اندیشه های سیاسی : کونگ فوتسهfutze-Kung

  confucius.jpg

کونگ فوتسه یا "کنفوسیوس" را دانشمندان فلسفه سیاسی، اولین فیلسوف سیاسی جهان میشمارند زیرا که وی قبل از سقراط و افلاطون میزیسته است. این فیلسوف بزرگ چینی در لو قدیم متولد شد و در علم و دانش شهرت فراوان یافت. او به مرتبه نخست وزیری دولت لو رسید و هنگامیکه زمامدار کشور راه عیاشی پیش گرفت در 395 قبل از میلاد از سمت خود استعفا داده و مدت تقریبا 13 سال حیات آوارگی اختیار کرد و از کشوری به کشور دیگر مسافرت کرده و به تعلیم مردم اشتغال داشت.

کونگ فوتسه معلم مذهبی نبوده و تعلیمات وی جنبه اخلاقی داشته و بیشتر مربوط بوده به حیات خانوادگی و اصلاحات اجتماعی و فن زمامداری. اندرزهای وی که تا به امروز راهنمای زندگی روزانه مردم شمرده میشود دارای ارزشهای علمی بوده و شبیه فلسفه سود جوئی است.

 
آئین کونگ فوتسه اگر چه امروز عنوان یک دستور برای نظم سیاسی را نمیتواند داشته باشد اما بعنوان یک فلسفه زندگی و احکام اخلاقی و اجتماعی تا به امروز همچنان بر جا مانده است و در چین تاثیر بسزائی داشته است. شاید بتوان چین را اولین کشوری دانست که در آن فلسفه بالنسبه روشن که بتوان آنرا یک فلسفه سیاسی نامید بدست این حکیم خردمند بوجود آمده است، همانطور که یونان را در منطقه باختری باید اولین سرزمینی دانست در تاریخ که فلسفه سیاسی در آن ظهور کرده است.


کونگ فوتسه آئین "عدم مقاومت" و "عدم دخالت" و فلسفه "فرار از امور دنیوی" را با کلیه متفرعات آنارشیسم فلسفی آن مردود دانسته و بالعکس معتقد است به هدایت بشری از طریق درک مستقیم مسائل یا استنباط و انتقال آن و مرام وی متضمن عدم اعتماد به حکومت است و همین مواد است که مورد توجه و تایید بعضی از فلاسفه مانند برتراند راسل گردیده که سرزمین چین را دیده و مطالعاتی در فلسفه آن بعمل آورده است.


فساد دستگاه حکومت و سیاست زمان بیش از هر چیز مورد توجه کونگ فوتسه بوده و فکر او را مشغول داشته و موضوع دستورهای وی به پیروان و شاگردانش بوده است.


کونگ فوتسه اعتقاد به صلح دوستی و صلح جوئی داشته است، چنانچه در خطاب به یکی از امرا میگوید: "در اجرای امور حکومت چه ضرورتی دارد که کسی را به قتل رسانی؟ بگذار امیال تو تابع نیکی و کار تو نمونه خوبی باشد و بدین طریق مجازات و کیفر دادن مورد ضرورت نخواهد بود." او میگوید قانون اخلاق در رابطه بین مرد و زن راه صعود میگیرد و در حد اعلای صعود خود حاکم اعظم بر زمین و آسمان است... حس اخلاقی، فضلیت خاص انسان است... حس عدالت عبارت است از شناسائی آنچه که حق و شایسته باشد... هرگاه مردم بنام قانون اخلاق عملی را انجام دهند که از واقعیات زندگی آدمی دور باشد آنرا نباید قانون اخلاق نامید.

او چندان معتقد به انقلاب نبود و بطوریکه در خلال گفته هایش استنباط میشود شاید بدین سبب است که میپنداشته است که وراث انقلاب نیز از همان قماش و از همان گوشت و خون مورثین انقلاب میباشند. ولی مخالف جدی انقلاب هم به نظر نمیرسد چنانچه در مسئله لزوم اطاعت فرزند نسبت به پدر و مادر با آنکه آنرا مورد تاکید اکید قرار میدهد اضافه میکند که "... اما اگر فرزند ملاحظه کرد که فرمان پدر خطاست باید مقاومت کند و همچنین یک وزیر در برابر فرمان خطای آقای اعظمش باید مقاومت نماید."


به عقیده کونگ فوتسه مردم منبع واقعی و شایسته قدرت حاکمه سیاسی هستند زیرا هر حکومتی که اعتماد مردم را از کف داد دیر یا زود ساقط میشود. اگر مردم ایمان نسبت به زمامداران خود نداشته باشند دولت و کشور پایه و اساس نخواهد داشت و بر جا نخواهد ماند.


او معتقد است که اولین اصل حکومت همان اولین اصل اخلاق یعنی صمیمیت است. ابزار عمده حکومت آن است که خود نمونه ای نیک باشد. زمامدار باید در سلوک و رفتار نمونه و سرمشقی برجسته باشد تا مردم بواسطه حس تقلید از رفتار ایشان سر مشق گیرند. رابطه بین زبردستان و زیر دستان باید همانند رابطه بین باد با سبزه ها باشد. هنگامیکه باد از سمتی میوزد سبزه ها و علفها باید از همان سمت خم شوند. آن کس که حکومت خود را بوسیله اصل تقوی رهبری میکند میتوان تشبیهش نمود به ستاره قطبی که در مکان خود ثابت مانده و ستارگان دیگر به دور آن در گردش هستند. زمامدار باید با سنگینی و وقار بر مردم خود ریاست کند تا مردم به او احترام گذارند. چنانچه با مردم مانند یک پدر و فرزند رفتار کند و با آنها مهربان باشد، مردم به وی وفادار خواهند بود.

زمامدار باید پیش قدم نیکی باشد و افراد غیر صالح را تعلیم دهد آنان نیز با کمال اشتیاق ساعی خواهند شد که با تقوی باشند.


فن اداره حکومت منوط است به آنکه مردان شایسته را بدست آوری و بدست آوردن این چنین رجال منوط است به اخلاق شایسته خود زمامدار.


او میگوید برای ترتیب شایسته دولت و منزه ساختن کشور و رهبری مردم به سطح بالاتری از تمدن، یک وزیر عالی باید تا حداکثر امکان از ایجاد روابط خارجی اجتناب کند و سعی نماید که کشور و دولت را از لحاظ مواد مورد احتیاج از خارجیان بی نیاز نماید که هیچگاه لازم نیاید که برای تحصیل مواد مزبور متوسل به جنگ گردد. دوم آنکه، از تجملات درباری بکاهد و سوم اینکه سعی کند که ثروت هر چه بیشتر به نحو مبسوط بین مردم تقسیم شود زیرا تمرکز ثروت و اموال راه تفرقه و پراکندگی مردم است و پراکندگی اموال بین مردم راه جمع آوری و وحدت مردم است.


کونگ فوتسو معتقد است که باید موسیقی را به تمام افراد تعلیم داد و میگوید چون شخص کاملا در موسیقی استاد گشت و دل خود را پرورد و فکر خود را تابع نظم و ترتیب نمود، قلب صمیمی و روح طبیعی و درست و نجیب وی به سهولت تکامل میابد و مسرت همراه این تکامل به وی روی می آورد. بهترین طریق برای تقویت آداب و عادات توجه به ترکیب موزیکی است که در کشور بکار میرود... از آداب و موسیقی یک لحظه هم نباید هیچ یک از افراد غفلت ورزند... حسن نیت و نیکخواهی با موسیقی قرابت دارد و راستی و درستی با آداب نیک.


هنگامیکه بشر درک کند که چگونه رفتار و اخلاق شخصی خویشتن را تابع نظم و ترتیب قرار دهد خواهد فهمید که چگونه بر مردم حکومت کند و چون دانست که چگونه بر مردم حکومت کند خواهد فهمید که چگونه بر ملل و امپراطوریها فرمانروائی نماید.


هر فردی را که برای حکومت بر ملل و امپراطوریها دعوت نمایند باید سمت حرکت خود را متوجه هدف های نهگانه زیر قرار دهد:


پرورش و مراقبت از رفتار خویشتن، احترام به مردان صاحب ارزش، محبت به اقوام و انجام وظیفه نسبت به ایشان، احترام به وزرای عالی رتبه دولت، شناختن خویشتن از طریق توجه به علایق و خیر و سعادت کل جسد افسران عامه (افسران و کارگذاران دولت) (یعنی علائق خود را با آنها یکی دانستن)، خود را به منزله پدر مردم عوام دانستن و نشان دادن، تشویق کلیه صنایع و هنرهای مفید، ابزار ملاطفت نسبت بغربای کشورهای دوردست، و ابزار علاقه نسبت به خیر و سعادت زمامداران امپراطوری.


چون زمامدار توجه خود را معطوف به پرورش رفتار خویشتن دارد نسبت به قانون اخلاق احترام قائل گشته است. هنگامیکه زمامدار به اشخاص صاحب ارزش احترام گذارد وی در معرض فریب و اغفال متصدیان دسیسه باز واقع نخواهد شد. اگر زمامدار به اقوام خود محبت کند بی محبتی در میان اعضاء خانواده او وجود نخواهد داشت. چون زمامدار به وزرای دولت احترام گذارد مرتکب اشتباه و خطا نخواهد شد. هنگامیکه زمامدار خویشتن را با توجه به علائق و خیر کل جسد جامعه افسران دولت بشناسد یک روح قوی وفاداری در میان نجبای کشور بوجود خواهد آمد. هنگامیکه زمامدار خود را پدر عامه مردم بشمارد، توده مردم به خیر دولت قدم خواهند برداشت، چون زمامدار هنرهای مفید را تشویق کند در کشور بقدر کفایت ثروت و مالیات بوجود خواهد آمد. چون زمامدار نسبت بغربای کشورهای دوردست مهربانی کند مردمی از اقطار تمام عالم به کشور او روی خواهند آورد، و چون زمامدار ابراز علاقه به خیر و سعادت زمامداران جزء و حکام امپراطوری نماید ملهم احترام نسبت به اقتدار خویش در تمام جهان خواهد گردید.


کونگ فوتسه میگوید در کلیه مسائل کامیابی منوط به تهیه قبلی است، و بدون تهیه قبلی همیشه شکست پیش خواهد آمد. هرگاه آنچه را که باید گفته شود قبلا درباره آن تصمیم گرفته باشیم در هنگام گفتن دچار اشکال نخواهیم شد. هرگاه خط مشی و رفتار قبلا تعیین شده باشد دیگر موردی برای رنجش پیش نخواهد آمد. هرگاه درباره اصول کلی تصمیم گرفته باشیم دیگر در مورد انجام عمل ابهامی پیش نخواهد آمد. کونگ فوتسه به رعایت آداب و رسوم و تشریفات اهمیت بسیار داده و از لحاظ سیاسی آنرا سدی برای مردم در برابر زیاده رویهای شیطانی میداند و میگوید هر کس آنها را بعنوان رسوم کهنه یا قدیمی بیفایده پندارد این سد را خراب کرده و بطور یقین گرفتار تخریب حاصل از سیل بنیان کن فساد خواهد شد.


با وجود آنکه قسمت اعظم فلسفه کونگ فوتسه روح دنیوی و عملی نشان میدهد و استنباط میشود که واضع آن توجه به واقعیات جهانی و زندگی بشری داشته است جنبه خیالپرستی در آن فلسفه وجود دارد و کونگ فوتسه هم مانند افلاطون و بسیاری از فلاسفه دیگر بهشتی خیالی در ذهن پرورده و برای خود یوتوپیائی دارد چنانچه رویای صلح جهانی و وحدت عالم و ظهور یک جهان سراسر نیکی و آرامش را دیده آنرا بدین نحو توصیف کرده:


آنگاه که آن اصل بزرگ که آنرا سایه عظیم یا همانندی بزرگ مینامد غالب آمد، تمام جهان مبدل به یک جمهوری خواهد شد، مردم رجال با استعداد و صاحب لیاقت و تقوی را بر میگزینند، در باب همان صمیمیت سخن میرانند، و صلح جهانی را پرورش میدهند. بدین طریق مردم تنها والدین حقیقی خود را والدین خود نپنداشته و تنها نسبت به فرزندان حقیقی خود به نظر فرزندان خویش نمینگرند. زندگی و اعاشه پیران را تا دم مرگ تامین میکنند، صاحبان سنین متوسط را کار میدهند، و وسائل تربیت جوانان را فراهم میسازند. از بیوه زنان و مردان بی زن، یتیمان، مردان بی فرزند و بیماران و کسانیکه به سبب بیماری از کار افتاده اند کاملا توجه مینمایند. هر فرد مالک حقوق خود خواهد بود، فردیت و شخصیت هر زن محفوظ میماند. مردم تولید ثروت میکنند اما نه تنها برای منفعت خود. بدین طریق دسیسه بازان خود پرست بجای خود مینشینند و راه پیشرفت نمی یابند. دزدان و غارتگران و خائنین شورش طلب و ماجراجو وجود نخواهند داشت و بدین طریق درهای بیرونی باز خواهد ماند و بسته نخواهد بود و این است دولت و کشوری که آنرا همانندی بزرگ مینامیم.


در ادبیات و تحریرات فلسفی چین چهار کتاب بزرگ کلاسیک معروف وجود دارد که دو تای آن شامل تعلیمات کونگ فوتسه است و به قلم شاگردان وی تحریر یافته و دو جلد دیگر اثر فکر و تعلیمات همان شاگردان و پیروان کونگ فوتسه است.


کونگ فوتسه یا کنفوسیوس در تابستان سال 479 قبل از میلاد در سن 73 سالگی در حالیکه محصور به شاگردان خود و مورد احترام امیر کشور لو بود اما یک نفر از کسان و بستگان وی حضور نداشتند بدرود حیات گفت.

 

این یادداشت گرفته شده است از کتاب تاریخ فلسفه سیاسی توسط دکتر بهاء الدین پازارگاد. جلد اول، چاپ سوم، انتشارات زوار، تهران، تیر ماه 1348 هجری شمسی. شرح حال کنفوسیوس 551 – 479 ق م. صفحه های 190 – 200.