقسیم میکنند.

 ویژگیهای کلی

1-     ارزش های اجتماعی مفاهیم انتزاعی و مجرد هستند. بنابراین در خارج از ظرف ذهن ما وجود ندارند. البته ارزش های اجتماعی تجلیات عینی و بیرونی دارند.

2-     ارزش های اجتماعی مفهوم اضافی هستند ( اضافه به معنای نسبت ) یعنی ارزش اجتماعی نسبت میان دو یا چند چیز را بیان می کند.

 متعلق ارزش ها

ارزش های اجتماعی به چه چیزی تعلق میگیرد؟

جواب کلی: به طور کلی ارزش های اجتماعی به همه چیزهایی تعلق میگیرد که نیاز های ما را بر آورده سازد

جواب تفصیلی

1-     ارزش به مجموعه ای از مفاهیم ، عقاید و باورها تعلق میگیرد. یعنی در هر جامعه ای همیشه مفاهیم، عقاید و باورهایی وجود دارد که دارای ارزش هستند و جامعه برای حفظ آنها حاضربه هر نوع ایثار و هزینه است. مفاهمی مانند عدالت، آزادی ، صلح .....

2-     احساسات و عواطف.  در هر جامعه ای همیشه برخی از انواع احساسات و عواطف دارای ارزش (ارزشمند) هستند. مانند وطن دوستی ، نوع دوستی و ....

3-     اشیا ، مانند : مساجد، اماکن مقدس، نشان های ملی، بناهای تاریخی، پرچم و .....

4-     رفتارها. بسیاری از رفتار ها در جوامع بشری ارزشمند به حساب می آیند. به همین دلیل این نوع رفتارها در جامعه مورد حمایت و تشویق قرار میگیرد. مانند ایثار، از خود گذشتگی، سخاوت و ...

5-     پدیده های طبیعی. مانند باران ، منظره های طبیعی و ....

6-     اشخاص و چهره هایی که برای یک جامعه الگو هستند.

7-     نقش ها و پایگاههای اجتماعی. بسیاری از نقش ها و پایگاهها در بعضی از جوامع دارای ارزش هستند. مانند مادر بودن ، عالم، معلم ، نظامی ها و ....

جلسه: دوازدهم                                                                                             تاریخ: 13/4/

ارزش های اجتماعی

-          منابع ارزش ها

-          کارکردهای نظام ارزشی

 توضیح: برای درک بهتر موضوع لازمست تقسیمات عقل را بدانیم :

1-     عقل نظری : یعنی حکمت نظری که موضوع مطالعاتی آن انتزاعی و مجرد است مانند فلسفه اولی ، خداشناسی و ریاضیات.

2-     عقل عملی : عقلی است که موضوع آن امور و مسایلی است که جنبه عملی دارد مانند اخلاق و سیاست.

 منابع ارزش ها

1-     عقل عملی یکی از مهمترین منابع تولید ارزشهای اجتماعی در جامعه عقل عملی است. عقل عملی برای مثال کسانی را که رفتار عادلانه انجام دهند مورد ستایش قرار میدهند و برعکس.

2-     دین: دین و مذهب در هر جامعه ای یکی از اساسی ترین منابع ارزشهای اجتماعی است. دین هم در تاسیس ارزش ها نقش دارد و هم اینکه ارزش های دیگر را تایید میکند.

3-     علوم تجربی: بسیاری از ارزشهای اجتماعی ریشه در علوم تجربی دارند. برای مثال علوم تجربی به انسانها می آموزد که چه چیزهایی خصوصا در طبیعت برای انسانها خوب است. مثال دوا  و مسواک.

4-     تجربه های انسانی: تجربه های انسانی در جوامع مختلف یکی از منابع و خواستگاههای ارزش های اجتماعی است. برای مثال انسانها بعد از آزمون و خطاهای بسیار و در دوره های مختلف تاریخی به این نتیجه رسیده اند که دمکراسی یکی از مناسبترین و عقلانی ترین ابزارها برای توزیع قدرت است. بنابراین دمکراسی یک ارزش است. ارزشی که ریشه در تجربه های انسانی دارد.

نوت: دین منبع انحصاری ارزش های اجتماعی نیست و ملازمه ای بین دین و ارزش های اجتماعی  وجود ندارد.

 کارکردهای نظام ارزشی

1-     ارزش های اجتماعی مهمترین ابزار برای معنی دار ساختن زندگی اجتماعی است. به این معنی که انسانها موجوداتی هستند که در زندگی اجتماعی و فردی شان غایات و اهداف ارزشی دارند. بنابراین میتوان گفت که ارزش ها یکی از وجوه تمایز انسان از حیوان است. زیرا انسان ها موجوداتی اند که معنادار زندگی میکنند. ( وقتی ارزش ها در یک جامعه ضعیف و کمرنگ میشود مرزها بین انسانیت و حیوانیت از بین می رود و فاصله بین انسانها و حیوانات کمتر میشود. هرمقدار ارزش ها قوی ترشد فاصله انسانیت و حیوانیت بیشتر میشود "مثال عدالت و ظلم").

2-     ارزش های اجتماعی مبنایی برای هنجارهای اجتماعی فراهم میکند. یا ارزش های اجتماعی منبع هنجارهای اجتماعی است. ( هیچ جامعه ای وجود ندارد که در آن رفتارها و مناسبات اجتماعی از طریق قواعد و دستورالعمل های رفتاری تنظیم نشده باشد. از آنجائیکه ارزش های اجتماعی امور انتزاعی و ذهنی هستند وجود عینی ندارند و برای اینکه وجود عینی پیدا کنند باید به هنجار تبدیل شوند. در نتیجه هنجارهای اجتماعی تجلی عینی ارزش های اجتماعی است و هیچ هنجاری بدون ارزش بوجود نمی آید). هنجار ها به صورت التزامی دلالت میکند بر وجود ارزش های اجتماعی ( مثل ملازمه دود و آتش). (مثل:    ارزش : جان آدمی محترم است    و  هنجار: نباید مرتکب قتل شد – باید به جان دیگران احترام قایل بود  که هردو هنجار جزو قواعد رفتاری هستند)

3-     ارزش های اجتماعی ملاکهایی را برای داوری در باب اشیاء، پدیدارها، رفتارها و امثال آن فراهم میسازد. ارزش های اجتماعی در واقعیت امر ابزارهای قضاوت و داوری هستند که بدون آنها امکان داوری وجود ندارد. ( پدیدارها  یا 1- طبیعی هستند مثل : زلزله ، سیل، ابر، باران و ... یا   2- اجتماعی هستند مثل : بی کاری، جنگ، رفاه، همبستگی، صلح و ...) در داوری ترجیح عقلانی بر انتخاب خوب است و اگر ارزش ها کمرنگ و دچار مشکل شد و اعتبار و اهمیتش کم شد انسانها نمی توانند بفهمند چه چیز خوب است و چه چیز بد است.

4-     ارزش های اجتماعی باعث ایجاد و تقویت همبستگی اجتماعی میشود. یک اصل وجود دارد که : هرچه در یک جامعه ارزش های مشترک بیشتر باشد همبستگی اجتماعی قوی تر است و بر عکس. قوی بودن ارزش های اجتماعی باعث می شود تضادهای کمتری وجود داشته باشد و بالعکس. آنچه درافغانستان فعلا ضرورت داریم ارزش های مشترک است واین ارزش ها را چگونه و از کجا ایجاد کنیم؟

5-     ارزش های اجتماعی یکی از ابزار های مهم کنترل اجتماعی است.

6-     ارزش های اجتماعی نابرابری های اجتماعی را توجیه میکند یا قابل پذیرش می سازد. نابرابری هاییکه در پایگاهها بوجو آمده بود توسط نهاد های اجتماعی نهادینه ( پایدار و دایمی) میگردد و درنهایت نابرابری توسط فرهنگ ( ارزش ها) مشروعیت پیدا میکند. یعنی قابل پذیرش ( توجیه ) میگردد.

توضیح نابرابری

لازم است برای فهم بهتر نابرابری سه چیز را بدانیم : 1- توجیه چیست؟    2- نابرابری اجتماعی چیست؟   

3-     چکونه نابرابری توجیه میگردد؟

توجیه چیست؟

علت : ماهیت هستی شناختی دارد. یعنی به وجود چیزها مربوط می شود. علت هر چیزی بوجود آورنده آن چیز است. مثلا بیکاری علت یا بوجود آورنده فقر است. یعنی وجود معلول وابسته به وجود علت است. وعلت شیء بیرون از خود شیء است.   X ← Y

دلیل: دلیل هر چیز در درون آن چیز قرار دارد. به بیان دیگر دلیل ماهیت معرفت شناختی دارد. به این معنی که دلیل یک موضوع را قابل پذیرش میسازد نه آنکه آنرا بوجود بیاورد. دلیل آوردن یعنی توجیه کردن، یعنی قابل پذیرش ساختن ( یعنی ارزش های اجتماعی کاری میکند که ما نابرابری های اجتماعی را بپذیریم).

نابرابری چیست؟

نابرابری اجتماعی عبارت است از وضعیتیکه در آن سهم و بهره مندی افراد و گروههای اجتماعی از منابع کمیاب (قدرت، ثروت، دانایی و منزلت) متفاوت باشد.

افراد مثل:      نانوا      معلم           چوپان         وزیر

گروهها مثل:   مذهبی     قومی         نژادی

نابرابری چگونه بوجود می آید؟

نابرابری پدیده ساختاری است . یعنی در ساختارهای اجتماعی بوجود می آید. به این معنی که نابرابری در پایگاهها و نقش های اجتماعی ایجاد میشود. زیرا پایگاهها چینش سلسله مراتبی دارند. بنابراین پاداشهای مادی و معنوییی که به پایگاهها تعلق میگیرد نابرابر است.

مثال پایگاهها و نقش ها:                رییس                       مدیر                      دهقان           دانشجو

پاداشهای مادی ومعنوی هریک: 200000+ احترام زیاد     20000+ احترام        2000+0    0+احترام

ساختار: به روابط بین نقش ها ، پایگاهها و نهاد های اجتماعی گفته میشود.

نابرابری پدیده ساختاری است یعنی اینکه اصلی وجود دارد که میگوید: در هرجامعه ای پایگاهها ار حیث اهمیت متفاوت اند و پایگاههای متفاوت مساوی است با پاداش های متفاوت ( مادی و معنوی) که نتیجه آن میشود بوجود آمدن نابرابری ها.