آموزش حقوق بشر برای NGOs
حقوق بشر برای NGOs
این مقاله برخی از مسائلی را که NGO ها به طور مستقل و با نمایندگی های دولتی حین درگیریهای فزاینده با فعالیت های آموزشی متعدد دارند را مورد بررسی قرار می دهد که شامل تهیۀ مطالب آموزشی، شرکت در آموزش دبیران، کار گروهی با موسسات همکار، تضمین مساعدتهای فنی و شرکت در امر مهم ارزیابی آموزشی می باشد. لذا این فعالیت ها در تحلیل ذیل شاخه های عملکردی تقویت و گسترش همکاری، برنامه ریزی، پایه گذاری و ارزیابی جمع بندی شده است که پس از پرداختن به موارد مذکور، به بررسی موضوع به صورت تطبیقی در ایران و توانمندسازی NGO های حقوق بشر در ایران خواهیم پرداخت.
=============
سعید باقری
کارشناس ارشد حقوق بشر، دانشگاه علامه طباطبائی
مقدمه
آموزش حقوق بشر بدون شک در ایجاد فرهنگ جهانی حقوق بشر نقش اساسی و تعیین کننده ای دارد بدین ترتیب در میان فعالیت های سازمان ملل در جهت ترویج و حمایت از حقوق بشر آموزش دارای اهمیت زیادی است[1] از سال 1945 زمانی که منشور ملل متحد اعلام نمود که یکی از اهدافش همکاری در پیشبرد حمایت و احترام به حقوق و آزادیهای بنیادین بشر است، تاکنون بسیاری از ابزارهای قانونی جهانی ومنطقه ای حمایت خود را از آموزش حقوق بشر اعلام نموده اند با وجود حمایتها و تعهدات بین المللی هدف از آموزش حقوق بشر که شامل آموزش حقوق بشر مردم به آنهاست، تازه شروع شده است و هنوز بطور گسترده تحقق نیافته است.
در این مقوله قابل توجه است که آموزش در حقوق بشر متفاوت است از آموزش برای حقوق بشر. آموزش در حقوق بشر عبارت است از انتقال دانش شناخت نگر به فرد به گونه ای که او می داند که حقوق او چیست و بهره مندی او از این حقوق به چه شکل است. اما آموزش برای حقوق بشر مربوط است به درک و اعتقاد به اصول کرامت انسانی، تساوی و تعهد به احترام و حمایت از حقوق همۀ انسان ها. در واقع آموزش برای حقوق عبارت است از چگونگی عمل کردن به تئوریها و آنچه که می دانیم.[2]
در این راستا سازمانهای غیر دولتی (NGOs) نیز هم به طور مستقل و هم به عنوان سرعت دهنده های عملکرد دولتها شروع به اقدامات اولیه در آموزش حقوق بشر نموده اند. انتظار می رود NGO ها کارهای آموزشی خود را افزایش دهند.
این مقاله برخی از مسائلی را که NGO ها به طور مستقل و با نمایندگی های دولتی حین درگیریهای فزاینده با فعالیت های آموزشی متعدد دارند را مورد بررسی قرار می دهد که شامل تهیۀ مطالب آموزشی، شرکت در آموزش دبیران، کار گروهی با موسسات همکار، تضمین مساعدتهای فنی و شرکت در امر مهم ارزیابی آموزشی می باشد. لذا این فعالیت ها در تحلیل ذیل شاخه های عملکردی تقویت و گسترش همکاری، برنامه ریزی، پایه گذاری و ارزیابی جمع بندی شده است که پس از پرداختن به موارد مذکور، به بررسی موضوع به صورت تطبیقی در ایران و توانمندسازی NGO های حقوق بشر در ایران خواهیم پرداخت.
مبحث اول: تقویت و گسترش همکاری ها
در آموزش حقوق بشر باید آموزش رسمی و غیر قائل به تفکیک شد. آموزش رسمی، آموزشی است که در مدارس، دبیرستانها و دانشگاه ها در چارچوب برنامه های درسی صورت می گیرد، اما آموزش غیر رسمی، آموزشی است که خارج از این حوزه ها انجام گرفته و به کلیه فعالیت های بخش عمومی و خصوصی تسری پیدا می کند و موجب عمومیت یافتن حساسيت نسبت به رعایت حقوق بشر از طریق مشارکت نهادهای عمومی دولتی و غیردولتی می گردد.
NGO های حقوق بشری بیشترین خدمات را در زمینه آموزش غیر رسمی نشان داده اند. اما نمونه دست یافته های NGOها در بهبود آموزش رسمی، معمولی و غیر رسمی حقوق بشر فراوان است. آموزش معمولی یعنی هر فعالیت سازمان یافته و سیستماتیک که خارج از سیستم رسمی انجام می شود تا انواع مشخصی از یادگیری در اختیار زیر گروه های خاصی از جمعیت مثل بزگسالان و نیز کودکان گذاشته شود. NGO ها از چنان اهمیتی برخوردارند که یونسکو تصمیم گرفت که ارتباط خود را با NGO ها در زمینه آموزش حقوق بشر قوت بخشد. در برخی از کشورها مراقب این هستند که آموزش رسمی و معمولی به گونه ای مشخص احترام به حقوق بشر را بهبود بخشد. مثلاً در سوئد ـ هلند و فیلیپین. اما حتی در مورد کشورهای روشنفکری که علاقمند به تأسیس HRE هستند، زمانیکه سازمانهای اداری خود را تحت فشار برای سرمایه گذاری کسب مهارت ها و تجربه ها می بینند، گاهاً به امید کمک های خارجی می نشینند. بدین ترتیب شکل تعامل و همکاری بالقوه میان NGOهای حقوق بشری و مقامات آموزشی واضح تر شده است با وجود این NGOها نشان داده اند که می توانند در شرایط گوناگون و به طرق بسیاری کمک کنند. در سال 1978 سازمان یونسکو همایشی بین المللی در مورد آموزش حقوق بشر در وین برگزار کرد. یونسکو رهنمودهای زیادی در مورد محتوای مناسب آموزش حقوق بشر ارائه نمود و فرضیه های گسترده ای را منعکس کرد تا مقامات دولتی چنان برنامه هایی را به مورد اجرا بگذارند که در اینجا در مورد NGO ها بحث کمتری شد.
در جلسات سالهای اخیر تضاد واضحی مشخص است. برای مثال در یک کنفرانس جهانی در 1990 در مورد آموزش برای همه افراد در شهر جومتیان تایلند، اعلامیه ای بالغ بر 10 ماده تصویب شد. ماده 7 دعوت به «دیدی باز» به ماهیت مسأله دارد که باید مشارکت های تقویت شده توسط دولتها با NGOها جهت کمک به برنامه ریزی، تأسیس و ارزیابی برنامه های آموزش تأکید شود چنین مشارکتهای جدیدی باید صاحبان قدرت در آموزش را با گروه های بخش خصوصی شامل NGOها متحد کند. کنفرانس مذکور همچنین در مورد محدودیتهای پیش روی آموزگاران در برخورداری از نیازهای اولیه آموزش اظهار تأسف نمود. لذا در برخورد با این مشکلات جدی، کنفرانس جومتیان اعلام نمود که آموزش دهنده ها باید به منابع جدید حمایتی دسترسي داشته باشند. با توجه به نیازهای عمده ای که به تقویت همکاریها با NGOها وجود دارد. بنابراین تحت این موارد معیار مقاله حاضر نمونه هایی از NGO هاست که در همکاری واقعی معرفی می شوند و تلاشهای مرتبط با چنین تعهداتی را مورد بررسی قرار می دهد.
قابل ذكر است كه فعالیتهای NGOها در زمینه آموزش حقوق بشر در زمینه های مختلفی صورت می گیرد از جمله: در زمینه زنان، کودکان، مشارکت های سیاسی، حقوق سندیکایی، حقوق محیط زیست و… که به تفصیل بدان ها اشاره خواهد شد.
مبحث دوم: برنامه ریزی آموزش
آموزش دهندگان حرفه ای که نگران پیشبرد اهداف آموزشی و نوآوری مداوم هستند تأکید می کنند که گام اول در برنامه ریزی آموزش حقوق بشر نیازمند تنظیم ابزارها و نتایج است آموزش دهندگان باید اهدافی که هر پروژه ای باید به دنبال آن باشد را مشخص کنند. در واقع در آموزش ابزار، اهدافِ برنامه ها و فعالیتها بسیار با اهمیت تر از فراهم نمودن مطالب خام است و نمونه هایی از چنین مطالب خاصی در اعلامیه حقوق بشر است که ممکن است بدون توجیه بوده و به نظر خوانندگان مبهم باشد. بنابراین تنها مأموریت های پلیسی UDHR که عفو بین الملل توصیه می کند، بدون دستورالعمل برنامه ریزی شده، عملی بی معناست. تلاش برای استفاده از این مطالب بنیادین جهت تعریف گروهِ مورد هدف برای آموزش، مشخص نمودن هدفی است که برای آموزش آنها در نظر گرفته شده است و جهت ارائه مطلب در محیطِ هدف، انتخاب شده است. گروه های مورد هدفِ متفاوت (از جمله زنان، دانشجویان حقوق، پلیس، کودکان بی سواد خیابانی) نیازمند برنامه های متفاوت هستند گروه های مرتبط با HREنیز ممکن است به دنبال اهداف متفاوتی باشند از جمله: تغییر رفتار ـ شفاف سازی ارزش ها ـ مهارت های یادگیری در مطالب حقوقی ـ دولتها و جوامع و پیشبرد اتحاد میان افراد.
یک نمونه از برنامه ریزی آموزشی، پروژه ای است که در اسرائیل برای آموزش دانش آموزان عرب و یهودی طراحی شده است. به گفتۀ طراحان این پروژه قوانین بازی، یک برنامۀ درسیِ از پایین به بالاست. این عبارت توجه ما را به این حقیقت جلب می کند که از ابتدای کار، پیشبرد پروژه همراه با مشارکت کاملِ تعداد برابری از آموزگاران عرب و یهود بود. هدف گروه بیست نفرۀ آموزش دهندگان همکاری در پیشبرد برنامه های درسی بود که درک دمکراتیک اصول را تحت الشعاع قرار دهد که هم شامل اصل اکثریت و هم حقوق اقلیت باشد. وجه برنامه ریزی این پروژه یک سال بحث و مبادله به همراه کارگاه های فشرده ای را در برداشت که از NGO های حقوق بشر عرب و یهود مطالب را استخراج می نمودند.
قوانین بازی باید حالت تساهل، احترام متقابل و آزادی فردی را هم ایجاد و هم اعمال می نمود. اما ابتدائاً این پروژه یک برنامۀ آموزشی جهت تأکید بر دیدگاهی تفهیمی است که هدفش کمک به دانش آموزان در تشخیص یافته های تجربی از قضاوت های ارزشی مدارک شهود عینی از گفته ها و شنیده ها و مباحث منطقی از احساسات بود.
آموزگاران برنامه ریزی کننده ابراز امید کردند که یک برنامه ریزی آموزشی ریشه ای که توسط همان آموزگاران معرفی شده و گسترش یافته بود، ممکن است علاقۀ کافی و حس همکاری را تضمین کند که شدیداً جهت غلبه بر رفتارهای منفی و مقاومت در مقابل تغییر مورد نیاز هستند.
مبحث سوم: پایه گذاری
برخلاف ماهیت مقدماتیِ برنامه ریزی، پایه گذری شامل به اجرا گذاشتن طرحی از طریق برنامه های سازماندهی شده و سیستماتیکِ نشر، پرورش، مدیریت، تقسیم منابع و ایجاد شبکه می باشد. توضیحات این فعالیتها همراه با اندیشه ای است که توجه خاصی به مشارکت NGO ها در پایه گذاری آموزش حقوق بشر دارد.
در دهۀ 1990 عفو بین الملل از مرحلۀ برنامه ریزی به بنیان گذاری آموزش حقوق بشر برای جوانان هند، فیلیپین، نیجریه، سنگال، تانزانیا، برزیل، شیلی و دیگر کشورها رسیده است.[3] در این کشورها پروژه ها با هدفِ مورد خطاب قرار دادن بخش های فقیرتر و نیازمندتر جامعه شکل گرفتند. نشر مطالب مناسب آموزش اولویت برنامه ای مراکز منطقه ای است که گشایش یافته اند یا در سالهای آینده افتتاح خواهند شد. چنین مراکزی در دسترس هر کس که مایل به استفاده از آنهاست قرار دارد. این مراکز مطالب ارزشمندی مثل فیلم ها، کتابچه ها، بسته های اطلاعاتی و راهنمای آموزگاران و نیز خدمات مشاوره ای ارائه خواهند داد این مراکز همچنین ترجمۀ مطالب را به زبانهای جدید تنظیم خواهند کرد و معاوضۀ تجربیات و دیدگاه ها را تقویت خواهند کرد.
هدف از آموزش حقوق بشر تعلیم مهارت ها، ارائه اطلاعات علمی و شکل دادن به رفتارهایی است که باعث پیشبرد فرهنگ همگانی حقوق بشر می شود بطوریکه در کنفرانس 1993 وین آموزش حقوق بشر و تعلیم و آگاهی دادن عمومی در این زمینه برای تقویت تفاهم مشترک و بردباری و صلح بین جوامع ضروری دانسته شد.[4] لذا دهۀ آموزش حقوق بشر (1995-2005) به دنبال تشویق آموزش دهندگان و گروه های اجتماعی برانگیزه به کار گروهی در سطح جهانی است تا از این طریق به هدف مذکور در کنفرانس وین دست یابیم.
کمیتۀ سازماندهی دهۀ آموزش حقوق بشر یک ادارۀ مرکزی در نیویورک دارد که هدفِ حمایت از افزایش و فراهم آوردن امکانات پیشرفت HRE در تمامی بخش های جوامع جهانی است. رویکرد استراتژیک PDHRE این است که با سازمانهای اساسی در HRE سروکار داشته باشد. سازمان هایی که با مسائل زنان، کودکان، پناهندگان، مردمان بومی، نژادپرستی، اقلیتها، آموزش بهداشت، پیشرفت، کار، مذهب وصلح مرتبط هستنتد. هدف دیگر فراهم آوردن امکاناتِ تلاشِ چنین گروه هایی برای گسترش رویکردی منسجم به حقوق بشر است. امید این است که جهت آموزش حقوق بشر در سالهای اولیه قرن 21 در ملیتهای موجود در جهان، از منطقه ای به سوی زیر منطقه ای حرکت کند.
در دهۀ 90 آموزش حقوق بشر پا به عرصه ای گذاشت که آگاهی گسترده ای در مورد نیاز به برنامه های سیستماتیک تربیت دبیر و آموزگار وجود دارد. چنین تلاش هایی تحت تأثیر اعمال یونسکو صورت گرفت.
دانشگاه کلمبیا در نیویورک یک برنامۀ چهار ماهه ترتيب داده است به نام "برنامه تربیتی حامیان حقوق بشر" چنین برنامه هایی به دنبال سازماندهی نظارت برای دانش جویان هستند تا تجربۀ کار با NGOها را کسب کنند.
کسانی که حقوق بشر را هدایت می کنند و ابزار مورد نیاز آن را فراهم می کنند و آن را تدریس می کنند نیازمند آموزش های تخصصی هستند که از دو طریق می توان آنها را آموزش داد: الف) گنجاندن آموزش حقوق بشر در آموزش اولیۀ آموزگاران (دانشگاهها و مراکز ویژه تربیت معلمین آموزش حقوق بشر را در مواد درسی خود قرار دهند) ب) آموزش ضمن خدمت که باعث می شود آموزگاران برخورد فعال تری در مورد آموزش حقوق بشر به دانش آموزان داشته باشند. اما علاوه بر موارد فوق این آموزگاران می توانند از تعامل با NGOها بهره مند شوند.[5]
در بحث پایه گذاری، اینترنت شروع به نشان دادن بسیاری از مزایای کاهش دهندۀ هزینه در فراهم آوردن مطالب شبکه ای آموزش حقوق بشر نموده است. کسانیکه می گویند پست الکترونیک و اینترنت اولین اسباب بازیهای جهان هستند که برای فقرای کشورهای توسعه یافته بی معنا هستند، اغلب اطلاعات غلطی دارند و نیازمند اطلاعات به روز هستند. برای مثال راهنمای 90 صفحه ای آموزش حقوق بشر با عنوان «ناقوس های آزادی» از اتیوپی را در نظر بگریم. این راهنما به صورت رایگان در اینترنت از سایت کتابخانه حقوق بشرِ دانشگاه مینه سوتا قابل دسترس است. این کتابچه برای فراهم آورندگانِ آفریقایی آموزش حقوق بشر توسط یک NGO در آدیس آبابا، بنام کانون متخصصان علمی برای مردم طراحی شده است. این راهنما دارای حق کپی رایت نیست تا بتواند حتی الامکان ارزانترین و آسانترین دسترسی را داشته باشد. این کتابچه برای تربیت شرکت کنندگان بی سواد مثل کودکان خیابانی، بی خانمان ها، آشغالگردها و فقرای روستایی طراحی شده است که در آن توجه خاصی به زنان و کودکان شده است.
در سال 1995 کنفرانس سیویتاس در پراگ، افرادی را که به آموزش در مورد حقوق بشر و دموکراسی علاقمند بودند گردهم آورد. با کمک نمایندگی ایالت متحده در پیشرفت بین المللی، افراد شرکت کننده در CIVNET یک بخش خدمات پست الکترونیک راه اندازی کردند که تبادل بین المللی مطالب آموزشی در مورد حقوق بشر و دموکراسی را ممکن می سازد. برای مثال با ستفاده از CIVNET می توان به متنِ آموزش شهروندی دموکراتیک به عنوان یک راهنمای بین المللی دسترسی پیدا کرد. این بخش خدماتی توسط فدراسیون آموزگاران آمریکایی گسترش یافت که خود یک NGO حقوق بشری است. با وجود خدمات CIVNET و فعالیت های استراسبورگ جهت ارتباط برقرار نمودن میان آموزگاران اروپایی و مطالب NGO، هنوز مشکلاتی در کشورهای فقیرتر باقی است که به دلیل فراساختاریهای ارتباطی محدوده گران قیمت اما تاریخ گذشته و عقب مانده، با آنها روبرو هستیم. مشکلات NGO ها در رابطه با آموزش حقوق بشر در کشورهای عقب افتاده با کمبود منابع، بسیار حاد است.
مبحث چهارم: ارزیابی برنامه های آموزشی
ساختن یک برنامۀ آموزشی همیشه باید انتقادپذیر باشد. روند رسمی سازی اظهارنظر در جهت پیشبرد برنامه در اصطلاح آموزش دهندگان حرفه ای " ارزیابی پیشبردی" نامیده می شود. هیچ برنامه ی جدی نوآوری آموزشی بدون توجه خاص به ارزیابی به خوبی طراحی نمی شود. برنامۀ آموزشی که شامل فعالیتهای ارزیابی گوناگون هستند در برخورداری از حمایت و رسیدن به اهدافشان موفق تر از برنامه های ارزیابی نشده هستند.
از آنجایی که آموزش حقوق بشر طبیعتاً جهت پیشبرد تحول طراحی شده است
می توان گفت که ارزیابی HER شامل بازرسی و برآورد اطلاعات قابل دسترس در رابطه با دانش آموز، آموزگاران و برنامه است که اغلب با توجه خاصی به تضمین سطوح تحول در دانش آموزان صورت می گیرد همچنین برای شکل دهی به قضاوتهای درست در مورد روشهای موثر تدریس و رسیدن به درکِ تأثیر برنامه استفاده می شود.
نیاز به ارزیابی آموزشی در اشکال مختلف، مدتی طولانی است که توسط سازمانهای تربیتِ آموزگاران و پیشبرد درسی شناخته شده است و این نیازمند روندهای پاسخ دهیِ متعددی است برای مثال ارزیابی تکوینی شامل قضاوتهایی در مورد یک برنامه در حال اجراست که جهت فراهم آوردن اطلاعات برای بررسی محصولات برنامه، تعریف و تشخیص قوتها و ضعفهای روندِ تدریس وبرآورد روند آموزش استفاده می شود. متقابلاً ارزیابی فشرده، روند قضاوتِ دوره ای است که به دنبال فراهم آوردن برآورد کلی سطح دستیابی به اهداف درس یا برنامه برای همه یا بخشی از آن می باشد. این نوع ارزیابی برای این است که مشخص شود آیا آموزش شونده به اهداف آموزش که قبلاً در نظر گرفته شده است رسیده است یا نه؟
باید از این ارزیابی به عنوان ابزار تشخیص گزینه های متغیر و از این ابزار برای رسیدن به تصمیماتی جهت پیشبرد برنامه و روش های آن استفاده نمود. در واقع ارزیابی آموزش حقوق بشر مکن است اهدافی نیز در برداشته باشد که مهمترین این اهداف می توانند به قرار ذیل باشند:
1ـ ایجاد ثبات میان اهداف اعلام شدۀ برنامه (همچون رفتارهای منعکس کنندۀ مختار بودن و کارآیی سیاسی یا دستیابی به آگاهی درونی مثل یادگیری درجه و محدودۀ حقوق بشر تعریف شده در بین الملل و روابط میان آنها) و پیشنهادات کاهش بی ثباتی.
2ـ تقویت افکار انتقادی مشترک در ارزش های حقوق بشری، با تأکید بر همکاری، تحمل و احترام به دیدگاههای مختلف.
3ـ پیشبرد عناصر برنامه از طریق مشخص نمودن از طریق مشخص نمودن آنها با یکدیگر (برای مثال سخنرانیهایی در مورد تئوری تمرین های دخیل در همکاری دانش آموزان).
4ـ برآورد کارآیی مربوط به استراتژی های خاصی که جهت دستیابی به اهداف برنامه استفاده شده اند (مثل نصب اعلامیۀ جهانی حقوق بشر در تمامی ساختمانهای مدارس همانطوریکه در شیلی انجام شد و دیگر پیشنهادات مثل طراحی مسابقات هنری دانش آموزان جهت نشان دادن امكانات اعلامیه).
5ـ فراهم کردن یک سیستم پاسخ گویی به سرمایه گذاری و نمایندگی های تبلیغاتی تا حمایتهای مداوم از برنامه و انتشار مدل های آزموده شده را برانگیزند.
از آنجایی که ارزیابی آموزش حقوق بشر شامل دستۀ متغیری از اهداف است، نیازمند دیدگاههای روش شناسانه متعددی است که می توانند هم کمی و هم کیفی باشند، می توانند شامل مقیاس هایی بر اساس نتایج آزمون دانش آموزان، قضاوتهای ارزیابی شده توسط تعدادی از آموزگاران، مدیران و یا بازرسان و متخصصان نیز باشند. همچنین می توانند ترکیبی از تأثیرات ذهنی، مشاهدات انتقادی و دیگر انواع مدارک را نیز به همراه داشته باشند. از نگاه دستوری، این حکم زحمتی است بر گردن پرسنل NGOهایی که در آموزش حقوق بشر دخیل هستند زیرا ممکن است دارای تحصیلات آموزش حرفه ای نباشند که ایشان را نسبت به نیازمندان به مزایای ارزیابی آموزشی آگاه نماید. ارزیابی کمی و کیفی، هر دو ممکن است خطاب به نتایج متعدد دانش آموزان از برنامه های HRE تحت عبارات یادگیری دانش، قابلیت ها، مهارت ها و رفتارها باشند. نوشته های حرفه ای در مورد روش های ارزیابی آموزشی بسیار گسترده است و افراد علاقمند می توانند با ارزیابی آموزش جهانی ابزار نمونه برای برآورد برنامه، مطالب و یادگیری مراجعه نمایند که دفترچۀ خدماتی است که توسط دورنماهای آموزش جهانی منتشر شده است.
نمونه ای از سنجش رفتاری آزموده شده در کانادا گسترش یافته است که آموزشِ مسئولین دولتی را ارزیابی می کند. این برنامه به پیشنهاد واحد حقوق بشر دفتر دبیر کل کشورهای مشترک المنافع (اوتاوا) ایجاد شده است. این برنامه نمونه ای ابزاری است برای خود ارزیابی دانش آموزان در برنامه های HRE که برای مسئولان عمومی شامل پرسنل پلیس و نیروی انتظامی طراحی شده است. در راهنمای آموزش حقوق بشر کشورهای مشترک المنافع، پرسشنامه آگاهی و رفتار پرسنل به عنوان یک تکنیک برای تضمین تأثیر بر یادگیرنده استفاده شده است. این پرسشنامه به دانش آموزان اختیار می دهد تا رشد خود را طی آموزش بسنجند. در آغاز کلاس، هر شرکت کننده گزینه های بلی یا خیر را روی یک لیست کوتاه از سوالات پاسخ می دهد و بعد پرسشنامه را در یک پاکتِ در بسته قرار می دهد تا فقط توسطِ آن فرد در پایان دوره دیده شود. سپس همان پرسشنامه در پایان دوره ارائه می شود و پاسخ ها توسط خود آن فرد مقایسه می شوند. این ابزار در اینجا نشان داده شده تا این فرصت را به خواننده بدهد که خود را بر خلافِ اکثریت ارزیابی کند.
مبحث پنجم: بررسی تطبیقی
(توانمند سازی NGOهای حقوق بشری در ایران)
مطابق با مطالب مذکور، در ایران نیز می توان و باید که NGOهایی را برای آموزش حقوق بشر به افراد و گروه های مختلف اجتماعی ایجاد نمود. این NGO ها با برنامه هایی که طراحی می کنند در جهت آموزش به گروهها و افراد، کمکهای شایان توجهی به بازکردن دید افراد جامعه نسبت به حقوق خود و عملي ساختن آنها می نمایند.
اما برای اینکه اهداف مذکور محقق شوند، NGO های فعال در این زمینه باید توانمند شوند. در واقع هدف ما این است که تمام تئوریها و برنامه ها را به مورد اجرا گذاریم یعنی حرکت از مفهوم و تئوری به سوی عمل.
یکی از مهم ترین روش هایی که برای گسترش آموزش حقوق بشر در کشوری مثل ایران که زمینه چنین آموزشهایی وجود ندارد، ایجاد طرح ملی آموزش است. لذا NGO ها در تهیه نمودن طرح چنین برنامه ای می توانند مشارکت نمایند. طرحی که اینگونه پیشنهاد می شود باید به هیأت دولت ارائه شود و مورد تصویب قرار گیرد تا مکانیزم های مورد نیاز و ضروری پیش بینی شود.
تهیۀ کتابچه های مصور و آموزشی و کمک آموزشی و نیز آئین های رفتاری و ابزار سمعی و بصری و قرار دادن آنها در اختيار افراد و گروههای مورد هدف آموزش یکی دیگر از اقداماتی است که NGO ها باید انجام دهند.
NGOهای آموزش دهنده باید به صورت فعال از میان گروههای مختلف جامعه عضو بگیرند. همان گونه که قبلاً نیز اشاره شد آموزش حقوق بشر در راستای NGO ها باید به صورت غیر رسمی صورت گیرد. لذا در ایران نیز در قالب NGOها این آموزش باید توسط آموزگاران حقوق بشر که بر اساس ویژگیهای هر گروه و دستگاه و قشر خاصی آموزش دیده اند، صورت گیرد و چنین آـموزشی مسلماً موجب استقرار و گسترش فرهنگ انسان ذیحق و مطالبه کننده حکومت مکلف و پاسخگو و در نهایت تعمیق دولت ایران خواهد شد.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران یکی از نهادهای عمومی دولتی است که با توجه به اصل مشارکت نهادهای مدنی در پيش برد اهداف سیاست خارجی به تقویت چنین NGOهایی تأکید دارد. و در این راستا اقداماتی را با هدف توانمند سازی و جلب مشارکت چنین NGOهایی به عمل آورده است:
1ـ حمایت و کمک به NGO ها جهت برقراری ارتباط با ارگانهای ذیربط سازمان ملل.
2ـ تسهیل مشارکت NGOها در نشستهای بین المللی (مثل کمیسیون حقوق بشر اسلامی).
3ـ برگزاری برنامه های آموزشی برای نمایندگان NGOهای مذکور (مثل دوره آموزشی NGOها که در سال 78و79 برگزار شد).[6]
4ـ اطلاع رسانی به NGOها در خصوص تحولات بین المللی.
در راستای اقدامات فوق بخش ویژه ای در معاونت امور بین المللی وزارت امور خارجه ایران با هدف سازماندهی و اجرای برنامه های فوق ایجاد شده است.
به عنوان نکته آخر در این قسمت لازک به ذکر است که ادغام مشارکت NGOهای فعال در ایران با برنامه ریزی و تقسیم اطلاعات به نظر مشکلات عضوگیری و کنترل NGO ها را از سر راه بر میدارد که چنين روابطی تا آنجا که سازمان های حقوق بشری اغلب دولتها را نقد می کنند ممکن است پیش آید. اما حتی فرض خوب و اشکالِ سازنده ی مشارکت همچون روابطی تمایل به پائین کشیدن منابع NGO ها دارند. بنابراین NGOهایی که در جهت آموزش حقوق بشر در ایران فعالیت می کنند باید به ناهماهنگی های ممکن در روابط خود با دولت جمهوری اسلامی اهمیت دهند. مثلاً حائز اهمیت است که تربیت آموزگاران برای استفاده از مطالب NGO ها نباید جایگزین مسئولیتهای دولت برای یافتن راه های موثر جهت تقسیم مطالب آموزشی و منابع شوند.
نتیجه گیری
شرکت NGOها در تلاشهای جهانی برای برنامه ریزی، تأسیس و ارزیابی آموزش حقوق بشر روندی نسبتاً تازه است. این امر برابر با تلاش های شکل گرفته توسط آموزش دهندگان صلح و پیشرفت در آموزش های ضد تبعیض های جنسی و حرکتهای نژاد پرستانه است. این برنامه در راستای دورنماهای «جوامع جهانی» در امور جهانی اواخر قرن بیستم است و این زمانی است که کشورها دیگر تنها بازیگران صحنۀ بین المللی نیستند.
آیا NGO ها می توانند بازیگران با اهمیتی در امور جهانی باشند؟ اعلامیه جهانی حقوق بشر از NGO ها می خواهد که چنین باشند. همین طور که NGOها در HRE دخیل می شوند، تلاش های آنها به محقق ساختن پیش بینی های اعلامیه که نهایتاً پیشرفت و حمایت از حقوق بشر بر اساسِ تلاش های درون مرزی و همکاری بین المللی است، کمک می کند (ماده 22 اعلامیه).
چنین همکاریهایی از این امر که آموزش حقوق بشر بخش حیاتی از آمادگی هم برای زندگی در جوامع دموکراتیک و کثرت گراست و هم برای یک نظم جهانی شامل کشورهای صلح آمیز در جامعۀ جهانی است.
شرکت هر چه بیشتر NGOها در فعالیتهای آموزشی حقوق بشر به آن معنای عمیق تری می دهد که در غیر اینصورت مبهم ترین پیش بینی اعلامیه خواهد بود که در ماده 28 عنوان می دارد که:
«هر کس حق دارد برقراری نظمی بخواهد که از لحاظ اجتماعی و بین المللی حقوق و آزادیهایی را که در این اعلامیه ذکر شده است تأمین کند و آنها را به مورد اجرا گذارد».
این متن در 1947 نوشته شد و توسط مجمع عمومی سازمان ملل در 1948 تصویب شد یعنی زمانیکه تفکر دیپلمات ها و دانشجویان روابط بین الملل توسط واقع گرایان پایه گذاری شده بود که کشورها را به عنوان اولین بازیگران امور جهانی می دانستند. اما اخیراً افراد و گروهها جدای از کشورها خود را بر جامعۀ جهانی تحمیل کرده اند و قانون بین المللی حقوق بشر هم پاسخی برای این امر بوده و هم ابزار پیشرفت روزافزون آن.
یک تئوری پرداز روابط بین الملل در تحقیقی که در سال 1986 ارائه داده است این گونه عنوان می کند که: واقع گرایان ممکن است تغییر شکل روابط بین الملل به سیاست جهانی را از قلم انداخته باشند که به اندازه ای اهمیت دارد که جوامع کشورها را بنیان می نهند. روند جدیدی که این تئوری پرداز به آن اشاره می کند، ظهور NGO ها به عنوان شرکت کننده در امور جهانی است که از طریق فعالیتهای خود شامل کشف حقیقت، اعمال نفوذ و آموزش وارد امور شده اند.
از این منظر انتظار می رود که آموزش حقوق بشر عنصری حیاتی در حرکت فراسوی محدودۀ قانون بین المللی حقوق بشر ایجاد کند و در راستای ماده 28 اعلامیه، حقوق بشر به سوی یک جامعۀ جدید جهانی حرکت کند.
1.Ymondes,The state duty to promote human rights education,in Human Rights Education: Achiement and challenges,Turkw,1998.p11.
2.H.Victor Conde; "A HAND BOOK OF INTERNATIONAL HUMAN RIGHTS TERMINOLOGY,university of NEBRASKA Press,licond and london, second edition,2004,P75.
4.Peter Willester;Pressur Groups in the global system.New York,Global service,1982,P61.
4ـ مرکز اطلاعات سازمان ملل،" حقوق بشر در جهان امروز" ترجمه مرکز اطلاعات علمی و بین المللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، چاپ اول، 1379، ص29.
5ـ اردشیر امیر ارجمند: "آموزش حقوق بشر" ،مجله تحقیقات حقوقی، دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، شماره 26-25، تهران، 1378، ص173.
6- پیمانه هسته ای: "تعاملات بین المللی ایران با مجامع بین المللی حقوق بشر" ،دبیرخانه کمیسون حقوق بشر اسلامی، تهران، 1382،ص14.